تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

پراکنده، اما مرتبط/ پاسخ‌هایی به سؤال‌های غلط

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | پنجشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۳۴ ب.ظ | ۲ نظر

1.     1. هر روز یا هرچندروز یک‌بار ممکن است ایده‌ یا ایده‌های نابی به ذهنتان برسد که بی‌تفاوت از کنار آن‌ها بگذرید و انگار نه انگار که آن ایده‌ها بزنگاهِ یک تحقیقی عمیق است که دردِ فرد، خانواده یا جامعه و حتی دولتی را دواست. این ایده‌ها ممکن است در بین گفتگوهایی که در طول روز با دوستان، خانواده و اساتید دارید، طرح شود؛ بدون اینکه التفاتی به آن داشته باشید.

2.     2. اگر ایده‌هایتان را ننویسید نتیجه نخواهید گرفت. همیشه یک قلم و کاغذ همراهتان باشد و نکته‌ای که در هر زمینه‌ای به ذهنتان می‌رسد، بنویسید تا گذر زمان آن را به طاق فراموشی نکوبد! ممکن است به هر دلیلی نوشتن برایتان مقدور نباشد، لااقل با استفاده از تلفن همراه یا دستگاه ضبط، آن ایده را ضبط کنید و بعدا سر فرصت روی کاغذ بیاورید.

3.    3. روی ایده‌هایی که حداقل در چند جمله نوشته‌اید، فکر کنید. اصلا شاید هیچ وقت زمینه فکر کردن در مورد آن فراهم نشود؛ نه دغدغه‌اش پیش می‌آید و نه شرایطش، و نه انگیزه‌ای که شما را به دنبال آن بکشاند؛ ولی می‌توانید آن را به اهلش بسپاری.

4.    4. نکاتی که به ذهن‌ خلاقتان می‌رسد، جدی گرفته نمی‌شود. معمولا ایده‌های کسانی مورد توجه قرار می‌گیرد که صاحب رتبه علمی یا جایگاهی باشند؛ اما شما ممکن است در یک حوزه‌ی علمیِ کوچکی کار کرده باشید و ایده‌هایی که درمورد آن موضوع ارائه می‌دهید، حتی به ذهنِ عالمِ دهرِ آن موضوع نیز خطور نکرده باشد؛ پس خودتان را دست کم نگیرید.  

5.     5. برای هر کسی، در هر زمینه‌ای سؤال پیش می‌آید. اگر جوابِ سؤالتان در دایره‌علم بشر باشد؛ شما به راحتی می‌توانید جواب سؤالتان را به دست بیاورید و تحقیق‌تان برای پاسخگویی به آن سؤال، تحقیقِ «موضوع‌محور» است و اصطلاحا به آن «آموزش» می‌گویند، اما اگر سؤالتان در دایره علم بشر نباشد، پاسخگویی به آن سؤال یک نوع کشف واقعیت است که به این تحقیقات، تحقیقات «مسأله‌محور» می‌گویند و جواب به سؤال، منجر به تولید علم می‌شود، که اصطلاحا به آن «پژوهش» می‌گویند. (متأسفانه در کشور ما بسیاری از تحقیقات «موضوع‌محور» است.)

6.     6. استاد یا معلم، اگر احاطه علمی داشته باشد، با سؤالِ خوب دانشجو به وجد می‌آید؛ اگر سؤال دانشجو آموزشی (موضوع‌محور) باشد دانشجو را برای رسیدن به جواب راهنمایی می‌کند اما اگر سؤالش، پژوهشی باشد (مسأله‌محور) -سؤالی که هیچ گاه به ذهنِ استاد نیز خطور نمی‌کرد- استاد هیچ گاه نمی‌تواند جوابِ دانشجویش را بدهد؛ مگر اینکه دایره علم گسترده‌تر شود، و علمی تولید شود. استادِ خوب، می‌داند که این سؤال، بستر یک پژوهشِ گسترده را فراهم می‌کند و دانشجویش را برای پیگیریِ سؤالش تشویق می‌کند.

7.     7. ایده‌هایی که به ذهنتان می‌رسد یا سؤال‌هایی که در کلاس‌های درس مطرح می‌شود، اگر قابلیتِ تولید علم داشته باشد، هنوز یک «مشکل» است و «خام و نپخته»، و باید فرایندی را طی کنند تا پخته شوند.

8.      8. پخته شدنِ «مشکل»، یعنی تبدیلِ آن به «مسأله»، تبدیل آن به یک «سؤال»؛ به تعبیر دیگر «مسأله»، «مشکلِ» معین است و «مشکل» (همان ایده‌ یا سؤالی که ممکن است در ذهن‌تان خطور کند)، «سؤالِ» مبهم است.

9.      9. باز شما را به نکته اول تا چهارم برمی‌گردانم؛ برای اینکه از ایده‌های نابی که به ذهن‌تان می‌رسد با بی‌توجهی نگذرید، سعی کنید مهارت‌های تبدیل «مشکل» به «مسأله» را بیاموزید. متأسفانه «ایده»‌های ما هیچ وقت تبدیل به «مسأله» نمی‌شود و همیشه به صورت یک «مشکل» (سؤالِ مبهم) باقی می‌ماند. به خاطرِ اهمیتِ پرسشِ پخته، و روشن شدن خود سؤال است که امام علی‌(ع) فرمودند: «من عَلِمَ، أحسنَ السؤال؛ کسی خوب پرسش می‌کند که عالم باشد و بداند.» یا در روایت دیگری می‌فرماید: «حسن‌السؤال نصف الجواب؛ خوب پرسیدن، نصفِ جواب است.»

