زاهدِ متخلّقِ روشنفکر
طلبه جوانی بود که دامادِ یکی از سرشناسان و متمولین اردکان شد. شهرت، ثروت، موقعیت و آوازۀ خانواده همسر، هیچگاه در تغییر سبک زندگیِ طلبگی او تأثیری نگذاشت. زندگیاش را با دخترِ یکی از بزرگان شهر، آغاز کرد؛ دخترِ نازپروردهای که از این به بعد باید کوک ساعت زندگیاش را با زندگیِ طلبگی ساز میکرد و ولخرجیهای دخترانهاش را، با سلیقه جیبِ شوهر، همساز؛ چیزی که کمترینِ آن، بهانه اختلاف و طلاقِ زوجهای جوان امروزی است، بازیچۀ روحِ بزرگِ طلبۀ اردکانی شده بود.
از جهت وضعیت مالی بین آقا سید روحالله و همسرش، اختلافنظر وجود داشت، اما روحِ بزرگِ روح الله پیچیدهترین معادلات زندگی را حل میکرد و همسرش زهدِ یک طلبه دینی را با اخلاقِ والای شوهر هضم مینمود.
سالها مجاهدتِ در چنین شرایط، و انجام تکلیف و عمل به رسالت طلبگی در سایۀ تقوا، خلوص و ایمان، آیتالله سید روحالله خاتمی را یک مرجع اجتماعی و مورد اعتماد مردم ساخت. شخصیتی که امام خمینی(ره) ایشان را «مجتهدی بزرگوار»، «روشنفکری متدین» و «چهره تابناک مبارزات خستگی ناپذیر روحانیت روشن ضمیر» خطاب کرد که «با گوشت و پوست خود مبارزه را میفهمید و سختیهاى آن را چون شربتى گوارا مینوشید».
سالها فریفتهنشدنِ به چربوشیرینِ دنیا لازم است تا بتوان -به تعبیر امام(ره)- «یار و پناه محرومان» شد و «یک عمر با تحجر و واپسگرایى جنگید» و «یکى از طرفداران بىبدیل اسلام ناب محمدى(ص) در عصر فریب و خودپرستى» شد.
سالها تلاش بیوقفه و خالصانه لازم است تا یک انسان، خودش را «زاهدِ متخلقِ روشنفکر» بسازد. طلبۀ روشنفکری که در جوانی خودش را ساخت و با جلوهگریهای نفس مبارزه کرد، در بزرگسالی، وجوهات فراوان، خللی در زندگی زاهدانهاش ایجاد نکرد. یک عمر، «زهد» را به همراه «اخلاق» عجین کرد و جلوههای آن در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعیاش رخ نمود تا خداوند «روشنفکری» را در ظرفِ وجود چنین شخصیتی ریخت.
زمانی که یک فرد در کهولت سن حتی از فهم فرزندان و نوههایش عاجز است، اما یک «روشنفکر دینی» با فهم عمیق اجتماعی، در آن سنین بالا، روحِ تشنۀ جوانان کشورش را درک میکند و با نفس مسیحایی خود آنان را سیراب مینماید. رهبر معظم انقلاب درباره آیت الله سید روح الله خاتمی فرمودند: «من هر دفعه که با ایشان صحبت میکردم دیدم آن چیزی را که در ذهن من هست به طور دقیق از زبان ایشان میشنوم؛ یعنی آنچنان ایشان درست و روشن، فکر میکرد و روی مرز حرکت میکرد که من تعجب میکردم کسی در سن ایشان [اینگونه مسائل را بفهمد و تحلیل کند]. خب حالا جوانها در همه جا بودند؛ ماها خب چقدر کتاب میخواندیم، چقدر با همه معاشرت داشتیم، مسافرت میکردیم، در صحنهها بودیم، یک چیزهایی را میفهمیدیم؛ [اما] یک ملایی که از لحاظ سنی، جزو افراد مسن یا پیرمرد محسوب میشد، بعد هم در اردکان، دور از مرکز، این جور در متن قضایا باشد این برای ما مایۀ تعجب بود؛ و این همان روشنبینی و آگاهی این مرد بزرگ را میرساند».
مسیر زندگیِ آیتالله سید روحالله خاتمی از ابتدای ازدواج با یکی از متمولین اردکان شاید جور دیگری میتوانست رقم بخورد؛ اما ایشان راهِ «طلبگی» را به معنای واقعی کلمه ادامه دادند. شهید مطهری در وصف حالات یکی از علما تعبیری دارند که کاملا درباره آیت الله سید روح الله خاتمی صدق میکند؛ شهید مطهری میفرماید: «او بهقدری آدم سادهزیستی بود و بهقدری در تشریفات زندگی لاقید بود که حیرتآور بود و کوشش میکرد خودش را با مردم یکی کند و توانست مردمی را حرکت بدهد. این قضیه برای من یک تجربه خیلی عینی بود که اگر کسی واقعاً در هر نقطهای بخواهد، به شرط اینکه از خودش بگذرد، میتواند مردم خود را به حرکت درآورد».(آشنایی با قرآن، ج۹، ص۱۶۶)
افسوس که هنوز نتوانستیم سبک زندگیِ عالمان دینیمان را بر اساس سیره عملیِشان فهم و تبیین کنیم و بر اساس آن الگوسازی نماییم.
- ۹۶/۰۸/۰۸