10.   10. بعضی از بزرگان کارشان این است که یک «مشکل» را تبیین کنند. شاید یک جلد کتاب می‌نویسند تا دایره «سؤال» در موضوع خاصی را بسط دهند و هیچ‌گاه به دنبال جواب دادن نیستند بلکه فقط می‌خواهد سؤال یا سؤالاتی را تبیین کنند.

11.  11. یکی از ضعف‌های پژوهش در کشور ما این است که همه شتاب‌زده به دنبال جواب هستیم؛ قبل از اینکه به دنبال طرحِ «سؤال» باشیم. جواب‌، هرچقدر هم خوب باشد، به‌خاطر سؤالِ غلط، هیچ گاه به پاسخ نخواهیم رسید؛ چون داریم به سؤال‌های غلط، پاسخِ درست می‌دهیم.

12 .‌12. ایده‌ها و سؤال‌هایی که برایتان مطرح می‌شود دست‌کم نگیرید؛ شاید به «سؤالی» تبدیل خواهد شد که جوابش مهم نیست چیست؛ مهم این است که «سؤال» از ذهنِ کسی چون شما تراوش پیدا کرده که بعدها اندیشمندانِ جهان از «طراحِ آن سؤال» انگشت به دهان می‌مانند.[1]


---------------------------------------------------------

[1]  [1] نوشته حاضر، حاصل گپ و گفت اینجانب با دوست عزیز، سیدمجید حسینی دستجردی است.


 

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

از مفاتیح‌الجنان شیخ عباس قمی تا مقتل جامع سیدالشهداء

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۴۵ ب.ظ | ۶ نظر

مرحوم حاج شیخ عباس قمی دو جا در «مفاتیح‌الجنان» از کتابی به نام «مفتاح‌الجنان» یاد می‌کند؛ یکی در مقدمه کتاب که می‌نویسد بعضی‌ها به من پیشنهاد کردند کتاب «مفتاح‌الجنان» را تهذیب کنم و دیگری در ذیل زیارت وارث از صاحب «مفتاح‌الجنان» به خاطر اضافه کردن جملاتی به این زیارت، شدیدا از وی انتقاد می‌کند. آشیخ عباس قمی اشکالات زیادی به «مفتاح‌الجنان» داشت و فکر کرد اگر مدام بالای منبر تحریفاتِ ادعیه این کتاب را بگوید، حرفش به جایی نمی‌رسد. به خاطر همین تصمیم گرفت جایگزین صحیحی را عرضه کند؛ تا اینکه کتاب «مفاتیح الجنان» را نوشت و «مفتاح‌الجنان» خود به خود از دایره خارج شد؛ به طوری که بنده با اینکه مشتاق بودم «مفتاح‌الجنان» را ببینم هنوز در عمرم این کتاب را ندیدم. با اینکه انگشت آشیخ عباس قمی هم نمی‌شویم، اما هر کسی باید به سهم و توان خودش انجام وظیفه کند. بعد از سی چهل سال به ذهنم رسید به جای تحریف‌شناسی عاشورا، مقتل صحیحی بنویسیم و کتاب مرجعی را جایگزین کنیم.

                                                                                

این‌ها بخشی از صحبت‌های مورخ معاصر، حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی پیشوایی مدیر پژوهشی گروه تاریخ مؤسسه آموزشی-پژوهشی امام خمینی (ره) و سرپرست گروه تدوین مقتل «تاریخ قیام و مقتل جامع سید‌الشهدا علیه‌السلام» است که سخنرانِ جلسه ماهانه طلاب و فضلای اردکانی بود.

تاکنون کتاب‌هایی که درباره عاشورا و مقتل‌ نگاشته شده است از جهت یا جهاتی نقص داشتتند؛ یا جامع و کامل نبود یا به زبان روز نبود و یا از اعتبار و استواری علمی لازم برخوردار نبود. این دغدغه وجود داشت تا اینکه شاگردان علامه مصباح اثری شگفت خلق کردند که به شهادت اساتید و کارشناسان تاریخ، جامع‌ترین و مستندترین و دقیق‌ترین مقتل در باب تاریخ قیام عاشورا است.

                                                                                            

مقتل جامع سید‌الشهداء که توسط گروهی از تاریخ‌پژوهان مؤسسه امام خمینی (ره) زیر نظر حجت‌الاسلام والمسلمین استاد مهدی پیشوایی نگاشته شده، به صورت ریشه‌ای به ابعاد تاریخی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی قیام اباعبدالله‌الحسین(ع) و حادثه عاشورا اشاره شده است.


پی‌نوشت: انتشارات موسسه آموزشی‌ـ‌پژوهشی امام خمینی(ره) این کتاب را در دو جلد (جلد اول 1064 صفحه و جلد دوم 864 صفحه) چاپ کرده است.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی