تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

۳۵ مطلب با موضوع «اردکان‌طلبه» ثبت شده است

جلسه تخصصی طلاب اردکان، میبد و تفت با رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه مجلس

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۰۶ ق.ظ | ۰ نظر

گزارش مختصر:

دکتر زنگنه؛

۸۰ پروژه در اصلاح ساختار بودجه تعریف کردیم

سه‌چهارم بودجه مربوط به شرکت‌های دولتی است که در اختیار مجلس قرار نمی‌گیرد

 

جلسه تخصصی طلاب در موضوع «اقتصاد اسلامی» با حضور دکتر زنگنه، رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه مجلس شورای اسلامی در شامگاه ۲۵ دی‌ماه ۹۹ در جمع طلاب اردکان، میبد و تفت، در قم برگزار شد.

دکتر زنگنه با ذکر مقدمه‌ای در زمینه اهمیت بودجه اظهار داشت: بودجه اهرم قدرت دولت است و به نوعی سند اقتدار حکومت محسوب می‌شود؛ به‌طوری‌که قادر است تمام سیاست‌ها و برنامه‌های نظام را هدایت و کنترل نماید.

رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه مجلس شورای اسلامی در تبیین آسیب‌شناسی بودجه گفت: شاخصی که بر اساس آن بودجه تعیین می‌شود، یک شاخص ترکیبی نیست که در آن همه شاخص‌های عادلانه وجود داشته باشد. همین مساله باعث شده وقتی در بند ۷ اصلاح ساختار بودجه شاخص عدالت را مطرح کردیم، نتیجه عکس بگیریم و لذا این بند را از اصلاح ساختار بودجه پس گرفتیم.

وی افزود: اکثر نمایندگانی که در دوره‌های قبل رد صلاحیت شدند به دلیل همین ساختار معیوبی بوده است که در بودجه وجود دارد؛ چراکه یک نماینده مجلس مجبور است، در مقابل مسئولان سازمان برنامه و بودجه سر خم کند تا بتواند برای منطقه خود بودجه مورد نظرش را جذب کند.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با اشاره به نقش مجلس در امر بودجه گفت: مجالسی در دنیا هستند که فقط کارشان در امر بودجه خلاصه می‌شود. به‌طور کلی در دنیا این مجالس هستند که رتق و فتق امور بودجه را در دست دارند، اما در کشور ما بودجه را دولت تعیین می‌کند و آن را سازمان برنامه و بودجه به ارگان‌ها تخصیص‌ می‌دهد.

دکتر زنگنه خاطرنشان کرد؛ سه‌چهارم بودجه مربوط به شرکت‌های دولتی است و اساسا این سطح از بودجه در اختیار مجلس قرار نمی‌گیرد. از یک چهارم باقی‌مانده نیز بیش از نیمی از بودجه مربوط به صندوق بازنشستگی است و صرفا بخش کوچکی از بودجه که تقریبا معادل ۱۰۴ هزار میلیارد تومان است در اختیار مجلس قرار می‌گیرد؛ این در حالی است که کل بودجه کشور دو هزار، هزار میلیارد تومان است و میزان بودجه درآمدی امسال ۸۴۱ هزار میلیارد تومان می‌باشد.

عضو کمیته اقتصادی مجلس با اشاره به ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی کشور اظهار داشت: به دلیل سیاست‌های نامطلوبِ این صندوق‌ها، به جای اینکه مطابق قانون، منبع درآمد برای بودجه کشور باشند، این صندوق‌ها بخش عمده بودجه درآمدی کشور را مصرف می‌کنند.

وی ادامه داد: در دنیا به ازای هر ۴ نفر پرداخت‌کننده بیمه، یک نفر حق بیمه دریافت می‌کند، اما در کشور ما این نسبت، به دو در مقابل دو، فروکاسته شده است، به‌طوری‌که در سال آینده میزان دریافتی بیمه‌شده‌ها، بیش از میزان پرداختی‌ها خواهد شد.

دبیر کمیسیون ویژه جهش و رونق تولید و نظارت بر اجرای سیاست‌های اصل ۴۴ گفت: ما برای جلوگیری از آسیب‌های برنامه و بودجه در کشور ۸۰ پروژه در این زمینه تعریف کردیم و از طلاب و تشکل‌های انقلابی می‌خواهیم که در این زمینه همیار و همکار مجلس باشند.

وی در پایان ابراز داشت؛ «ضعف ساختار اداری در نوع رابطه آن با مساله بودجه»، «شناسایی ادارات مضر»، «اصلاح ساختار بانکی»، «شیوه تعیین ارزش دلار در بانک مرکزی و وزارت دارایی و ارتباط آن با بودجه»، «تبصره‌های سازماندهی‌شده شرکت‌ها در تغییر مصوبات مربوط به این امر»، و «عدم شفافیت و فقدان شاخص عدالت در این زمینه» تنها بخشی از پروژه هایی است که لازم است طلاب و فضلای حوزه علمیه بر روی آن تحقیق و تفحص نموده و نظرات خود را در اختیار ما قراردهند.

گزارش مشروح جلسه؛

دبیر گروه مطالعات اقتصاد اسلامی:

ساختار بودجه باید با دیدگاه اسلامی هم‌پوشانی داشته باشد

دکتر زنگنه؛ مسئول کمیته اصلاح ساختار مجلس شورای اسلامی در شامگاه پنج شنبه ۲۵ دی‌ماه ۱۳۹۹، در جلسه تخصصی و مشترک از طلاب اردکان، میبد و تفت شرکت نمود و درباره نقش حوزه در اصلاح ساختار بودجه به ایراد سخن پرداخت.

ابتدای جلسه با ذکر توسل به حضرت صدیقه طاهر سلام‌الله‌علیها مجلس از عطر وجود دخت نبی اکرم (ص)، معطر شد.

بعد از ذکر توسل، حجت‌الاسلام مصطفی زارع، دبیر گروه مطالعاتی اقتصاد اسلامی، گزارشی در زمینه تحقیقات این گروه در موضوع اصلاح ساختار بودجه ارائه داد.

وی در مقدمه مباحث خود با اشاره به فعالیت‌های گروه مطالعات اقتصادی طلاب، اظهار داشت: این گروه در سال ۱۳۹۵ تحقیق در زمینه مسائل بودجه را، با مسئولین شهرستان اردکان شروع نمود.

حجت‌الاسلام زارع افزود: ما در سال ۱۳۹۶ تحقیقات خود را بعد از شهرستان با مسئولین استان، ادامه دادیم و سپس همین روند را با مسئولین کشوری و با دعوت از نمایندگان مجلس، حجت‌الاسلام ابوترابی (نائیب‌رئیس وقت مجلس)، دکتر پورابراهیمی (رئیس کمیسیون اقتصادی وقت مجلس)، دکتر تابش (عضو کمیسیون وقت برنامه و بودجه) و… پی گرفتیم.

وی خاطر نشان کرد: بحث ما با دکتر پورابراهیمی در مورد آسیب‌شناسی بورس بود که مورد استقبال ایشان نیز قرارگرفت و همین مساله موجب دعوت ایشان از ما برای بازدید از نمایشگاه بورس گردید و قرار بود این ارتباط ادامه داشته باشد که به شرایط کرونا برخوردیم.

دبیر گروه مطالعات اقتصادی طلاب ادامه داد: در شرایط جدید مجبور شدیم جلسات آسیب‌شناسی خود را به صورت خیلی محدود در تهران برگزارکنیم و به همین دلیل چند ماه پیش، خدمت جناب آقای دکتر زنگنه؛ عضو کمیسیون برنامه بودجه و ریاست کمیته اصلاح ساختار بودجه مجلس شورای اسلامی رسیدیم.

زارع گفت: در جلسه‌ای که خدمت آقای دکتر زنگنه بودیم، به کلیات مباحث بنیادین پرداختیم و نتوانستیم آن‌چنان‌که باید و شاید در ریز مشکلات مورد نیاز مجلس ورود کنیم؛ لذا بر آن شدیم تا با دعوت مجدد از ایشان، مسائل و مشکلات حال حاضر مجلس را از زبان ایشان بشنویم، تا طلاب در این زمینه تلاش کنند و نگرش سرمایه‌داری در مسأله بودجه را با توجه به دیدگاه اسلامی تغییر دهند.

وی تصریح کرد: برای اینکه اشتباه قبلی را در جلسه تهران تکرار نکرده باشیم و به کلیات نپردازم، صرفا نگاهی به تحقیقات گذشته به صورت اجمالی می‌اندازم، تا اگر این تحقیقات در نظر جناب آقای دکتر زنگنه، در مسیر صحیحی قرار دارد، ادامه پیداکند والا ایشان مطالب مورد نیاز مجلس را مطرح نموده و تحقیقات ما را جهت‌دهی نمایند.

حجت‌الاسلام زارع ابراز داشت: ما در بحث بودجه، ابتدا سراغ دو مساله؛ «سازمان» و «برنامه» رفتیم. در بخش سازمان به این نتیجه رسیدیم که بودجه در وزارت‌خانه‌ها اگر بخواهد به صورت سازمانی گردش داشته باشد، ابتدا باید سازمان را تعریف کرد. در بخش سازمان ما به این نتیجه رسیدیم که حداقل سازمان باید از سه و حداکثر از ۲۷ وزارت‌خانه تشکیل شده باشد؛ از طرفی هر سه وزارت‌خانه برای اینکه بخواهد، شکل سازمان به خود بگیرد، باید در درون خود نیز سه وزارت‌خانه داشته باشد که مجموعا ۹ وزارت‌خانه می‌شود.

وی ادامه داد: این ۹ وزارت‌خانه به صورت سه وزارت‌خانه‌ غیر هم‌سطح که خود شامل سه وزارت‌خانه هم‌سطح است، تشکیل می‌شود. این ۹ وزارت‌خانه از یک سو با وزارت‌خانه‌های هم‌سطح خود و از سوی دیگر با وزارت‌خانه‌های سطوح دیگر هم‌پوشانی دارند، به‌طوری‌که نه ارتباط وزارت‌خانه‌ای با وزارت‌خانه دیگر مغفول واقع شود و نه موازی‌کاری صورت گیرد. اگر چنین مدلی به کار گرفته شود نه وزات‌خانه‌ها مجبور می‌شوند با یکدیگر تفاهم‌نامه امضا کنند و نه چند وزارت‌خانه در یکدیگر ادغام می‌شود. در این مدل باید وزارت خانه‌های محور (سه وزارت‌خانه اول) به توان سه برسد و مجموعا ۲۷ وزارت‌خانه تشکیل شود؛ به‌طوری‌که وزارت‌خانه اول با وزرات‌خانه وسط و وزارت‌خانه آخر، قابل جابجایی در جایگاه خود نباشد. این اجمال تحقیق ما در هندسه و شکل سازمان در گردش بودجه میان وزارت‌خانه‌ها بود که حد و اندازه دولت را نیز، تعیین می‌کند.

دبیر گروه مطالعات اقتصاد اسلامی در ادامه ابراز داشت: در بحث برنامه نیز تحقیق ما بر روی برنامه توسعه پایدار متمرکز بود. ما در این بحث، با آسیب‌شناسیِ نگاه سرمایه‌داری در برنامه توسعه در تبیین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، توانستیم مفاهیم ۲۷ گانه برنامه توسعه پایدار را در نگاه اسلامی طرح کنیم و هریک از این مفاهیم را در سازمان ۲۷ تایی که قبلا مطرح کردیم، قرار دهیم. همچنین مطابق دیدگاه اسلامی با مشخص‌کردن اولویت در موضوع هر برنامه نسبت به موضوع دیگر، سازمان برنامه‌ریزی را از نگاه دینی و فقهی طراحی کردیم. از طرفی با منطق ریاضی به این نتیجه رسیدیم که مدل پایه گردش بودجه باید به شکل ۴-۲-۱ باشد؛ به‌طوری‌که وزارت‌خانه محور، ۴ برابرِ وزارت‌خانه‌های وسط و وزار‌خانه‌های وسط دو برابر وزارت‌خانه‌های آخر گردش بودجه داشته باشد.

وی در پایان گفت: از جناب آقای دکتر زنگه تقاضا می‌کنم که در زمینه اصلاح ساختار بودجه، مسائل خود را مطرح نمایند تا چنانچه طلاب و دانشجویانی که در این جمع مطالعه و تخصص اقتصادی دارند، بتوانند در هریک از نیازهای مجلس در این زمینه کمک کنند و تحقیقات خود را شروع نمایند. بدیهی است ارتباط ما با کمیته ساختار اصلاح بودجه از طریق همین تحقیقات شکل می‌گیرد. چناچه بعد از طرح مسائل اصلاح ساختار بودجه تحقیقات ما راهگشا بود، این ارتباط می‌تواند کماکان ادامه داشته باشد و الا ارتباط ما با ایشان قطع خواهد شد. امیدوارم که بتوانیم در این زمینه کمک‌کار و همیار مجلس باشیم.

سخنرانی دکتر زنگنه؛

 

مجلس در هیچ جایی از بودجه‌ریزی کشور دخالتی ندارد

بودجه در کشور ما اهرم قدرت دولت‌ها شده است

سازمان برنامه و بودجه؛ حکمران امروز کشور

صندوق‌های بازنشستگی حیات خلوت دولت است

نقش حوزه در اصلاح ساختار بودجه

 

مقدمه

الحمدلله رب‌العالمین و الصلاه و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین له الفداء

اولا تسلیت عرض می‌کنم؛ ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها. عذرخواهی می‌کنم که ما دو هفته قبل که قم مشرف شدیم، قول داده بودیم که خدمت شما باشیم، ولی متأسفانه امکان آن فراهم نشد.

بنده قبل از اینکه در مجلس باشم، این اعتقاد را داشتم و الان نیز که به مجلس رفتم این اعتقادم بیشتر شده که اگر ما در کشور انتظار داشته باشیم اتفاقی بیفتد، این اتفاق قطعا از اتاق‌های کارشناسی دولت بیرون نمی‌آید؛ یعنی هم‌چنان‌که مقام معظم رهبری، در حوزه فرهنگی و اخیرا هم در حوزه اقتصادی پیام آتش‌به‌اختیار دادند، در حوزه برنامه‌ریزی نیز باید به صورت آتش‌به‌اختیار عمل کنیم و این جمع‌های انقلابی و بادغدغه و آشنا به مسائل و مبانی دینی می‌توانند کمک بکنند تا اتفاقی بیفتد.

به عنوان مقدمه بحث در ابتدا به اهمیت و نقش بودجه در کشور اشاره می‌کنم. تجلی حرف‌هایی که ما در کلان می‌زنیم مثل «اهداف انقلاب اسلامی»، «گام دوم»، «چشم‌انداز بیست ساله»، «برنامه‌های توسعه» به‌ویژه صحبت‌هایی که مقام معظم رهبری بیان می‌دارند و آرمان‌هایی که مطرح می‌کنند، اگر بخواهیم این‌ها در حدّ شعار باقی نماند، در تنظیم بودجه نمایان می‌شود.

به عنوان مثال می‌گوییم: «چرا جمعیت ما زیاد نمی‌شود؟». آیا با نصب بنر تبلیغاتی و سخنرانی جمعیت زیاد می‌شود؟ اگرچه این‌ها بی‌تأثیر نیست و ممکن است از لحاظ فرهنگی مردم را تهییج کند، اما این راه‌حل عملیاتی نیست. من اگر در بودجه بگویم به ازای هر چهار فرزند، حق بیمه به‌طور کامل بخشیده می‌شود، چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا جمعیت زیاد نمی‌شود؟ اما اگر عکسش را مصوّب کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ کما اینکه قبلا عکسش را مصوب کرده بودیم و گفته بودیم به بچه‌های چهارم به بعد خدمات بیمه تعلق نمی‌گیرد، چه اتفاقی افتاد؟ کسانی که فرزندآوری را در کشور ما کم کردند، از همین اهرم‌ استفاده کردند. تبلیغات مؤثر است، اما سهم تأثیر مصوبات در امر بودجه به مراتب بیشتر از تبلیغات است. به‌طورکلی باید گفت برای ریشه‌کن کردن بی‌عدالتی و بیکاری در کشور یا ارتقاء آموزش و پرورش و حوزه‌های علمیه در تراز انقلاب اسلامی و… راه‌حل عملیاتی نمودن آن در مساله بودجه نهفته است.

بودجه در حقیقت سند حکم‌رانی کشور است؛ مثل اینکه پدری بگوید: «بچه‌ها باید اهل مطالعه باشید»، اما وقتی می‌خواهد پول را تقسیم کند، برای کتاب پول نگذارد؛ لذا حرفش در حدّ شعار باقی می‌ماند. بنابراین اولین جایی که سیاست‌های کلان باید خودش را نشان بدهد، بودجه است؛ لذا اگر می‌بینیم که در خیلی از سیاست‌ها به نتیجه نرسیدیم به‌خاطر بودجه‌ریزی نادرست است. بنابراین با بودجه‌ریزی،است که سیاست‌های کشاورزی، مسکن و صنعت ما شکل می‌گیرد.

از سوی دیگر بودجه اگر درست برنامه‌ریزی نشود و دچار کسری بودجه شویم، به تعبیر مقام معظم رهبری گرفتار أم‌الخبائث می‌شویم؛ چراکه از بودجه ناسالم است که تورم به وجود می‌آید و یک دلار ما می‌شود ۳۰ هزارتومان و به‌طور‌کلی از بودجه ناسالم است که فساد به وجود می‌آید. اینکه عده‌ای از لحاظ اقتصادی یک مرتبه فربه شده و عده دیگری ضعیف می‌شوند، از همین مساله نشأت می‌گیرد.

پس مساله بودجه، هم از حیث حکم‌رانی و هم از حیث برنامه‌ریزی و هم از حیث جلوگیری از فساد نقش کلیدی در کشور دارد.

 آسیب‌شناسی بودجه

۱٫۱ مشکل نرم‌افزاری

اگر بخواهم حرف آخر را اول بزنم باید بگویم که ما در حوزه نرم‌افزاری بودجه به‌شدت دچار مشکل هستیم. به عنوان نمونه ما در اصلاح ساختار بودجه یک طرحی را مصوب کردیم که سیزده بند داشت؛ که بند هفت آن این بود: «توزیع عادلانه بودجه از منابع بودجه، شامل مالیات‌ها، ارزش افزوده و… که برای استان‌ها بر اساس چهار شاخصِ “جمعیت، محرومیت، بیکاری، و معکوس درآمد سرانه خانوار” در نظر گرفته شده بود».

اما همین دیروز تعداد قابل توجهی از نمایندگان به همین بند اعتراض داشتند؛ چراکه سازمان برنامه و بودجه به آن‌ها گفته بود رتبه استان شما در بودجه با تصویب این بند، مثلا از رتبه پنج به رتبه بیست و پنج کاهش پیدا می‌کند!

بنده به همین مناسبت با مسئولین سازمان برنامه و بودجه و با حضور حقوق‌دانان شورای نگهبان جلسه‌ای گذاشتم و به آن‌ها گفتم: «شما این چهار شاخص را چگونه محاسبه می‌کنید که رتبه استان‌ها در بودجه به هم می‌ریزد؟؛ چراکه شاخص عادلانه برای این است که برخی از استان‌ها پانصد میلیارد بودجه دارند، برخی پنج هزار میلیارد، و ما برای جلوگیری از این کار آمده‌ایم و شاخص عادلانه گذاشتیم».

گفتند: «ما به این شکل محاسبه می‌کنیم که مثلا اگر یک میلیارد داشته باشیم، بر اساس این چهار شاخص، ابتدا آن را تقسیم بر چهار می‌کنیم که می‌شود ۲۵۰ میلیون. بعد می‌آییم از لحاظ شاخص اول، مثل شاخص جمعیت، همه استان‌ها را ردیف می‌کنیم، می‌بینیم که استان تهران بیشترین جمعیت را دارد و اکثر این ۲۵۰ میلیون را به آن استان می‌دهیم. بودجه‌های بعدی نیز بر اساس شاخص بیکاری و… نیز به همین ترتیب تقسیم می‌کنیم».

این نوع شیوه محاسبه باعث می‌شد که عملا استان‌های محروم از لحاظ بودجه محروم‌تر شوند؛ چون در برخی از مناطقِ دارای جمعیت کمتر، مثلا نرخ بیکاری کمتر نیز وجود دارد؛ زیرا وقتی جمعیت بیشتر باشد، نرخ بیکاری نیز بیشتر می‌شود.

بنده به مسئولین سازمان گفتم: «چرا شاخص‌ها را طوری محاسبه می‌کنید که شاخص عدالت، نتیجه معکوس بدهد؟». گفتند: «پس چه کار باید بکنیم؟!!!.»

طلابی که در این جمع، تخصص اقتصادی دارند، می‌دانند که ما اساسا شاخص ترکیبی داریم. فرض کنید می‌خواهند به تعدادی از محصلین بر اساس شاخص تحصیلات، تعداد فرزند، محرومیت منطقه و… تسهیلات بدهند، باید بیایند این شاخص‌ها را ترکیب کنند و به شاخص ترکیبی در همه موراد برسند. در شاخص ترکیبی به پشتوانه پژوهش‌های میدانی ، تک‌تک شاخص‌ها وزن پیدا کند و در نهایت به یک شاخص درست می‌رسند که در آن شاخص، کسر، رادیکال، توان و.. نیز لحاظ می‌شود.

من باورم نمی‌شد که سازمان برنامه این‌گونه شاخص‌بندی کرده باشد؛ لذا گفتم با این وضعیت، بنده خودم اولین نفری هستم که این بند را در توزیع عادلانه ثروت در کشور پس می‌گیرم.

خلاصه اینکه وقتی روحیه انقلابی و دغدغه دینی نباشد، یک سازمان عریض و طویل، به نام برنامه و بودجه، خیلی راحت شاخص عدالت را معکوس جلوه می‌دهد.

جمع‌بندی اینکه ما در زمینه آسیب‌شناسی مساله بودجه، در بخش نرم‌افزاری، خیلی مشکل داریم و علت اینکه امروز خدمت عزیزان رسیدم این است که از این جمع‌ها می‌شود، اتفاقات خوبی رقم بخورد.

۱٫۲ نقش مجلس در بودجه کشور

به تحقیق عرض می‌کنم که در هیچ جایی از بودجه‌ریزی سالانه –که در قانون اساسی هم بودجه سالانه تعریف شده نه دوساله یا شش‌ماهه و… مگر در مواقع ضروری بر اساس مصوبه مجلس- مجلس دخالتی ندارد، اما در خیلی از کشورهای دنیا مجالس کاری غیر از بودجه‌ریزی و نظارت بر آن ندارند.

در دنیا کار اصلی مجالس، تعیین بودجه دولت و نظارت بر آن است؛ لذا ما در قانون اساسی دو بند در مورد دیوان محاسبات داریم، که در مورد سازمان بازرسی و دیگر سازمان‌ها نداریم؛ چون دیوان محاسبات باید بر بودجه نظارت داشته باشد.

۲ مشکلات نظام بودجه‌ریزی در کشور

۲٫۱ جابجا شدن سطوح مسئولیت‌ها

در کشور ما نظام بودجه‌ریزی به‌شدت دچار مشکل است و تأکید مقام معظم رهبری در اصلاح ساختار بودجه به دلیل وجود مشکلات عدیده‌ای است که ما داریم.

بودجه در کشور ما اهرم قدرت دولت‌ها شده است؛ یعنی رئیس‌جمهور به‌ویژه رئیس سازمان برنامه و بودجه با این چماق یا کلیدی که در دستش دارد، می‌تواند پادشاهی می‌کند. ازاین‌رو وزرای دولت و نمایندگان مجلس که از لحاظ مسئولیت در سطح بالاتری از مسؤولیت سازمان برنامه و بودجه برخوردارند، مجبورند در مقابل مسئولین رده پایین این سازمان سر خم کنند؛ چراکه ما قدرت بودجه را به دست سازمان برنامه و بودجه دادیم؛ لذا اگر به من بگویند: حکمران امروز کشور کیست؟ می‌گویم: رئیس سازمان برنامه و بودجه!

۲٫۲ جابجا شدن شاخص عدالت با کلید تخصیص

بر فرض هم بپذیریم که اختیار بودجه کاملا در دست مجلس باشد، اما کلیدی داریم تحت عنوان تخصیص که در اختیار سازمان برنامه و بودجه است؛ یعنی هرمقدار بودجه که مورد تصویب مجلس قرار گیرد، مقدار تخصیص آن به تشخیص رئیس سازمان برنامه و بودجه است؛ مثلا سازمان می‌تواند به یک ارگان ۱۲۰ درصد بودجه مصوب را تخصیص بدهد و به ارگان دیگر کمتر از ۳۰ درصد بودجه‌اش را تخصیص بدهد. ما در بعضی از حوزه‌ها تا ۱۳۰ درصد تخصیص داشتیم؛ یعنی بودجه‌اش ۱۰۰ میلیارد بوده، اما ۱۳۰ میلیارد به او دادیم. یک جایی هم بودجه‌اش ۵ میلیارد بوده، اما به او ۵ میلیون دادیم. البته اصلاح این‌ها به صورت عدد و رقمی هم نیست، بلکه ساختار مشکل دارد که بحث بعدی بنده است.

۳٫ اصلاح ساختاری

اصلاح ساختاری به چه معنی است؟ آیا اگر قیمت نفت یا یارانه را بالا و پایین کنیم، تغییر ساختاری اتفاق می‌افتد؟

ما اصلاح ساختاری را در چهار حوزه می‌دانیم؛ یکی از آن‌ها حوزه منابع و درآمدهای بودجه است. منابع و درآمدهای دولت یا مالیات است یا تملکات سرمایه‌ای که عمدتا نفت است یا تملکات دارایی که در قالب اوراق مثل اوراق خزانه، مشارکت و… مطرح است.

در این حوزه، منابع و درآمدهای ما باید پایدار باشد، اما این‌گونه نیست؛ مثلا در نظام قیمت‌گذاریِ انرژی، ابهام وجود دارد. از سوی دیگر در دنیا ۶۰ درصد تولید ناخالص ملی را مالیات تشکیل می‌دهد، اما در کشور ما این رقم کمتر از ۷ درصد بوده و امسال سهم مالیات زیر ۳۰ درصد است، یعنی معادل ۲۴۰ هزار میلیارد است که قرار بوده بر اساس برنامه ششم توسعه به رقم ۴۵۶ هزار میلیارد تومان برسد. همان‌طور که می‌دانید بودجه مالیاتی نسبت به بودجه درآمدی سنجیده می‌شود. این در حالی‌ است که کل بودجه درآمدی ۸۴۱ هزار میلیارد تومان و کل بودجه کشور 2200 میلیاردتومان است.

از کل بودجه درآمدی، ۲۴۰ هزار آن مربوط به مالیات، ۲۷۰ هزار آن، مربوط به نفت و مابقی هم مربوط به اوراق است. بنابراین منظور ما از ساختار بودجه، یکی همین نظام درآمدی بودجه است که با بر شمردن مقداری از موارد آن در ادامه نشان خواهیم داد که با یک نظام فلج‌کننده در بودجه روبرو هستیم.

۳٫۱ ساختار اوراق قرضه

اوراق قرضه، به عنوان بدهی دولت محسوب می‌شود، به‌طوری‌که دولت جدید در این نظام ساختاری بودجه به محض اینکه سر کار می‌آید مثلا بدهی هزارمیلیاردی اوراق دارد؛ چون بدهی‌های اوراق همه به روز است و نمی‌شود پرداخت نکرد. این اوراق معمولا تورم‌زا هم هست.

۳٫۲ صندوق‌های بازنشستگی

در تأمین اجتماعی ما امسال ۱۹۰ هزار میلیارد تومان به صندوق‌های بازنشستگی می‌پردازیم، در حالی‌ که این صندوق‌ها علاوه بر اینکه طبق قانون می‌بایست حقوق بازنشسته‌ها را بدهند و بخشی هم به دولت بپردازند، دولت مجبور است ۲۰۰ هزار میلیارد تومان نیز برای آن‌ها هزینه کند. اگر این ساختار اصلاح نشود ما تا ۳-۴ سال دیگر باید نصف بودجه دولت را فقط به بازنشسته‌ها بدهیم.

در کشورهای دیگر به ازای هر چهار نفر پرداخت کننده بیمه، یک نفر خدمات بیمه دریافت می‌کند، اما در کشور ما این نسبت دو به دو است و در دو سال آینده این نسبت ۵/۲ به ۵/۱ می‌شود. از سوی دیگر مقرر شده بود که کسری‌های حقوق در بیمه‌های کشوری، سرمایه‌گذاری شود و در ازای سود سرمایه‌های آن، هم حقوق بازنشسته‌ها پرداخت شود و هم به دولت کمک شود، اما کار معکوس شده است.

به‌طور‌کلی می‌توان گفت که صندوق‌های بازنشستگی الان حیات خلوت دولت است به طوری‌که به عنوان مثال صندوق بازنشستگی وزارت نفت شامل چندین شرکت است که هیئت‌مدیره و… دارند و حقوق‌های میلیونی می‌گیرند، اما ورشکسته هستند و در واقع کاری انجام نمی‌دهند.

۳٫۳ دارایی‌های دولت

می‌توان گفت بالغ بر ۱۴ هزار هزار میلیارد تومان، حداقل دارایی‌های دولت است که جزء دارایی‌های غیر مولد دولت محسوب می‌شود؛ مثل زمین، ساختمان، شرکت و… که باید تحقیق شود آیا لازم است دولت برای کوچک شدن خود آن‌ها را واگذار کند؟ یا اگر لازم است چگونه باید آن‌ها را واگذار کند؟ و در مقابل مقاومت‌هایی که در جلوگیری از این واگذاری‌ها می‌شود، چه طرحی باید ارائه داد؟ این‌ها مسائلی است که در اصلاح ساختار بودجه باید به صورت پروژه‌ای روی آن کار کرد.

۳٫۴ رابطه مالی نفت و دولت

نمونه اصلاح ساختاری دیگر در امر بودجه، رابطه مالی نفت و دولت است که در ساختار بودجه بسیار پیچیده است و در واقع حیات خلوت اصلی دولت‌ها در امر بودجه محسوب می‌شود. به عنوان مثال درآمد حاصل از فروش گاز، تاکنون در بودجه محاسبه نمی‌شده که ما امسال آن را کشف کردیم که بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان می‌شود؛ یا درآمدهای حاصل از فروش آب و برق و… که هنوز معلوم نیست چقدر است و کسی هم نمی‌داند!

لازم است بدانید که بودجه وزارت نفت، صفر است و این از معجزات است که سالی که نفت نمی‌فروشیم با سالی که روزی دو میلیون بشکه به قیمت ۱۵۰ دلار می‌فروشیم، در هرصورت بودجه شرکت نفت، چهارده و نیم درصد درآمد نفت محاسبه می‌شود؛ مثلا امسال که اصلا نفت نفروختیم، شرکت نفت دارد کار می‌کند و پروژه برمی‌دارد و سال‌هایی هم که دلار ۱۰۰تومان داریم، بازهم شرکت نفت دارد کار می‌کند و پول‌ها هم سر سال تمام می‌شود!! این درحالی است که گردش مالی شرکت نفت حدود ۹۰۰ هزار میلیارد تومان است، که چیزی نزدیک ۷۰ درصد کل بودجه کشور می‌شود.

۳٫۵ عدم بررسی سه چهارم بودجه دولت

در ساختار فعلی بودجه، از کل بودجه دولت یعنی ۲۲۰۰ هزار میلیارد تومان، معادل سه‌چهارم آن یعنی ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان آن مربوط به شرکت‌های دولتی است که کسی اصلا با آن‌ها کاری ندارد!!! در یک‌چهارم باقی‌مانده هم حدود ۶۰ درصد بودجه مربوط به بازنشسته‌ها است که نمی‌شود به آن دست زد. از ۴۰ درصد باقی مانده نیز سه‌چهارم آن هزینه‌های جاری است که به آن هم نمی‌شود دست زد و فقط ده درصد بودجه عمرانی می‌ماند که معادل ۱۰۴ هزارمیلیار تومان است که آن هم مجلس نمی‌تواند ردیف آن را تغییر دهد و مثلا از وزارت راه به وزارت کشاورزی بدهد، بلکه فقط می‌تواند در تبصره‌های بودجه وزارت راه مقداری چانه بزند که بعدا عرض می‌کنم.

۳٫۶ ساختار هزینه کرد دولت

علاوه بر ساختار بودجه، ساختار هزینه‌کرد بودجه نیز به‌شدت معیوب است؛ مثل ساختارهای اداری، نظام بانکی، مالیاتی و… . به‌طور کلی بخشی از ادارات دولتی، اساسا موجودیتشان زیر سؤال است. به عنوان مثال در وزارت راه سازمانی داریم که کارش این است که از یک طرف پول را از وزارت راه می‌گیرد و به پیمانکار می‌دهد که معمولا قرارداد با پیمانکارن با رانت و فساد نیز همراه است، در حالی که به آن اداره نیاز ضروری وجود ندارد. از طرفی خود این اداره سه هزار میلیارد تومان بودجه مصرف می‌کند. در سایر وزارت خانه‌ها هم همین وضع وجود دارد.

۳٫۷ تبصره‌های بودجه

شایان ذکر است که بحث‌ها در کمیسیون تلفیق روی ردیف بودجه نیست، بلکه روی تبصره‌های بودجه است که ۲۲ تبصره است. این تبصره‌ها مربوط به دستگاه‌هایی است که می‌خواهند از طریق دور زدن قانون، مشکل خودشان را حل کنند و قوانین را دور بزنند؛ لذا این دستگاه‌ها آمده‌اند به نمایندگان تبصره‌های بودجه را پیشنهاد داده‌اند تا نمایندگان بر سر آن چانه بزنند و لابی کنند و بتوانند بودجه موردنظر منطقه خودشان را جذب کنند.

به عنوان مثال تبصره ۶ را می‌خوانم: «به وزارت امور اقتصاد و دارایی اجازه داده می‌شود، ظرف مدت یکسال بخشی از پرونده‌های مؤدیان مالیات بر ارزش افزوده دوره‌های ۸۷-۹۷ که اظهارنامه خود را در موعد مقرر تسلیم نموده‌اند و تاکنون مورد رسیدگی قرارنگرفته با توجه به ضوابطی ظرف مدت یک‌ماه…بدون رسیدگی قطعی نماید».

یعنی اجازه رسیدگی به برخی از پرونده‌ها داده نشود و همان‌ وضع موجود، قطعی شود. اما باید پرسید اولا چرا رسیدگی نشده و چرا تاکنون آن‌ها را توبیخ نکردید؛ ثانیا چرا باید به این پرونده‌ها رسیدگی نشود؟

با این وجود، وقتی پشت پرده را ملاحظه می‌کنید، می‌بینید که ۵۰ شرکت هستند که مشمول این تبصره می‌شوند که آمده‌اند این تبصره را توسط شخصی مانند وزیر، نماینده مجلس، سازمان و…به مجلس پیشنهاد داده‌اند و نمایندگان را ملزم کرده‌اند که روی آن بحث کنند؛ و نمایندگان نیز متناسب با نیاز منطقه خودشان؛ مثلا پیشنهاد سال ۸۷-۹۷ را به ۸۵ تا ۹۹ تغییر می‌دهند تا مشکل شرکت‌های مثل فولاد منطقه خودشان را که در این سال‌ها به مشکل برخورده، رفع نمایند. به‌طور کلی، همه این تبصره‌های عریض و طویلی که در اینجا نوشته شده است باید به یک صفحه تقلیل داده شود تا اصلاح ساختاری صورت گیرد؛ چراکه در همه این‌ها تعارض منافع وجود دارد.

وقتی ما قوانین بالادستی دیگر نیاز به این تبصره‌ها نداریم؛ به عنوان نمونه دیگر، قانون خدمات کشوری که سال‌ها روی آن بحث شده و چندین بار در مجلس آمده؛ چرا ما باید در آن تبصره بگذاریم و وارد جزئیات آن شویم؟، اما از طرفی می‌بینیم که چون، سال بعد، سال انتخابات است و دولت به خاطر تعارض منافعش می‌خواهد با توجه به قانون خدمات کشوری، حقوق‌ها را ۲۵ درصد افزایش دهد، نیاز به تبصره پیدا می‌کند!

همان‌طور که می‌دانید در دوره قبل حدود ۱۱۰ نماینده مجلس رد صلاحیت شدند. آن‌ها فاسد و فاجر نبودند، ضد انقلاب هم نبودند. مگر می‌شود کسی در عرض چهار سال ضد انقلاب شود؟ این‌ها، همه به‌خاطر لابی‌های بودجه رد صلاحیت شده‌اند. من از شما سؤال می‌پرسم: چرا همه می‌خواهند در کمیسیون برنامه و بودجه کمیسیون تلفیق بیایند؟ جواب روشن است؛ برای اینکه بتوانند بودجه بگیرند. بنابراین، این ساختار معیوب است که منافذ رانت و فساد را ایجاد می‌کند.

۳٫۸ اصلاح ردیف بودجه

از سوی دیگر ما نیازی به ریز بودجه در ارگان‌های مختلف نداریم. به‌طور مثال الان ۱۹۴ تا ردیف بودجه در دست من است که در آن مثلا در ردیف وزارت علوم، علاوه بر وزات‌خانه، دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها و پژوهشکده‌ها و پارک علم و فناوری و مرکز تحقیقات و… خلاصه ریز به ریز بودجه آن مشخص شده که نیازی به آن نبوده است و هیچ بررسی هم نمی‌شود و نیازمند اصلاح ساختاری برای رفع این معضل هستیم.

۳٫۹  عدالت و شفافیت در بودجه

از طرفی باید بررسی کنیم که، شاخص عدالت در بودجه چیست؟ یا شفافیت چگونه به دست می‌آید؟، اما وقتی دقت می‌کنیم، می‌بینیم، شاخصی در این زمینه‌ها وجود ندارد؛ مثلا بودجه ریاست جمهوری امسال ۵۶ درصد افزایش پیدا کرده است، چرا؟. اگر شاخص، حقوق و دستمزد است که ۲۵ درصد افزایش داشتیم، پس ۵۶ درصد با کدام شاخص افزایش پیدا کرده است؟ از طرف دیگر وقتی نوبت به بودجه‌های فرهنگی می‌رسد با سخنرانی و تبلیغات همه کاسه‌ها را سر موسسات فرهنگی می‌شکنند.

به‌طور کلی سهم دستگاه‌های فرهنگی دینی ما به همراه وزارت ارشاد و سینما و موسیقی و… زیر یک درصد است. آن هم در کشوری که بر مبنای مبانی فرهنگی و دینی، انقلاب کرده است! سهم مرکز بازی‌های رایانه‌ای کلا ۸ میلیارد در سال گذشته بوده است، در حالی که طبق آماری که من دارم هر کسی در روز ۹۳ دقیقه بازی رایانه‌ای انجام می‌دهد و ما می‌خواهیم با این بودجه به جنگ بازی‌های رایانه‌ای دشمن برویم. سهم جامعه المصطفی، کلا ۳۰۰ میلیارد تومان است، تازه اگر به آن تخصیص بدهند! حالا این را مقایسه کنید با بودجه عربستان در سهم دستگاه‌های فرهنگی و مذهبی‌اش.

جمع‌بندی بحث اینکه ما باید به‌طور کلی نسبت بودجه را در «ساختار و درآمد» با «دین، عدالت و شفافیت» مشخص کنیم که ما حدود ۸۰ پروژه را در این زمینه احصاء کردیم و هر کدام از این‌ها لازم دارد که یک تیم حداقل ۳۰ نفره روی آن کار کند. همه این‌ها هم باید تبدیل بشود به طرح، قانون و آئین‌نامه تا بتوانیم این ساختار را درست کنیم.

نمونه پیشنهاد اصلاح ساختاری

برای اصلاح ساختاری بودجه چند نمونه مثال می‌زنم تا طلابی که خواستار تحقیق در این زمینه هستند، مقداری از روش تحقیق را در این زمینه باز کرده باشم. به عنوان مثال ما می‌توانیم اساسنامه صندوق‌های بازنشستگی را تغییر بدهیم و نظام مدیریتی این صندوق‌ها را اصلاح کنیم تا هم تحت نظارت قرارگیرند و هم شاخص بدهند و هم سودآور باشند یا می‌توانیم برخی از شرکت‌ها را حذف کنیم؛ مثل شرکت‌های زیانده یا مثلا چارچوبی باید برای رابطه مالی بین دولت و نفت تعریف کنیم و آن را به شکل قانون دربیاوریم که ما در این زمینه طرحی نیز آماده کردیم که ۵-۶ صفحه است و قادر است این رابطه را شفاف ‌کند.

شما می‌توانید در سه‌چهارم بودجه که قانون مشخصی وجود ندارد پیشنهاد طرح بدهید که معمولا در این زمینه، قوانین دور زده می‌شود به عنوان مثال در قانون داریم هر شرکتی که ۵۱ درصد آن مال دولت باشد، یک شرکت دولتی است که بیش از ۳۰۰ شرکت می‌شود، اما وقتی تحقیق می‌کنیم ملاحظه می‌شود که شرکتی که ۴۰ درصد آن دولتی است، ۱۱ درصد دیگر آن را شرکتی خریده است که آن شرکت ۷۰ درصدش دولتی است و بدین وسیله قانون دور زده می‌شود و بعد از احصاء مشخص می‌شود که آمار واقعی شرکت‌های دولتی بیش از ۹۰۰ شرکت می‌شود.

پرسش و پاسخ

  • رابطه قیمت دلار با بودجه چیست؟

ما در بودجه دلار را نمی‌آوریم و فقط می‌گوییم که در نفت، فلان مقدار بودجه به ریال چقدر می‌شود و میزان قیمت دلار مربوط به کارایی دولت در قیمت دلار است و مربوط به بودجه نمی‌شود.

  • دلار اگر گران شود، به نفع دولت است که مثلا نفت را به دلار می‌فروشد و با تبدیل آن به ریال، سود بیشتری می‌برد، و بودجه‌اش را از جیب مردم برمی‌دارد. پس دلار به بودجه مربوط می‌شود؟

محل اختلاف اینجا نیست. بالارفتن قیمت دلار ربطی به تعیین قیمت دلار ندارد. ارزش دلار را باید در بانک مرکزی و وزارت داریی بحث کرد نه در بودجه، هرچند مجلس باید نظارت کند که قیمت دلار بالا نرود، اما این مربوط به بودجه نیست که با نوع بودجه، قیمت دلار تغییر کند. اگر دلار را مصوب کردیم، ۵ هزار تومان، این ربطی به قیمت دلار در بازار و بانک مرکزی ندارد.

  • مرحوم دکتر سید عباس موسویان می‌گفتند که بنده به آقای جهانگیری آلارم دادم که دلار دارد بالا می‌رود و شما بهتر است به شکل دستوری آن را بالا ببرید تا بتوانید آن را کنترل کنید. ایشان ابتدا قبول کردند، اما آقای رئیس جمهور با آن مخالف بودند. بنابراین مجلس می‌تواند دولت را موظف کند که قیمت دلار در چه رنجی باشد. آیا این امکان‌پذیر نیست؟

ارز دستوری جهانگیری نتیجه عکس داد و ما ۲۳ میلیارد دلار ۴۲۰۰ را وارد بازار کردیم، اما مکانیزم بازار در اختیار دولت نیست. همه چیز اقتصاد غرب که مشکل‌دار نیست! حضرت امیر (ع) هم می‌فرماید: بازار یک مکانیزمی دارد و با دستور، مکانیزم بازار تعیین نمی‌شود.

  • به نظر من امر میان این دو امر است که یا دلار بالا رود یا قیمت درآمدی بیشتر شود. از طرفی فروش نفتِ کمتر، باعث بالا رفتن دلار می‌شود. چرا دولت را ملزم نمی‌کنید که به جای افزایش دلار مالیات را افزایش دهد؟

دولت می‌گوید من توان گرفتن آن را ندارم؛ مثلا مالیات بر خانه‌های خالی را اجرا نمی‌کند و می‌گوید مالیات بر خانه‌ خالی، موجب عدم عرضه خانه‌ها می‌شود. مشکلات در اجرا را نیز باید در نظر گرفت.

پایان

-------------

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی اردکان ساباط

 

خبرگزاری ایسنا و خبرگزاری حوزه این جلسه را پوشش خبری داد.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

دیدار جمعی از طلاب اردکان با دکتر تابش

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | چهارشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۵۱ ب.ظ | ۰ نظر

دکتر محمدرضا تابش، نماینده مردم اردکان در مجلس شورای اسلامی در عصر چهارشنبه ۱۳۹۸/۰۸/۱۵ با جمعی از طلاب و فضلای اردکانی مقیم قم دیدار و گفتگو کرد.

در ابتدا آقای تابش به ایراد سخن پرداخت که در ادامه مشروح آن را می خوانید:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 و صلی الله علی نبینا محمد و آله الطاهرین

با سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) در ابتدا لازم می‌دانم با بیان حدیثی از وجود نازنین امام یازدهم، مجلس را نورانی کنم.

حضرت امام حسن عسکری (ع) می‌فرمایند: دو خصلت است که بالاتر از آن چیزی نیست؛ یکی ایمان به خدا و دیگری سود رساندن به برادران.

امیدوارم خداوند متعال ما را به این دو خصلت موفق بدارد. در حدیث دیگری نیز؛ آمده است: «ما ترک الحق عزیز الا ذل و لا أخذ به ذلیل الا عز» هر عزیزی که حق را رها کرد، ذلیل شد و هر ذلیلی که حق را گرفت به عزت رسید. محور حق، مولا امیرالمؤمنین (ع) هستند و بالاترین حقوق هم حقوق ملت است که امیدواریم توفیق داشته باشیم که حقوق ملت را که بحث مستوفایی هم هست، ادا کنیم.

در فضای مجازی متوجه شدم که نسبت به سفر ما به قم مطالبی نوشته شده است، که لازم دانست در ابتدا راجع به علت آمدن به شهر مقدس قم مختصر توضیحی بدهم.

علت تشرف به قم

در سفری که به ملاقات آیت الله شهرستانی (داماد آیت الله عظمی سیستانی) در قم داشتم به ایشان عرض کردم که همسر بنده بسیار شیفته اهل بیت (ع)، بودند، ایشان به من فرمودند که مگر شما نیستید؟ گفتم: چرا، ولی خصوصیت همسر بنده این بود که به کربلا بسیار عشق می‌ورزید، اما تا پایان عمرش نتوانست به زیارت ابا عبدالله الحسین (ع) مشرف شود و من نیز به خاطر ایشان تا کنون به کربلا مشرف نشده‌ام. این شد که آیت الله شهرستانی از ما دعوت کردند که به اتفاق اخوی –علیرضا- که بخشی از تولیدات فرهنگی شبکه هدهد را به عهده داشتند و همچنین  به همراهی اخوان فیض –نوه‌های آقای سید روح الله فیض و برادرزادگان سردار حسین فیض- که به نوعی با آیت الله شهرستانی در ارتباط بودند، به مدت ۴۸ ساعت به کربلا و نجف مشرف شدیم. من مطابق دأبی که دارم در هر زیارتی ابتدا مردم شهر اردکان را دعا کردم و به یاد همه شما عزیزان هم بودم. ما ۲۴ ساعت نجف و ۲۴ ساعت کربلا بودیم و حدود ۱۰-۱۵ کیلومتر هم پیاده‌روی داشتیم.

بعد از این سفر برای تشکر از میزبانمان قرار بود به قم مشرف بشویم و به خدمت آیت الله شهرستانی برسیم و ضمنا دیداری با افتخار شهرمان حضرت آیت الله محقق داماد داشته باشیم. از قضا حجت الاسلام زارع فرزند مرحوم شیخ محمد زارع که اولین امامت جماعت مسجد جعفرزاده بودند، حدود ۷-۸ ماه پیش با بنده تماس داشتند و با توجه به فعالیت‌های پژوهشی که در زمینه اقتصاد اسلامی داشتند و شنیده بودند که بنده عضو شورای عالی پول و اعتبار کشور هستم، از بنده دعوت کرده بودند که در زمینه پول‌شویی، در قم با طلاب جلسه داشته باشم. ایشان هم مصرّ به این جلسه بودند؛ زیرا جلسات متعددی قبلا در این زمینه با آقای دکتر پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، حجت الاسلام دکتر مصباحی مقدم، حجت الاسلام ابوترابی و… داشتند و کارهای خوبی در مسائل اقتصاد اسلامی انجام داده بودند. این جلسه مقرر شد در منزل حجت الاسلام مرادی برگزار شود، اما آقای حیدری که دوست و همکلاس بنده بودند، وقتی این خبر را شنیدند،  تقاضا کردند که چون منزل حاج آقای مرادی ظرفیت کافی ندارد، مجلس در محل کار ایشان برگزار شود. مسأله خیلی پیچیده نیست که بعضی تصور کردند.

با این اوصاف انگیزه اصلی اینجانب برای شرکت در این جلسه تاسیس مؤسسه خیریه به یاد مرحوم پدرم که شخصیت فرهنگی بودند می‌باشد. این موسسه صرفا برای طلاب، دانشجویان و دانش آموزان تاسیس می‌شود که تسهیلات ویژه‌ای را برای طلاب مستعد در امور ازدواج، نیازمندیها و …. در نظر می‌گیرد. محل این موسسه در شهرهای اردکان، یزد، کرج –که محل تحصیل دانشگاهی اینجانب بوده- و همچنین شهرهای مشهد، قم، کربلا و نجف می‌باشد. بنده به خاطر علاقه‌ای که به روحانیت دارم، نسبت به طلاب، تعصب ویژه‌ای دارم که در خلال مباحث بعدی به آن اشاره می‌کنم.

پاسخ به سؤالات

در مدتی که اینجا بودم طلاب محترم سؤالاتی را مطرح کردند از قبیل خرابی جاده و مشکلات دیگر که اگرچه بنده همه این‌ها را قبول دارم، اما لازم است ابتدا وضعیت کشور را برای شما عرض کنم، هرچند برخی ازمطالب را که قابل طرح نیست بیان نمی‌کنم، اما تا انجا که ممکن است برخی از مطالب را از وضعیت کشور عرض خواهم کرد.

از آنجا که انقلاب ما با اهداف استکبار ستیزی روی کار آمده است، آمریکا در صدد سایه انداختن سیطره خود بر جهان است و کشتی‌های خود را ۱۱ هزار کیلومتر دورتر از خاک خود در خلیج فارس مستقر کرده است و این تاوانی است که انقلاب ما به خاطر اهدافی که دارد، می‌پردازد.

برجام ثمراتی داشت که تفصیل آن بحث مستوفایی را می‌طلبد، اما یکی از ثمرات آن این بود که ما را از ذیل تحریم‌های منشور سازمان ملل که تمام کشورها را با جنگ بر علیه کشور ما متحد می‌کرد، خارج نمود، با این حال از طرف آمریکا تحریم‌های اقتصادی شدیدتری بر ما حاکم شد که در طول این چهل سال بی سابقه است.

از طرفی کسری بودجه دولت در تامین حقوق کارمندان نیز وجود دارد. اگر ما وضعیتی که اکنون درگیر آن هستیم، در نظر بگیریم، پاسخ بسیاری از سؤالاتی که دوستان طرح کردند، حل می‌شود.

علاج مشکلات؛ پرهیز از خودتحریمی

با این حال، به نظر من همه این مشکلات با تدبیر حل می‌شود به شرط آنکه ما دچار خود تحریمی نشویم. به عنوان مثال مجلس ۶ ماه است در تامین قیر روستاها میان سازمان برنامه و وزارت نفت، پا در میانی می‌کند و هنوز به نتیجه نرسیده است.

گذر از پیچ تاریخی

مشکلاتی که امروز کشور دارد با تدابیر رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای، قابل حل است. تدبیر معظم له، در مصوبات جلسه سران قوا که مصوبات فراقانونی است و همچنین موضع گیری صریح ایشان «که ما قصد جنگ نداریم، بلکه اگر جنگی اتفاق افتاد، دفاع می‌کنیم»، باعث شد که کشورهای همسایه آرام شوند و مراوده ما که به شکل سنتی با غرب بود و با کشورهای همسایه این مراوده کمتر اتفاق می‌افتاد، گسترش چشمگیری داشته باشد. تخصیص ۱۴ هزارمیلیارد تومان بودجه دولت برای حقوق بگیران که رقم قابل توجهی است، همه نشان از این دارد که ما قادر هستیم از پیچ تاریخی مشکلات حاضر عبور کنیم.

البته من شخصا نسبت به حقوق بگیران و قشر مستضعف به ویژه طلاب محترم خجل هستم و می‌دانم که اغلب طلاب در زمان درس و بحث با مشکلات فراوانی مواجه هستند و اینجانب نسبت به این امر تعصب خاصی دارم؛ زیرا می‌دانم مشکلاتی که در مملکت به وجود می‌آید به خاطر اینکه انقلاب ما یک انقلاب دینی است، طلاب نیز مانند مسؤولین از طرف مردم تحت فشار قرار می‌گیرند در حالیکه کمتر دخیل هستند.

اوضاع شهرستان اردکان

اردکان امروز با میانگین ۷۰ میلی متر بارندگی در کشور به عنوان قطب صنعتی کشور در نظر گرفته شده است، کشاورزی در اردکان حدود ۱۰۰۰ هکتار افزایش یافته است، در صنعت حلواراده ۶۰۰ شغل مستقیم و غیر مستقیم داریم. اردکان امروز در مدار توسعه و ترقی قرارگرفته و مبنای ما هم توسعه پایدار بوده است.

البته مشکلات زیست محیطی، بهداشت، مهاجرت‌ها و… نیز وجود دارد؛ مثلا سرطان در کل کشور افزایش پیدا کرده، اما صنعت عامل اصلی سرطان نیست، بلکه یکی از علل مهم آن بالارفتن سنّ جامعه است. میانگین عمر جامعه ما در قبل از انقلاب ۵۵ سال و بعد از انقلاب به ۷۵ سال رسیده است، در اردکان میانگین عمر مردم ۷۹٫۵ است. بنابراین نباید همه مشکلات را به صنعت مربوط دانست.

زمانی بود که مردم ما برای اشتغال به شهرهای دیگر مهاجرت می‌کردند؛ اما اکنون امر، معکوس شده و مردم شهرهای مختلف برای اشتغال به شهر ما مراجعه می‌کنند. اگر تدبیر و توکل باشد، این وضعیتی که در اردکان هست، می‌تواند در شهرهای دیگر هم تحقق پیدا کند.

یک نکته‌ای هم در مورد تحولات ارز، عرض کنم که به درد مباحث حاج آقای زارع نیز بخورد. افزایش نرخ ارز باعث رونق تولید و جلوگیری از قاچاق شد؛ زیرا دیگر برای قاچاقچیان نمی‌ارزد که کالا را با ارز ۱۰-۱۲ هزارتومان وارد کنند؛ الآن شیشه شهرستان اردکان، به ۴۵ کشور یا محصولات کارخانه ایفا به ۲۵ کشور صادر می‌شود. مسؤول کارخانه یزدباف می‌گفتند که ما این سال‌ها در رونق تولید به سر می‌بریم؛ زیرا دیگر پارچه و پوشاک از کشورهای دیگر به ویژه ترکیه وارد نمی‌شود و تمام تولیدات در داخل کشور انجام می‌شود.

در پایان لازم می‌دانم از حضرات ارجمند آقایان حجت الاسلام مرادی، حاج آقای دهستانی و حجت الاسلام زارع و سایر طلاب و فضلای ارجمند تشکر کنم که این وقت را در اختیار بنده قراردادند.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 

گزارش حجت الاسلام زارع

بعد از صحبت‌های دکتر محمد رضا تابش حجت الاسلام زارع –محقق و پژوهشگر حوزه علمیه قم- به ارائه گزارش در زمینه فعالیت‌های طلاب اردکان در مسائل اقتصادی پرداخت و و با بیان اینکه بیش از ۵۰ جلسه با مسؤولین بلندپایه شهرستان و استان داشته است، افزود: سلسله این جلسات در سطح کشور با رؤسای کمیسیون‌های مختلف مجلس، مسؤولین دولتی و فرهنگی کشور همچنان درحال برگزاری است.

وی با اشاره به فعالیت‌های فرهنگی و اردویی طلاب اردکان در بازدید از نمایشگاه «بانک، بورس و بیمه» که به دعوت رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از طلاب اردکان صورت گرفته بود، پرداختند و بیان کردند ما در کنار اردوهای علمی اردوهای فرهنگی بازدید از باغ موزه دفاع مقدس و اردوهای تفریحی دیگر با همکاری مرکز خدمات حوزه علمیه قم برای جمعی از طلاب اردکان داشتیم.

حجت الاسلام زارع در ادامه با ذکر خاطره‌ای از دفتر نماینده مجلس شهرستان اردکان، ابراز داشت: اینجانب وقتی با مسئولین مختلف نظام جلسه می‌گرفتم، یک چیز در همه جلسات برایم باعث افتخار بود و آن عظمت مردم اردکان در چشم مسئولین و مردم سایر شهرستان‌ها بود؛ آن‌ها تعجب می‌کردند که چگونه مردم اردکان توانستند قریب ۲۰ سال به یک نماینده اعتماد کنند و اتحاد و عظمت خود را به رخ دیگر شهرستان‌ها بکشند و با این کار هم به خود و هم به نماینده منتخب خود ارزش بدهند.

 

گزارش جناب آقای سعدی

در ادامه این مراسم آقای سعدی که به دعوت از دکتر تابش در این مراسم حضور پیدا کرده بودند، تجربیات خود را در زمینه فعالیت موسسات خیریه با طلاب حاضر در میان گذاشتند. ایشان اظهار داشتند: در شهر مقدس قم در سال ۱۳۴۸ به فرمان آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی؛ «انجمن مبارزه بافقر» تاسیس شد که بعد از ۵۰ سال، شناخت خوبی در حال حاضر از وضعیت شهر پیدا کرده است. این انجمن هر هفته جلسه دارد و نیازمندی‌های مردم را اخذ نموده و سپس در طول هفته بررسی می‌نماید و پس از بررسی، به رفع آن‌ها می‌پردازد. ایشان در ادامه بیان کردند: به عنوان نمونه  ما برای طلاب ۳-۴ هزار جهیزیه فراهم نمودیم که تمام هزینه آن را یک نفر متقبل شد.

سعدی افزود: ما علاوه بر جلسات هفتگی، کمک‌های مناسبتی در ایام ویژه مانند ماه مبارک رمضان، عید نوروز و… داریم که حاضریم تجربیات خود را در اختیار گروهی که جناب آقای تابش معرفی می‌کنند، قرار دهیم و تا آنجا که از دست ما بر می‌آید به موسسه خیریه مورد نظرشان کمک نماییم.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

مصاحبه با آقا شیخ احمد احمدی، روحانی انقلابی اردکان

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | سه شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۷، ۰۱:۵۸ ب.ظ | ۰ نظر

صبح سرد زمستانِ 15 بهمن 91 بود به دنبال خط تاریخی 57 در اردکان با پرس‌وجو به روبه‌روی حوزه علمیه رسیدیم. روبه‌روی درب خانه‌ای که بسیاری از حاضرین سال 57 او را از فعالین آن دوران می‌دانستند. پای صحبت پیرمردی نشستیم که فرازونشیب و سختی روزگار به‌وضوح در چهره او نمایان بود و از همان ابتدا ساده و بی‌تکلف گفت که بیماری، خیلی از خاطرات را از او به یغما برده. پیرمرد با طمأنینه و بسیار کم‌رمق حرف می‌زد. نوایی بی‌جان از نای گرم او از خاطرات 30 سال پیش انقلاب می‌گفت و مصاحبه ما شروع شد.

محمد شاکر اردکانی


در مورد شهید قانعی و نحوه شهادت این بزرگوار بگویید؟

 آنچه خاطر دارم این است که سال 57  و 12 رمضان بود. تظاهرات طبق روال از مسجد کشکنو که پایگاه انقلاب بود آغاز شد. به همراه تظاهرکنندگان حرکت کردیم. شعارها الله اکبر و درود بر خمینی بود. تا رسیدیم  روبه‌روی مسجد حاج محمدحسین. صدای تیراندازی فضا را پر کرد. هر کسی به طرفی می‌دوید. ناگهان ولوله‌ای شد. جوانی روبه‌روی خیابان شهید قانعی که آن روز سینا بود، روی زمین افتاد. گلوله‌ای زیر کتف او اصابت کرده بود. او را به بیمارستان رساندند و در آنجا شهید شد. البته تعداد دیگری از افراد نیز زخمی شده بودند.



در مورد نقش آیت الله خاتمی بگویید.

ایشان هدایت گروه‌ها را به عهده داشت. گروه‌ها را خط‌دهی و راهنمایی می‌کرد و در این دوران، افراد زیادی به دیدن این بزرگوار می‌آمدند. آقایان خامنه‎‌ای، منتظری، فلسفی و افراد دیگر که بنده به خاطر ندارم به دیدنشان می‌آمدند.

ایشان سخنرانی می‌کرد. پیام می‌داد و در کل پشتوانه تیم‌های نقلابی بود و کمک می‌کرد.


در مورد اطلاعیه‌های آن زمان بگویید.

آن زمان چند گروه فعال انقلابی بودند که با محوریت و پشتیبانی حضرت آیت الله خاتمی و همکاری برخی روحانیون در مسیر مقابله با رژیم تلاش می‌کردند. هر کدام در شاخه‌ای فعالیت و تلاش می‌کردند. یکی از این گروه‌ها آقای علی سپهری، سید باقر حسینی‌نژاد، شهید خالصی، شیخ جواد شاکر و تعدادی دیگر بودند. اطلاعیه‌ها از تهران برای علی سپهری پست می‌شد و او با گروهش اطلاعیه‌ها را می‌گرفت و در اتاق مسجد قرائت‌خانه، پنهانی تکثیر می‌کردند و در اختیار عموم مردم قرار می‌دادند.



هزینه اطلاعیه‌ها و تکثیر آنها از کجا تأمین می‌شد؟

هزینه‌ها از طرق مختلفی تأمین می‌شد؛ مثل کمک‌های مردمی و ....


درست است که شما خیلی کمک می‌کردید؟

بالأخره من هم در حد توان خودم هزینه اطلاعیه‌ها را می‌دادم؛ البته بسیاری از مردم، هزینه‌ها را به من می‌دادند که بنده هم در اختیار بچه‌های انقلابی می‌گذاشتم.



گفتید در آن دوران چند گروه بودند که فعالیت داشتند. می‌توانید بیشتر توضیح دهید؟

دو گروه بودند: یکی برادران ناظمی، که بیشتر فعالیت رایزنی و ارتباط با افراد مختلف را داشتند و کار آنها برنامه‌ریزی و نرم بود و بیشتر زیرزمینی کار می‌کردند.

گروه دیگر آقای سپهری، سید باقر، شهید خالصی و تعداد دیگری بودند که کارهای عملیاتی و خودجوش انجام می‌دادند.


شما کدام طرف بودید؟

آن زمان آیت الله خاتمی، روحانیون، حاج حسین فیض و تعدادی دیگر رابط و حامی این دو گروه بودند؛ البته هدف و حرکت در یک مسیر بود و ما حامی تیم‌های انقلابی بودیم و هر کدام جایی گرفتار می‌شدند آیت الله خاتمی حمایت و کمک می‌کرد.



خاطره‌ای از آن دوران به یاد دارید؟

یادم است برادران ناظمی یک نمایشگاه کتاب در محل قرائت‌خانه راه انداخته بودند. رئیس شهربانی -که اسمش یادم نیست فقط شخصی بسیار ترسو و بزدل بود البته بومی اردکان نیز نبود- خبردار شده بود این نمایشگاه برپا شده. آمد و آنجا کتاب‌ها را زیرورو کرد، ولی چیزی عایدش نشد.

چیز دیگری که در خاطرم هست اینکه گزارش به ما رسید سید باقر حسینی‌نژاد را دستگیر کرده‌اند. من همراه آقای آسایی، که از اردکانی‌هایی بود که در تهران سمت نظامی داشت، به شهربانی رفتیم و رئیس شهربانی که فردی ترسو بود قول داد ساعت 10 شب سید باقر حسینی‌نژاد را آزاد کند و همین اتفاق نیز افتاد.

همچنین شبی من با چند نفر دیگر اعلامیه‌هایی که از قم آمده بود و تکثیر شده بود را پخش می‌کردیم. در همین حین پشه‌ای به داخل چشمم رفت و سوزش زیادی داشت. بعد از پخش تمامی اعلامیه‌ها گروهبان حسن شاکر با چند نفر سربازانش ما را دیدند. گروهبان گفت: شیخ احمد! این وقت شب چه کار می‌کنی و کجا می‌روی؟ بنده هم گفتم چشمم درد می‌کند و می‌رویم خانه دکتر جواد! که دست از سر ما برداشتند.



فرمودید به مأموران گفته‌اید که به خانه دکتر جواد می‌روم. آیا منظورتان دکتر جواد حائریان بود؟

بله ایشان معروف بود به دکتر جواد.


ایشان هم در جریان توزیع اعلامیه‌ها و ... بودند؟

دکتر جواد آدم انقلابی بود و یادم هست تمام اعلامیه‌ها را پیگیری می‌کرد و کمک می‌کرد، ولی با توجه به شغلش نمی‌توانست علنا حاضر شود و در صحنه باشد.


کدام قشر در آن زمان فعال بودند؟

ببینید نمی‌توان گفت فلان شخص یا گروه یا صنفی فعالیت بیشتری داشتند. واقعیت این است که همه از کسبه، روحانی، کارگر، دانشجو و ... در جریان پیروزی انقلاب نقش داشتند. حتی خیلی‌ها با اینکه در سیستم اداری بودند، ولی نقش داشتند.



متأسفانه آقا شیخ احمد احمدی بگفته خودش، خیلی از مسائل را به یاد نمی‌آورد. پسرش باقر نیز که ما را در نگارش و بیان سؤالات کمک می‌کرد، گفت: الان خیلی بهتر از گذشته شده است.

با این حال این بزرگوار نکاتی ناب را از آن زمان بازگو کرد.


منبع: اردکان نما


مطلب مرتبط: اینجا

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

اظهارات طلاب اردکان در جلسه با آیت الله میرباقری

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | دوشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۷، ۰۳:۰۹ ب.ظ | ۰ نظر

طلاب اردکان در جلسه با استاد میرباقری، قبل از بیانات ایشان، دیدگاه‌های اسلامی خود را در مسئلۀ بانک بیان کردند که در ادامه می‌خوانید:

 

بانک و الگوی آن

بانک شرکتی است که روابط پول را مدیریت می‌کند. این شرکت نه یک شرکت تولیدی است و نه یک شرکت خدماتی یا مصرفی، بلکه بانک بر اثر تجمیع پول عمومی در هر یک از عملکردهای «تولیدی، خدماتی و مصرفی» حاکمیت دارد.

بانک بر اساس مدل «پول، ارزش، تولید» کار می‌کند؛ یعنی ابتدا پول را بر اساس شاخص‌های مورد نظر خود ارزش‌گذاری می‌کند و سپس بر اساس سود مصوب بانک مرکزی، به سپرده‌گذاران مردمی سود پرداخت می‌کند؛ بنابراین موضوع اصلی بانک، ارزش پول است.

شاخصه اصلی ارزش پول در بانک بر اساس «مقدار پول، میزان گردش و زمان سپرده‌گذاری» است که برای سپرده‌گذار تعیین می‌شود. مدل تعیین ارزش پول بر اساس «میزان و مقدار گردش پول در زمان» دقیقا معنی ربا است.

 

عملکرد بانک

بانک برای اینکه سود سپرده‌ها را تضمین کند، سپرده‌های خود را در اختیار پروژه‌های کلان قرار می‌دهد تا بتواند از طریق درآمدهای کلانِ این پروژ‌ه‌ها، اصل و سود پول دیگران را بپردازد.

بانک‌ها نمی‌توانند به شیوۀ خُرد عمل کنند و سرمایه‌های خود را به‌طور کامل در اختیار بخش عمومی قرار دهند. بانک چون قدرت مدیریت بر پول‌های عمومی را به شکل خُرد ندارد، نمی‌تواند سود حاصل از درآمدها را تضمین کند؛ لذا بانک‌ها به شیوۀ سرمایه‌داری عمل می‌کنند؛ یعنی پول‌های عمومی را غالباً در اختیار بخش خصوصی قرار می‌دهند.

بنابراین بانک اولاً موضوعش پول است؛ ثانیاً روابط پولی خود را بر سود و تسهیلات از طریق «گردش مقدار پول در زمان» معین می‌کند؛ ثالثاً برای پرداخت تضمینی سود و تسهیلات خود مجبور است سرمایه‌های خود را در اختیار پروژ‌های کلان قرار دهد.

 

دیدگاه اسلامی در این زمینه چیست؟ و چه باید کرد؟

قبل از اینکه به این سؤال پاسخ دهیم لازم به تذکر است که بانک‌ها در سیستم عملکرد خود از روش‌های گوناگون و قواعد و قوانین معاملاتی متعددی استفاده می‌کنند، اما همۀ این قواعد و معاملات ذیل این سه فرمولی که بیان شد، عمل می‌کنند.

به عبارت دیگر آنچه تا کنون در مورد بانک بیان کردیم، مبنای عملکرد سایر فعالیت‌های بانکی محسوب می‌شود و سخن ما در این بخش، نقد مبانی بانک در سه زمینه فوق است، نه شقوق معاملات (صکوک) و قوانینی که ذیل این مبانی در بانک اجرا می‌شود.

به‌طورکلی اگر مبنای یک عملکرد، اسلامی نبود، به طور طبیعی سایر فعالیت‌های تابع آن نیز غیر اسلامی خواهد بود؛ هرچند آن فعالیت‌ها، ظاهر اسلامی داشته باشد. این سخن دامنه درازی دارد که تفصیل آن را به وقت دیگری موکول می‌کنیم.

 

مبانی عملکرد بانک

اگر شما سری به آمار تسهیلات و سپرده‌گذاری بانک‌ها بزنید متوجه خواهید شد که بیش از هفتاد درصد از سرمایه‌های مردمی در اختیار کمتر از سی درصد[1] از اقشار جامعه قرار دارد.

این آمار در بانک‌های غربی بسیار بالاتر است، به‌طوری‌که جوامع غربی آن را تعبیر به نودونه درصد در مقابل یک درصد می‌کنند.

سؤال این است که این مسئله چرا اتفاق می‌افتد؟ اساسا چه مبنایی در این نوع مدل وجود دارد که بانک به این الگو گرایش پیدا می‌کند و آیا مدل جایگزینی وجود دارد یا خیر؟

 

نظام جدید پولی/ «انفال» سرمایه عمومی مشاع و «بانک» سرمایه عمومی به صورت سهام

بانک سرمایه‌های عمومی را جمع می‌کند، به طوری‌که مطابق قرارداد، هر شخص، مالک پول خود است که بر اساس ضوابط و هر موقع خواست می‌تواند آن را در اختیار دیگری قرار دهد و یا پس بگیرد. این عمل شرعاً و قانوناً جایز است، اما چرا اشکال فوق معمولاً به عنوان معضل نظام اقتصادی بیان می‌شود و همواره به دنبال راه حلی برای آن هستند؟

چه اشکالی دارد افرادی که سرمایه دارند، ولی توانایی یا استعداد کار را ندارند و یا می‌خواهند سرمایه خود را در اختیار افرادی قرار دهند که توانایی بهره‌برداری بیشتری از سرمایه آن‌‎ها را دارند، آن را در اختیار بانک قرار دهند تا بانک به‌عنوان یک واسطه این کار را برای آن‌ها انجام دهد و چرخۀ اقتصادی دولت بیشتر و بهتر بگردد؟

قبل از اینکه جواب  این مسئله را بدهیم در مقدمه می‌گوییم انفال به‌عنوان منابع عمومی جامعه، مطابق موازین اقتصادی نمی‌تواند در اختیار بخش خصوصی قرار بگیرد؛ زیرا انفال مال مشاع جامعه است که همه افراد بالسویه در آن شریک هستند و اگر کسی بخواهد از آن بهره‌برداری کند، باید مطابق موازین اسلامی به حکومت خراج بپردازد.

بانک، اما با انفال متفاوت است. بانک سرمایه‌های عمومی جامعه را در اختیار می‌گیرد و بر اساس تجمیع سرمایه‌های عمومی، شکلی از نظام جدید پولی را به وجود می‌آورد.

تفاوت این نظام جدید پولی با انفال در این است که سهم افراد در انفال مشاع و مساوی است، اما میزان و مقدار سهم پول هر شخص در بانک، سهامی (غیر مشاع) و متفاوت است. در واقع انفال سرمایه عمومی مشاع و بانک سرمایه عمومی به صورت سهام است.


 اصالت نظام جمعی و فردی پول

اکنون نوبت به این پرسش می‌رسد که آیا بانک می‌تواند پول‌های تجمیع‌شده را به شکلی در اختیار بخش خصوصی قرار دهدکه بخش خصوصی بتواند بر نوع کالا، قیمت آن و نیروی کار مورد نیاز، آن هم به صورت کلان مسلط شود؟

در نظام سرمایه‌داری که در اقتصاد اصالت را به فرد می‌دهد، پاسخ این سؤال، مثبت است و در  نظام کمونیستی منفی است؛ زیرا نظام کمونیستی اصالت را به اجتماع می‌دهد نه فرد، اما نظام اسلامی در عین قائل بودن به اصالت اجتماع، به اصالت فرد و مشخص کردن محدوده هرکدام در مدار خود، نیز  قائل است.[2]

از آنجا که سرمایه‌های عمومی وقتی در اختیار بخش خصوصی قرار می‌گیرد، موجب تسلط بر منافع عمومی در سطوح «کار، قیمت و مصرف» می‌شود؛ بنابراین در نظام اسلامی، بانک نیز مانند انفال جزء سرمایه‌های عمومی قرار می‌گیرد و باید در اختیار حاکمیت قرار گیرد[3]  و شیوۀ توزیع منابع آن نیز به رضایت افراد در انتقال پول آن‌ها به بخش خصوصی کلان بستگی ندارد؛ زیرا در تجمیع پول خاصیت جدیدی شکل می‌گیرد که می‌تواند نظام «تولید، توزیع و مصرف» کالا را در اختیار گرفته و بر اساس آن دولت‌ها و ملت‌ها را استثمار نماید.

 

 سود کمتر، ربای بیشتر

ممکن است این سؤال مطرح شود که مشکل اصلی بانک این نیست که سرمایه‌های عمومی را در اختیار بخش خصوصیِ کلان قرار می‌دهد، بلکه مشکل از آنجا به وجود می‌آید که بانک‌ها سود تسهیلات خود را بالا می‌برند و اگر سود تسهیلات خود را پایین بیاورند و مانند فتاوای فقهی به سود دو تا چهار درصد اکتفا کنند، مشکل بانک‌ها حل می‌شود.

بنابراین بانک‌های غربی به نوعی اسلامی‌تر از ما عمل می‌کنند و ما اگر توانستیم سود پول را صفر و یا حتی مانند کشور ژاپن به جای پرداخت سود از سپرده‌ها مالیات نیز دریافت کنیم، آن وقت شاهد آن خواهیم بود که مردم به جای اینکه پول خود را در بانک بخوابانند، آن را در اختیار تولید قرار می‌دهند.

ما برای پاسخ به این سؤال ابتدا مغالطۀ نهفته در آن را مطرح می‌کنیم. در این شبهه ادعا شده است که باید سود «تسهیلات» کمتر از چهاردرصد باشد، اما برای این مسئله، از سود «سپرده» صفر و زیر صفر شاهد آورده می‌شود. بسیار روشن است که سود سپرده غیر از سود تسهیلات است و مقایسه سود سپرده با سود تسهیلات مغالطه صریح است، اما می‌توان مسئله را به شکل دیگری مطرح کرد که اشکال فوق وارد نباشد؛ یعنی اگر سود سپرده پایین و سود تسهیلات نیز متناسب با آن پایین بیاید، در این صورت آیا ما به اسلامی‌تر شدن بانک‌ها نزدیک می‌شویم؟

مطابق مطالب گذشته باید گفت بانک‌ها مجبورند عمدۀ سرمایه‌های خود را در اختیار بخش خصوصی و کلان قرار دهند. از طرفی بخش خصوصی هر چقدر سود کمتری پرداخت کند به ضرر سپرده‌گذاران خُرد می‌شود؛ زیرا علاوه بر کنترل قیمت، کنترل سود را هم در اختیار می‌گیرد و به تبع این کار، ارزش پول سرمایه‌های عمومی بیش از پیش کمتر شده و به حقیقت ربا نزدیک‌تر می‌شود، چه رسد به اینکه بانک‌ها علاوه بر عدم پرداخت سود، مالیات نیز از سپرده‌ها دریافت نمایند که برای سرمایه‌گذار کلان بانکی، هم فال است و هم تماشا!

از اینجا معلوم می‌شود مالیات در بانک‌های غربی به سپرده‌هایی تعلق می‌گیرد که در بازار تولید جریان ندارد و بانک صرفا به نگهداری آن‌ها مشغول است؛ والا اگر قرار است بر سپرده‌ها مالیات نیز تعلق بگیرد، کسی پول خود را در بانک نمی‌گذارد و نزد خود نگه داشته یا به صورت خرد به جریان می‌اندازد و از سرمایه بانک می‌کاهند، حال آنکه بانک‌های غربی جزء سرمایه‌دارترین بانک‌های جهان محسوب می‌شوند.

خلاصه اینکه، بانک برای تأمین منابع خود به دوشیوۀ ربوی عمل می‌کند؛ اول، بانک ابتدا دعوت به پرداخت سود می‌کند و بعد از تجمیع سرمایه‌ها، آن را با سود بالاتر به دیگران تحت عنوان تسهیلات می‌دهد، ولی چون قادر به کنترل بازپرداخت تسهیلات به شکل عمومی نیست، مجبور می‌شود آن‌ها را در اختیار بخش خصوصی قرار دهد تا بخش خصوصی بتواند با کنترل بر بازار، سود تسهیلات خود را تضمین کند؛ به خاطر همین است که عمده تسهیلات بانکی در اختیار افراد خاص قرار می‌گیرد و اساسا در این مدل چاره‌ای جز این کار برای بانک وجود ندارد.

 



[1] . ظاهرا آمار دقیق 7 درصد است، البته در غرب یک درصد است. (تحقیق شود).

[2] . رجوع شود به یحث‌های اصالت فرد و جامعه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان.

[3]. از اینجا معلوم می‌شود که بانک خصوصی در نظام اقتصاد اسلامی مطلقاً جایگاهی ندارد.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

لازمه‌ی تحقق دولت اسلامی ترمیم و تکامل فقه و ایجاد فقه حکومتی است

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۷، ۰۹:۱۱ ق.ظ | ۰ نظر

به گزارش خبرنگار خبرگزاری«حوزه»، حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمدمهدی میرباقری در نشستی با عنوان «الگوی بانک در اقتصاد اسلامی» که به همت گروه مطالعات اقتصاد اسلامی (طلاب اردکان) وابسته به مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در دانشگاه باقرالعلوم قم برگزار شد، با اشاره به تئوری تمدنی رهبری مبنی بر اینکه خروجی انقلاب اسلامی باید تمدنی اسلامی و بدیل تمدن لیبرالیستی غرب باشد، گفت: برای رسیدن به مرحله‌ی تمدن‌سازی اسلامی برداشتن گام‌هایی لازم است که در زمان حیات امام خمینی(ره) ما توانستیم دو گام اساسی یعنی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی را برداریم.

وی با بیان اینکه هیچ کدام از این مراحل الگوبرداری از مدل‌های غربی نبوده و همگی اسلامی‌اند، افزود: امام(ره) جنس جدیدی از قدرت را طراحی کرد و با انقلاب توانست آن انسداد تاریخی در مسیر حرکت معنوی‌ را بشکند؛ تبلور نظام اسلامی در قانون اساسی است که متفاوت با سایرین است؛ فلذا الگوی نظام و انقلاب ما ظرفیت تبدیل شدن به الگویی برای سایر نظام‌های دنیا را دارد اگرچه مشکلاتی هم دارد.

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی با اشاره به اینکه هم‌اکنون در آستانه‌ی تشکیل دولت اسلامی هستیم، ادامه داد: لازمه‌ی تحقق دولت اسلامی ترمیم و تکامل فقه و ایجاد فقه حکومتی است که در کنار تولید علوم انسانی اسلامی و داشتن الگویی اسلامی و ایرانی برای توسعه و پیشرفت، می‌تواند زمینه‌ی تحقق سبک زندگی اسلامی و دولت اسلامی و پس از آن جامعه و نهایتا تمدن اسلامی بشود.

وی در خصوص موضوع جلسه ضمن قدردانی از طلاب جوان بابت داشتن شجاعت و جسارت نظریه‌پردازی و لزوم آن، اظهار کرد: اگرچه بایسته است انحصار نظریه‌پردازی در بزرگان و تقلید سایرین بشکند و سایرین نیز به این حوزه گام بگذارند، اما این امیر خطیر ملزومات و شرایطی دارد.

حجت الاسلام والمسلمین میرباقری در خصوص این شرایط بیان کرد: اگر در کشور بانکی اطلاعاتی وجود داشت که این گمانه‌زنی‌ها را (که مقدمه‌ی ضروری نظریه‌پردازی است) تجمیع می‌کرد و با تعیین ارزش افزوده‌ی آن، امکان هم‌افزایی و نقد و نظر متقابل‌ را فراهم می‌کرد، شرایط برای نظریه‌پردازی محیاتر بود؛ اما در شرایط فعلی باید خود گروه‌ها و حلقه‌ها دست به کار شوند و با تشکیل کرسی‌های نظریه‌پردازی، این زمینه‌ را برای خود فراهم کنند.

استاد حوزه علمیه قم، با اشاره به موضوع جلسه که نوعی نظریه‌پردازی در زمینه‌ی الگوی بانک در اقتصاد اسلامی است، گفت: این موضوع میان‌رشته‌ای است و طرح آن در وهله‌ی اول نیازمند طرح گمانه‌ها با اساتید و نخبگان علوم اقتصادی و فقه است و همچنین به علت کلان بودن آن، باید جوانب مبنایی‌تر آن که مربوط به نظریات اجتماعی و مبانی فلسفی را در نظر گرفت.

عضو خبرگان رهبری همچنین افزود: علاوه بر ملاحظات ساختاری و سخت‌افزاری یادشده، باید نرم‌افزاری برای تبیین نحوه‌ی ترکیب منطقی میان عقل و وحی و تجربه نیز داشت تا بتوان به نظریه‌ای اسلامی در باب اقتصاد و بانکداری رسید؛ والا ترکیبی ملوک‌الطوایفی به دست می‌آید و  قید اسلامی صرفا امری شورای نگهبانی و سلبی خواهد بود نه اینکه جنبه‌ی ایجابی داشته باشد و دین برایش زیربنا باشد.

وی در خصوص گروه‌هایی که در این زمینه فعال‌اند و مواجهه با آنان اجتناب‌ناپذیر است، ابراز کرد: سنتی‌ها از سویی و روشنفکران مدرنیست نیز از سویی دیگر رقبایی هستند که سرسختانه با شما مقابله خواهند کرد؛ لذا در وهله‌ی اول شما باید با گروه سوم که انقلابی‌های باورمند به امکان تحقق تمدن‌سازی اسلامی هستند، همراه شوید و نظریات خود را در جمع آنان به اشتراک و مورد نقد و نظر بگذارید و پس از رسیدن به پختگی لازم، با دو گروه اول نیز مواجهه و دیالوگ داشته باشید و این مواجهه ضروری است.

---------------------------------

منبع: خبرگزاری حوزه

علاوه بر خبرگزاری حوزه، خبرگزاری ایسنا نیز این جلسه را پوشش خبری داد.

بازنشر: پایگاه اطلاع‌رسانی اجتهاد و فرهنگستان علوم اسلامی


خبر مرتبط:
اظهارات طلاب اردکان در جلسه با آیت الله میرباقری


اخبار مرتبط با این موضوع:

نیازمند تغییرات کلان در حوزه اقتصادی کشور هستیم

جلسه گروه تحقیقات اقتصاد اسلامی طلاب اردکان با رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس

نظام بانکی نمی‌تواند تورم را کنترل کند


  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

حتی یک نفر ندیدم که از خبر شهادت فرزندش بی‌تابی کند

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | پنجشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۷، ۰۶:۴۲ ب.ظ | ۰ نظر

متولد 1306 ه.ش است. نوه «ملاحسن» و فرزند «ملا علی‌اکبر». نام کاملش حاج شیخ غلام‌حسین واعظی است، اما بیشتر مردم محل و اردکانی‌ها او را به نام «حاجی شیخ» می‌شناسند. پیرمردی است آرام و باوقار و با همان پوشش سنتی مردمان قدیم این دیار. عمامه‌ای سپید بر سر و قبایی بلند بر تن. وسیله رفت‌وآمدش هم دوچرخه‌ای‌ است قدیمی. خانه‌اش درست روبه‌روی امام‌زاده سید هاشم شریف‌آباد است. امام‌زاده‌ای که خودش می‌گوید «از نظر تبار سیادت و همچنین اجتهاد، از سادات به حق و محترم بوده است.» حاجی شیخ 15 سال از عمر پربرکتش یعنی از سال 1360 تا 1375 ه.ش و در آن سال‌های آتش و خون و حماسه را، در بنیاد شهید شهرستان اردکان به عنوان مسئول این نهاد و سنگ صبور و پناه و پشتیبان خانواده‌های معظم شهدای اردکان سپری کرده و به آن‌ها خدمت نموده است. خاطرات آن سال‌ها آن‌قدر برایش ماندنی و تأثیرگذار است که در جایی از این گفت‌وگو، بغض راه گلویش را ببندد و اشک، از چشمانش سرازیر شود. در طولانی‌ترین شب سال، میهمان منزل گرم او بودیم و ساعتی را با این پیر خوش‌کلام و خوش‌برخورد، پیرامون زندگی و خاطراتش به‌گفت‌وگو نشستیم.

گفت‌وگو: سید حسین پایدار اردکانی

 

حاجی شیخ! در آغاز کلام برای خوانندگان نشریه آیینه کویر، از دوران کودکی و خانواده خود بگویید.

بسم الله الرحمن الرحیم. من در خانواده‌ای به دنیا آمدم که پدرم در کنار کار کشاورزی که شغل اصلی‌اش بود، منبر هم می‌رفت و ذکر مصیبت حضرت اباعبدالله (ع) می‌گفت و مسائل و پرسش‌های مذهبی مردم محل را هم پاسخ می‌داد. مادرم هم خانه‌دار بود و کمک‌کار پدر. ما دو خواهر و چهار برادر بودیم که الآن هر دوی خواهرها و یکی از برادرانم –قنبر- به رحمت خدا رفته‌اند. قبلاً در همین شریف‌آباد، مکتب‌خانه بود. اردکان هم یکی مکتب‌خانه بود و برای قرآن‌خوانی به آنجا می‌رفتیم. ملای مکتب هم غلام‌علی نام داشت. بچه‌های صدرآباد، شریف‌آباد و این قسمت اردکان، همه اینجا به مکتب می‌آمدند. در کنار تحصیل در مکتب، کمک‌کار پدرم کارهای کشاورزی هم انجام می‌دادم. بد نیست از آن دوران خاطره‌ای هم تعریف کنم. روزی با پدرم در صدرآباد با هم بودیم. آنجا باغی داشتیم. زمان رضاشاه بود و نمی‌شد لباس‌های قبامانند پوشید و عمامه به سر گذاشت. مرحوم پدرم لباس‌های این‌چنینی به تن داشت. از باغ که بیرون آمدیم، یک ژاندارم داشت به طرف اردکان می‌رفت. سوار اسب هم بود. پیاده شد و دامن قبای پدرم را گرفت و از وسط قیچی کرد! گفت که دیگر نباید این قبا را بپوشی.

پدرم هر سال مشهد می‌رفت. چاووش‌خوان بود و از اردکان حدود 100 نفر با هم می‌شدند و به مشهد می‌رفتند و پس از چند مدت برمی‌گشتند. اتفاقاً یکی از سال‌هایی که من برای کاری به تهران رفته بودم و ایشان به مشهد مشرف شده بود، همانجا فوت کرد و در همان مشهد او را به خاک سپردند. البته الآن محل مزار ایشان به پارک تبدیل شده. مادرم هم همان‌طور که گفتم، خانه‌دار بود و خیلی هم زحمت می‌کشید. رفت‌وآمدهای ما هم بیشتر با  اطرافیان و اقوام بود که به منزل ما می‌آمدند و گاه ما به منزل ایشان می‌رفتیم. بیشتر درآمد آن روزها هم از محل کشاورزی بود. بعد از ماجرای فوت پدرم و بازگشت من از تهران، برای تحصیل به حوزه علمیه اردکان پیوستم. یادم هست که پیش از آنکه آیت الله خاتمی (ره) زعامت حوزه اردکان را به عهده بگیرند، مرحوم حاج ملامحمد حائری (ره) این سمت را داشتند. بعد که آقای خاتمی آمدند، حوزه را با کمک ایشان و طلبه‌ها تعمیر و نوسازی کردیم و از حالت مخروبه و کنه درآوردیم. مقدمات را نزد مرحومان حاج ملامحمد حائری (ره) و  آیت الله خاتمی (ره) خواندم. یکی از هم‌کلاسی‌ها و طلبه‌های آن زمان هم، مرحوم حجت‌الاسلام سید مهدی حسینی‌نژاد بود. همچنین حاج عبدالرسول سپهری و اخوین بهجتی هم در آن زمان در حوزه علمیه اردکان تحصیل می‌کردند. بعد که حاج ملامحمد (ره) کم‌کم به دلیل کهولت سن به حوزه نمی‌آمدند، برای فراگیری دروس به منزل ایشان می‌رفتیم و سپس به کلاس مرحوم آقای آسید روح‌الله خاتمی (ره) حاضر می‌شدیم. تا کفایه را نزد این بزرگوار خواندم. این موضوع ادامه داشت تا فرارسیدن ایام انقلاب و تظاهرات مردم علیه رژیم طاغوت که به همین خاطر تقریباً دیگر حضور ما در کلاس‌های درس عملی نبود و کلاس‌ها جای خودش را به تظاهرات و جلسه‌های انقلابی و تشکیلات و برنامه‌های مربوطه داد. بعد از پیروزی انقلاب و شهادت آیت الله صدوقی (ره) هم که آقای خاتمی (ره) به یزد رفتند. آقای بهجتی (ره) که امام جمعه اردکان شدند، ضمن مکاتبه‌ای با سپاه، من را به‌عنوان مسئول بنیاد شهید اردکان معرفی کردند. از آن تاریخ تا سال 1375ه.ش که تمام دوران دفاع مقدس و چند سالی بعد از آن را شامل می‌شود، من مسئولیت بنیاد شهید اردکان را داشتم. در کنار انجام وظیفه در این نهاد، بعد از فوت پدر مرحومم، افتخار امامت جماعت محله شریف‌آباد نصیبم شد و در مسجد و حسینیه اول که الآن آثاری از آن برجای نیست، به برپاداشتن نماز و رتق‌وفتق امور مذهبی مردم می‌پرداختم.

مرحوم ابوی شما معتمد محله شریف‌آباد بوده‌اند و اگر اختلافی بین اهالی و یا حتی زرتشتیان و مسلمین پیش می‌آمده، طرفین اختلاف برای حل موضوع به ایشان رجوع می‌کرده‌اند و سخن آن مرحوم برایشان حجت بوده و الآن هم ظاهراً هنوز برای چنین مباحثی به شما مراجعه می‌شود. در این خصوص توضیح بفرمایید.

باید بگویم که زرتشتی‌های این محله، از نظر اخلاق انسانی بسیار خوب هستند و واقعاً تعامل خوبی با هم‌محله‌ای‌های مسلمانشان دارند. البته در زمان مرحوم حاج ملامحمد (ره)، اکثراً برای رفع اختلافات به ایشان مراجعه می‌کردند و حتی پدر من هم که مشکلی برایش پیش می‌آمد، مرجع حل این مشکل و اختلاف، مرحوم حاج ملامحمد (ره) بود. بعد از فوت آن مرحوم، اهالی محله شریف‌آباد چه مسلمان و چه زرتشتی، اختلافاتشان را نزد پدر اینجانب می‌آوردند.

رجوع اهالی بیشتر راجع به چه مسائلی بود؟

مثلاً تقسیم ارث، اجاره‌نامه و یا مباحث مهم دیگر و یا اسنادی که بین طرفین ردوبدل می‌شد، با امضای پدرم ضمانت می‌شد. حالا هم هنوز برخی از اهالی در خصوص اسناد و نوشته‌ها به من مراجعه می‌کنند؛ منتهی نظر من این است که امروزه باید این اسناد در دفترخانه‌های اسناد رسمی به ثبت برسد و جنبه قانونی پیدا کند. البته همین الآن هم در اداره ثبت اسناد، مدارک و اسنادی که پای آن مهر و امضای مرحوم پدرم و یا خود من باشد را حمل بر صحت نموده و می‌پذیرند.

حاجی‌شیخ! از شریف‌آباد قدیم بیشتر برای خوانندگان نشریه بگویید. از کشت‌خوان‌های عصمت و اله‌آباد. زندگی در این محله در قدیم چطور بود؟

اطلاعات دقیقی در خصوص پیشینه شریف‌آباد ندارم، اما آن چیزهایی که از گذشتگان شنیده‌ام می‌گفتند که بزرگ این محله ابتدا شخصی به نام حاج عزیزالله بوده و بعد هم حاجی قربانعلی، نوروزعلی و حاجی امرالله هم که این‌ها همه از یک طایفه بزرگ بوده، جزو بزرگان شریف‌آباد بوده‌اند. شریف‌آباد از نظر کشاورزی چند تا کشتخوان و قنات داشت که در زمان ما هم هنوز کم‌وبیش هست. کشت‌خوان عصمت‌آباد؛ محدوده این منطقه تا خیابان باهنر را شامل می‌شود. در قدیم بیشتر زرتشتی‌ها اینجا ملک و آب داشتند و در زمینه کشاورزی کارهای خوبی انجام می‌دادند. بازاری‌های اردکان هم بیشتر به این کشت‌خوان می‌آمدند و محصولاتی مثل هندوانه و خربزه می‌خریدند. این مناطق تا سمت باغستان و صدرآباد، همه کشاورزی بود و بزرگ و کوچک و مسلمان و زرتشتی، اکثراً به کار کشاورزی مشغول بودند.

حاج‌آقا قدیم بهتر بود یا حالا؟!

«خش خو همیشه خشه»، ولی اخلاق جامعه در قدیم طور دیگری بود. یعنی اخلاص، توکل به خدا، خوش‌رویی نسبت به هم، خیرخواهی برای همدیگر بیش از امروزه بود. الآن حواشی زندگی، معنویت را کمرنگ کرده و اکثراً مردم فقط به فکر خود  هستند. آنچه که بیشتر در قدیم مشاهده می‌شد، «توکل بر خدا» بود. با همین توکل بود که اتفاقات و حوادث هم کمتر بود؛ منتهی جمعیت هم نسبت به امروز خیلی کمتر بود. قدیم با اینکه تجملات و خوش‌گذرانی مثل امروزه زیاد نبود، ولی رونق و راحتی و آسایش و فکر آزاد بیشتر بود.

در این محله، آب انباری هست به نام آب انبار آخوند و کوچه‌ای به نام کوچه آخوند. وجه تسمیه این‌ها چیست؟

کوچه آخوند کوچه‌ای‌ است که منتهی به مسجد می‌شود و همین اهالی شریف‌آباد با لطفی که داشته‌اند، آن را به نام کوچه آخوند –منتسب به پدر مرحوم اینجانب- نام‌گذاری کرده‌اند. آب انبار هم اسمش «ملاحسن» هست که پدرِ پدر ما این آب انبار را ساخته و یک قطعه زمین هم وقف آن کرده برای آب‌گیری و تعمیر آن. ولی معروف شده به نام آب انبار آخوند. الآن هم هنوز هست و البته کاربردی ندارد. الحمدلله ظاهراً قرار است تعمیرش کنند. خانه پدری ما هم آنجا هست که البته قرار است زمینش واگذار شود برای توسعه فضای جنب آب انبار.

در خصوص تصمیم آیت الله خاتمی (ره) برای ساخت و نوسازی مدرسه علمیه بیشتر توضیح بفرمایید.

در زمان رضاشاه گروهی از کردها را به اردکان تبعید کرده بودند. ظاهراً رضاشاه برای اینکه این افراد با هم نباشند و علیه حکومت مرکزی توطئه نکنند، آن‌ها را در دسته‌های چندصدتایی به هر جایی تبعید کرد. چند تا از این افراد در همین شریف‌آباد کارگری می‌کردند. حدود 300-400 نفری در اردکان بودند. حتی مدرسه مخصوص به خود داشتند.

این‌ها عده‌ای در این مدرسه و عده‌ای هم در رباط قدیم اردکان ساکن بودند و خب معلوم بود که چه بر سر این مدرسه آمده بود. آن زمان خدا رحمت کند آقا سید محمد، پدر آقا سید علی حسینی‌پور به همراه حاج میرزا هادی –که همان نزدیکی مغازه‌ای داشت و عموی آیت الله بهجتی (ره) بود- این مرحومان به همراه جمعی از طلبه‌ها و اساتید و از جمله مرحوم آیت الله خاتمی (ره) که زعامت آنجا را به عهده داشتند، تصمیم گرفتند که این مدرسه تعمیر و نوسازی شود. ظهرها در همان محل آبگوشت پخته می‌شد و به کسانی که در کار ساخت و نوسازی مدرسه نقش داشتند می‌دادند به این ترتیب با همکاری همه این مدرسه علمیه نوسازی شد. آن زمان من حدوداً 24 یا 25 ساله بودم.

می‌رسیم به دوران مسئولیت شما در بنیاد شهید اردکان. از خاطرات خودتان از آن دوران برای ما بگویید.

آن زمان در استان یزد، شهرهای اردکان و میبد و ابرکوه و بافق و تفت مهریز و یزد بنیاد شهید مستقل داشتند. تعداد شهدا در این حوزه‌ها تقریبا هم‌اندازه بود، اما ظاهراً شهدای اردکان بیشتر بودند. اردکان بیش از 400 نفر شهید داشت که حدود 200 تن از این شهدا متعلق به شهر اردکان بود و مابقی این عزیزان از اهالی توابع و بخش‌ها و روستاهای اردکان بودند.

خاطرات و اتفاقاتی که در دوران حضور من در بنیاد شهید افتاد را شاید اصلاً نتوان به آن صورتی که بود بیان کرد. لطف خدا بود که برنامه‌ها و امور مربوط به بنیاد را حل‌وفصل می‌کرد؛ مثلا یکی از این برنامه‌ها نحوه اطلاع دادن بنیاد به خانواده شهدا در خصوص شهید شدن فرزندشان بود. ما از زمانی که حمله‌ای در جبهه‌ها روی می‌داد، آماده شنیدن خبر شهادت عزیزانمان بودیم. از زمانی هم که خبر شهادت عزیزی را به ما اطلاع می‌دادند، سه روز زمان داشتیم که این خبر را به خانواده‌هایشان اطلاع دهیم و این یکی از سخت‌ترین اموری بود که در بنیاد شهید باید به آن می‌پرداختیم.

حالا یک خاطره‌ای پیرامون همین موضوع تعریف می‌کنم. همان‌طور که گفتم یکی از برنامه‌های مشکل ما این بود که چطور به خانواده‌ها بحث اسیر شدن یا مفقود شدن و یا شهادت فرزندانشان را خبر بدهیم. بعضی از خانواده‌ها به هیچ وجه نمی‌پذیرفتند که مثلا فرزندشان مفقود شده و همیشه می‌گفتند که من یقین دارم که او زنده است و برمی‌گردد و یا می‌گفتند که در خواب دیده‌ایم که او زنده است. بعد از چند سال می‌دیدیم که پیکر شهید همان خانواده پیدا شده و این خیلی سخت بود برای کسی که چند سال است در انتظار فرزندش چشم‌به‌راه مانده. این خاطره من مربوط به یکی از خانواده‌های شهدای روستای مزرعه‌نو از توابع عقداست. فرزند یکی از خانواده‌ها مفقودالأثر شده بود و مادر این عزیز هم از وقتی فرزندش به جبهه رفته بود مریض‌احوال بود. خیلی هم متواضع بود و هر وقت هم می‌رفتیم خدمتشان، می‌گفت که بچه‌ام زنده هست. تا بعد از مدت‌ها که خبر دادند که شهید شده. ما فکر کردیم که اگر بلافاصله این خبر را به این مادر بدهیم، ممکن است از نظر جسمی یا روحی مشکلی برایش پیش بیاید. بنابراین فکر کردیم که اول موضوع را با دایی شهید که در بیمارستان مشغول به کار بود، در میان بگذاریم. او هم به ما گفت که من به مادرش خبر می‌دهم. مدتی امروز و فردا کرد، تا اینکه یک روز به ما اعلام شد که فردا نام این شهید را در تلویزیون اعلان عمومی می‌کنیم. دیدم که دیگر جای درنگ نیست و باید به هر نحوی که شده به مادرش خبر بدهیم. بعد از ظهر همان روز از طرف بنیاد شهید به منزلشان رفتیم. منتهی مانده بودیم که چطور این خبر را به این مادری که این همه سال دوری فرزند را تحمل کرده و چشم‌به‌راه بازگشتش بوده بدهیم. وارد خانه که شدیم، شروع کردیم به احوال‌پرسی و اینکه بالأخره یک جوری مقدمات را برای بیان این موضوع فراهم کنیم. منتهی با کمال ادب در همان لحظه اول، مادر این شهید بزرگوار رو به ما کرد و گفت: «من می‌دانم برای گفتن چه حرفی به خانه من آمده‌اید. بچه‌ام شهید شده و شما این خبر را برایم آورده‌اید و می‌خواهید او را تشییع کنید.»

ببینید که چطور خداوند در مسائل مربوط به شهید و شهادت و مواجهه خانواده‌های این بزگواران با این  موضوع، همه ما را یاری می‌داد. و نکته اصلی اینکه در طول سال‌های جنگ، در بین این چهارصدواندی خانواده شهید اردکانی، من یک نفر که از خبر شهادت فرزندش اظهار بی‌تابی و نارضایتی کند، ندیدم.

یک‌بار دیگر یادم هست که هر گاه پیکر مفقودین در زمان‌های مختلف پیدا می‌شد، از آنجا که بر اثر مرور زمان این اجساد از میان رفته بود و تنها چند تکه استخوان از آن‌ها باقی مانده بود، این استخوان‌ها بسته‌بندی شده برای تشییع، آماده و به اردکان اعزام می‌شد. یک بنده‌خدایی فرزندش در یکی از عملیات‌ها مفقودالأثر شده بود. زمان گذشت تا اینکه بعد از مدت‌ها جنازه فرزندش پیدا شد و به ما خبر دادند. این اتفاق هم‌زمان شده بود با سفر این پدر به مشهد مقدس. کسی هم قبول نمی‌کرد که این خبر را به این پدر بدهد، چراکه می‌گفتند هنوز امید به بازگشت فرزندش دارد. خلاصه با هر ترتیبی بود جریان را به این پدر اطلاع دادیم. روز تشییع گفت که می‌خواهم پیکر فرزندم را ببینم. حالا ما مانده بودیم که به این پدر چه بگوییم. آخر چیزی نبود که او ببیند جز چند تکه استخوان. خلاصه هر چه اصرار کرد، بهانه آوردیم تا موقع دفن این پیکر در بهشت شهدا رسید. ما دیدیم اگر این پدر با این وضع و امیدی که داشته این پیکر را به این نحو ببیند، ممکن است خدای‌نکرده دچار مشکل روحی و روانی شود و یا اصلاً سکته کند. خلاصه تصمیم گرفتیم که بدون اینکه این دیدار آخر میسر شود، شهید را به خاک بسپاریم. در همین احوال بودیم و این نگرانی با ما بود که ناگهان دیدم این پدر، آرام گوشه‌ای نشست و دست از اصرار کشید و انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده باشد به آرامش رسید و کم‌کم اصلاً به خواب رفت و تا بعد از دفن این پیکر در خواب بود. نمی‌دانم که خداوند متعال چطور به او این  حوصله و صبر را عطا کرد؟ انشاءالله خداوند به همه خانواده‌های شهدا صبر و اجر عنایت کند.

در خصوص خدمات بنیاد شهید اردکان به فرزندان شهدا در زمان دفاع مقدس توضیح بفرمایید.

ما آن زمان در شهرستان اردکان حدود یک‌صدواندی فرزند شهید داشتیم. بچه‌هایی بودند که تازه به دنیا آمده بودند و پدرشان شهید شده بود. ما همه توان خود را به کار گرفته بودیم که برنامه آموزشی منحصربه‌فردی برای این فرزندان شهید بگذاریم. مدرسه‌ای به نام مدرسه شاهد در اردکان بود و ما هم با دو دستگاه مینی‌بوس و دو سه تا ماشین سواری این بچه‌ها را از منزلشان به مدرسه می‌رساندیم و سپس به خانه برمی‌گرداندیم. این برنامه در سراسر شهرستان اجرا می‌شد. خلاصه مرتب و منظم برنامه تحصیلاتشان انجام می‌شد.

گاهی هم بچه‌ها را به مسافرت مشهد می‌بردیم و یا در همین شهرستان و استان به سفرها و برنامه‌های تفریحی اعزامشان می‌کردیم. البته این موارد فرعیات کار بود. اصل کار، بحث تحصیلات و پرورش این عزیزان بود. چند نفری را هم برای ادامه تحصیل در دانشگاه به یزد، تهران و اصفهانت فرستادیم و همین آقای باغستانی که الآن مدیرکل آموزش و پرورش استان است، مسئولیت آن‌ها را به عهده داشت. الحمدلله اکثرشان به درجه بالایی رسیدند و باعث سربلندی و بزرگواری خانواده‌های شهدا شدند. این عزیزان هنوز هم محبت دارند و گاهی برخی به من سر می‌زنند. البته به دلیل گذر زمان، شاید من دیگر خیلی‌هایشان را اگر ببینم نشناسم.

ارتباط شما الآن با بنیاد شهید در چه سطحی است؟

هنوز هم کم‌وبیش با بنیاد شهید در ارتباطم. البته در حال حاضر کارهای بنیاد شهید، بیشتر حقوقی است و یا بیشتر در ارتباط با جانبازان است. اما دیگر آن حجم کار پرفشار و پراسترس قدیم نیست. البته برنامه‌هایی هم برای خانواده‌های شهدا هست مثل مسافرت به مشهد و... که بنیاد شهید مدیریت می‌کند.

در زمان جنگ، هم شهید داشتیم، هم مجروح. هر بار ده تا شهید می‌آوردند، بیست، سی یا چهل تا هم مجروح می‌آوردند. در بیمارستان ضیایی اتاقی داشتیم که آنجا وسیله‌های مورد نیاز مجروحین مثل عصا و باند و ... بود. یک بار هم یادم هست که خیلی مجروح داشتیم. سیصد نفر مجروح به بیمارستان ضیایی آورده بودند. در همه اتاق‌ها و راهروها مجروح بستری بود. دستور هم این بود که به همه این عزیزان لباس و کفش بدهیم و هزینه سفرشان و درمانشان نیز تأمین شود و بعد از بهبودی، آن‌ها را راهی شهرها و منازلشان کنیم.

در یکی از عملیات‌ها یادم هست که مجروح زیادی با قطار و هواپیما به استان آوردند. به حدی تعداد مجروحین زیاد بود که مجبور بودیم افرادی که مجروحیتشان کمتر بود را سریع مداوا کنیم و لباس و کفش و هزینه سفرشان را بدهیم و راهی منازلشان کنیم تا فرصت برای درمانت بقیه فراهم شود.

حاجی شیخ الآن چه کار می‌کنید؟

در این ایام کهولت کار روزانه من این است که صبح‌ها در کتابخانه مسجد مطالعه می‌کنم. ظهر هم به درمانگاه برای اقامه نماز جماعت می‌روم و نماز صبح و مغرب و عشاء را هم در همین مسجد محله می‌خوانم.

و حرف آخر...

خدا را سپاسگزارم که در طول این سال‌ها، همواره به من توفیق خدمت به مردم را عطا کرده و امیدوارم که مردم عزیز اردکان و مخصوصاً خانواده‌های معظم شهدا و هم‌محله‌ای‌های بزرگوارم در شریف‌آباد، همواره سربلند و تندرست زندگی کنند و از همه دست‌اندرکاران این نشریه که این فرصت را در اختیار من گذاشتند هم سپاسگزارم.


منبع: دوهفته‌نامه   آیینه کویر،یک‌شنبه، ۱۵ بهمن‌ماه ۱۳۹۱، سال دوازدهم، شماره ۳۳۵، صفحات ۶ و ۱۱.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

تورم در اثر ربا اتفاق می‌افتد

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | سه شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۷، ۰۹:۰۰ ب.ظ | ۰ نظر

یک پژوهشگر حوزه اقتصاد اسلامی با تاکید بر این‌ که در فقه ما خرید و فروش پول جایز نیست، اظهار کرد: خرید و فروش پول اثری بدتر از ربا دارد و تورمی که اتفاق می‌افتد اثر ربا است.


به گزارش خبرنگار ایسنا، مصطفی زارع اردکانی شامگاه دوازدهم دی‌ماه در نشست علمی اقتصاد در الگوی اسلامی که با حضور محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمسیون اقتصادی مجلس، به همت گروه مطالعاتی اقتصاد اسلامی وابسته به مرکز الگوی اسلامی_ایرانی پیشرفت و مجمع روشنگری و مطالبه‌گری طلاب و روحانیون انقلاب اسلامی وابسته به گروه مثل عمار برگزار شد، گفت: ما مجموعه ای از طلاب مطالبه گر در حوزه‌های اقتصادی اعم از بانک، بورس و بودجه هستیم که مدل‌های غربی اقتصاد را با فقه خودمان متناظر کردیم و الگوی اسلامی آنرا استخراج کرده‌ایم.

وی با تأکید بر اینکه در فقه ما خرید و فروش پول جایز نیست، اظهار کرد: خرید و فروش پول اثری بدتر از ربا دارد و تورمی که در کشور اتفاق می‌افتد اثر ربا است.

این پژوهشگر حوزه اقتصاد اسلامی افزود: راهکار ما این بود که باید به جای حاکم شدن پول بر مبادلات، ارزش کالا حاکم شود.

وی با بیان اینکه عملکرد صرافی‌ها در قدیم، تبدیل واحدهای مختلف پول کشورها به هم بوده و صرفا مزد این کارشان را می‌گرفتند، تصریح کرد: امروزه در صرافی ها خرید و فروش پول است که اتفاق می‌افتد که مصداق ربا است.

اردکانی عمده‌ی تولید کشور را در بورس دانست و بیان کرد: بورس بر اساس مدل کارخانه، کارفرما و کارگر است که اصل کارخانه است.

وی در ادامه عنوان کرد: در فقه ما قیمت کالا را باید عرف جامعه معین کند نه عرف سرمایه‌داران اما در جامعه‌ی ما کارخانه، تولید انبوه می‌کند و در کالای تولیدی‌اش انحصار ایجاد می‌کند که قیمت و کارگر و بازار را در کنترل خود در می‌آورد و برای مثال، خودش هست که قیمت کالایش را تعیین می‌کند نه عرف جامعه.

این طلبه با انتقاد از اینکه نظام سرمایه‌داری می‌گوید هرکه پول بیشتری دارد، قدرت بیشتر و سهم بیشتری دارد، گفت: ماشین‌آلات و کارخانه‌ها یا باید در اختیار دولت باشد یا اگر در اختیار افراد خاصی قرار می‌گیرد، صرفا مزد کارشان را بگیرد نه اینکه تعیین قیمت که برعهده‌ی عرف است، دست آنها باشد.

وی نتیجه بورس را تسلط عده‌ای محدود بر همه‌چیز دانست و خاطرنشان کرد: زمین در اسلام قیمتی ندارد مگر آنکه روی آن کاری انجام شده باشد و سرمایه‌داری نباید خارج از چارچوب عدالت برای عده‌ای امکان زمین‌خواری مهیا کند.

منبع: ایسنا

بازنشر: خرداد، صرفا جهت اطلاع، فکرنو، خبر از ما

اخبار مرتبط:

نیازمند تغییرات کلان در حوزه اقتصادی کشور هستیم

جلسه گروه تحقیقات اقتصاد اسلامی طلاب اردکان با رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

جلسه گروه تحقیقات اقتصاد اسلامی طلاب اردکان با رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | سه شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۷، ۰۹:۴۰ ق.ظ | ۰ نظر

به گزارش اردکان ساباط، نشست علمی "اقتصاد در الگوی اسلامی" به همت گروه مطالعاتی اقتصاد اسلامیِ طلاب اردکان وابسته به مرکز الگوی اسلامی_ایرانی پیشرفت و مجمع روشن‌گری و مطالبه‌گری طلاب و روحانیون انقلاب اسلامی وابسته به گروه مثل عمار، چهارشنبه دوازدهم دی‌ماه با حضور دکتر پورابراهیمی، مسئول کمیسیون اقتصادی مجلس در مرکز فرهنگی عمار برگزار شد.

دکتر پورابراهیمی در ابتدای سخنان خود ضمن ابراز خوشحالی از اینکه طلاب و فضلای اردکانی وارد حوزه مسائل اقتصادی شده‌‌اند، ابراز داشت: من اول باورم نشد که جمعی از روحانیون به بحث‌های تخصصی اقتصادی ورود پیدا کرده‌اند. گفتم من اشتباه می‌کنم. دوسه بار از دفترم پرسیدم آیا برای بحث بورس و بازار دعوت شدیم؟ خیلی خوشحال شدم که امشب این فرصت پیش آمد در جمع شما طلاب حضور یابم و دغدغه‌های شما را برای اصلاح شرایط اقتصادی کشور بشنوم.

وی افزود: کاش این دغدغه چهل سال قبل به وجود آمده بود. این دغدغه با تأخیر به وجود آمده است. این بحث‌ها حتما می‌تواند مفید باشد. البته از یزدی‌ها و اردکانی‌ها انتظار همین بود. چون همیشه به رویکرد اقتصادی علاقه داشتند و هنوز این دغدغه وجود دارد. این، دور از ذهن نبود و نیست؛ لذا امشب من خیلی خوشحال شدم که در این جلسه شرکت کردم و با شما در این موضوع گفت‌وگو می‌کنم.

رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس خاطرنشان کرد: درباره مباحثی که مطرح کردید، من فکر می‌کنم خیلی وقت مبسوط‌تری می‌خواهد. شما برای اینکه زمان را از دست ندهید خیلی سریع گفتید. من فکر می‌کنم این بحث‌ها به جلسات تبیینی و تشریحی نیاز دارد. در فرصت 45 دقیقه تا یک ساعت، خیلی از موضوعات شهید می‌شود و نمی‌شود آن‌ها را مطرح کرد؛ مثل این است که در یک جلسه درباره قلب توضیح بدهیم و شما بعد از جلسه بتوانید جراحی کنید. انتظار چنین چیزی نداریم؛ ولی به‌هرحال ورود به یک موضوع است.

وی ادامه داد: من فکر می‌کنم درباره موضوعات و بحث‌هایی که مطرح می‌کنید باید یک مقدماتی  نیز به بحث‌هایتان داشته باشید. مباحث اولیه‌ای از این موضوع مطرح شود تا در این جلسات فضای همفکری به وجود بیاورد و ذهن‌هایمان را به هم نزدیک کنیم. الآن شما از یک منظری نگاه می‌کنید، ما نیز با رویکرد دیگری نگاه می‌کنیم؛ بنابراین جنس نگاهمان متفاوت است. باید به هم نزدیک بشویم تا بتوانیم در خصوص آن پدیده بیشتر صحبت کنیم و اشکالاتش را بگیریم.

دکتر پورابراهیمی به دو ویژگی بورس یعنی «زمینه‌سازی اطلاعات برای تولیدات» و «شفاف‌سازی» اشاره کرد و گفت: این دو مورد تنها برخی از ویژگی‌های فراوان در بورس است.

وی ضمن ارائه توضیحاتی دراین‌باره، اذعان داشت: قیمت کالا در بورس را، عرضه و تقاضا معین می‌کند و قیمت مصوب، عامل اصلی قیمت‌گذاری در بورس نیست.

رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در پایان، ضمن تأیید اصل بورس، معضل اصلی در فرایند بورس را ضعف اجرایی آن دانست و افزود: البته ممکن است بورس اشکالات مبنایی نیز داشته باشد.

وی ضمن خرسندی از این جلسه خاطر نشان کرد: باید برای دادن الگو در بورس ابتدا آشنایی اجمالی با آن پیدا کرد و از طلاب حاضر در جلسه دعوت می‌کنم که در اردوی یک یا دو روزه آشنایی با بورس در تهران شرکت نمایند.


در این جلسه گروه مطالعات اقتصاد اسلامیِ طلاب اردکان ضمن تقدیر و تشکر از حضور دکتر پورابراهیمی در جمع طلاب ارکانی، مطالب ملاحظات خود را به شرح ذیل بیان نمود.

بورس بازار اطلاعات سرمایه‌داری

مسئول گروه مطالعات اقتصاد اسلامی طلاب اردکان درباره اینکه بورس بازار، اطلاعات تولید را در شبکه‌های اجتماعی فراهم می‌آورد، اظهار داشت: بورس اگر بر اساس مبانی نظام سرمایه‌داری شکل گرفته باشد، اطلاعاتی که از طریق بورس شکل می‌گیرد موجبات استثمار بیشتر جامعه را فراهم می‌آورد؛ زیرا وقتی سرمایه‌داران از احوال یکدیگر در جامعه برخوردار شوند برای افزایش سود و انحصاری شدن تولیدات خود با تشکیل‌تراست و کارتل نبض بازار و قیمت کالا را به دست گرفته و با تولید انبوه خود، حتی می‌توانند بر بازار نیروی کار نیز مسلط شوند. نمونه این روند در کشور ما به‌ویژه در کشورهای غربی در خصوص شرکت‌ها و کارخانه‌های بزرگ به‌طور واضح و روشن وجود دارد.

وی افزود: نقش اطلاعات در تنظیم تولیداتِ یک جامعه، جزء مبانی فرهنگی بورس است و استفاده شرکت‌های انبوه و اجتماعی برای افراد خصوصی، جزء مبانی سیاسی بورس محسوب می‌شود که هر کدام از آن‌ها با مبانی اقتصادی بورس که مورد بحث است، متفاوت می‌باشد.

از این‌رو اطلاعات بورس در نظام اقتصادی سرمایه‌داری به نفع سرمایه‌داران تمام می‌شود تا به نفع آحاد جامعه یا دولت‌ها. به عبارت دیگر اطلاعات بورس زمینه را برای استفاده بیشتر سرمایه‌داران از ظرفیت‌های جامعه فراهم می‌سازد.

عرضه و تقاضا

مسئول گروه مطالعات اقتصاد اسلامی طلاب اردکان ضمن رد حاکمیت عرضه و تقاضا بر قیمت کالا اذعان کرد: عرضه و تقاضا در شکل سرمایه‌داری با عرضه و تقاضا به شکل طبیعی آن متفاوت است. چه بسا عرضه زیاد باشد و تقاضا کم، اما قیمت‌ها کاهش نیابد. شبیه آنچه در ابتدای دولت یازدهم اتفاق افتاد که با وجود عرضه بسیار زیاد خودرو و کاهش تقاضای جامعه، شرکت‌های خودروساز دولت را مجبور کردند سه هزارمیلیارد تومان از طریق تسهیلات در اختیار مردم قرار دهند تا مردم خودروهای انبا شدۀ آن‌ها را بخرند. از طرفی قیمت‌های شرکت‌های بزرگ از طریق مصوبات و با تشکیل تراست و کارتل صورت می‌گیرد، نه عرضه و تقاضای طبیعی که مورد نظر اسلام است که عرف جامعه بر این عرضه و تقاضا حاکمیت دارد. در عرضه و تقاضای سرمایه‌داری این عرف جامعه نیست که قیمت را تعیین میکند، بلکه عرف سرمایه‌داری است که ناظر بر قیمت کالاهای انحصای خود است.

شفاف‌سازی

وی، معضل شفاف‌سازی در بورس را قابل حل ندانست و افزود: اساساً شفاف‌سازی زمانی اتفاق می‌افتد که دولت بتواند بر فرایند شرکت‌ها مسلط باشد، اما در نظام سرمایه‌داری چون این سرمایه‌داران هستند که بر بازار کار و تولید مسلط هستند، طبیعی است که این شفاف‌سازی عملاً صورت نمی‌گیرد و چنانچه عملی هم بشود دردی را دوا نمی‌کند؛ زیرا شرکت‌های بزرگ به دلیل اشتغال‌زایی و تسلطی که بر بخش عمده نیروی کار در جامعه دارند، قادرند با وجود شفاف‌سازی در قیمت‌ها برای تأمین منویات خود هر زمان که بخواهند به دولت‌ها فشار بیاورند.

آشنایی با بورس

مسئول گروه مطالعات اقتصاد اسلامی طلاب اردکان ضمن ابراز خرسندی از اینکه شرایطی برای آشنای طلاب با بورس فراهم آمده است، اظهار داشت: آشنایی با بورس و انواع صکوک و معاملات آن و شیوه‌های ارزش‌یابی فرایند آن، از قضا موجبات گمراهی در فهم بورس را فراهم می‌آورد. پذیرش این موضوع، مثل این است که کسی بخواهد برای آشنایی با قمار، خود یک قمارباز قهار شود تا بتواند ادعا کند که با قمار آشنایی لازم دارد و بعد بخواهد با استناد به آن اطلاعات، با قمار مبارزه کند؛ این درحالی است که اگر از ابتدا با مبانی قمار آشنا باشد و مبانی آن را بتواند با استدلال زیر سؤال ببرد، دیگر لازم نیست خود را در معادلات پر پیچ‌وخم قمار گم کند و راه را با بی‌راهه اشتباه بگیرد.

وی افزود: بورس از لحاظ مبانی، با نظام اقتصاد اسلامی درگیر است و همین باعث می‌شود که با از بین رفتن مبنا، کل فرایند بورس از لحاظ نظری و عملی دچار خدشه شود و دیگر لازم نیست فرایند آن آموزش داده شود. آموزش فرایند بورس زمانی صحیح است که بورس اسلامی و بورس سرمایه‌داری از لحاظ مبانی مشترک باشند و مشکلات بورس صرفا در حوزه اجرا باشد.

در پایان گروه مطالعات اقتصاد اسلامی طلاب اردکان، در رد صحبت دکتر پورابراهیمی مبنی بر اینکه: «این نوع مباحث مانند این است که بخواهید مباحث تخصصی قلب و عروق را در یک جلسه بیان کنید»، اظهار داشت: این حرف زمانی درست است که افراد حاضر در جلسه آشنایی عمومی با مباحث داشته باشند، اما وقتی افراد حاضر خود در مبانی اقتصاد اسلامی و سرمایه‌داری مسلط هستند، یک اشاره کافی است تا تمام مطالب فهمیده شود و نیاز به جلسات متعدد در این زمینه نیست و نباید اسیر این مغالطات شد.

منبع: اردکان ساباط

خبر مرتبط: نیازمند تغییرات کلان در حوزه اقتصادی کشور هستیم




  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

امدادهای الهی در انقلاب بسیار به ما کمک کرده است

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | شنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۱۲ ق.ظ | ۰ نظر

به گزارش خبرنگار مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، حجت‌الاسلام والمسلمین غفاری‌فر در جلسه طلاب و فضلای اردکانی مقیم قم که پنج‌شنبه، سیزدهم دی‌ماه در ساختمان ۳۱۳ مسجد مقدس جمکران برگزار شد، اظهار داشت: امدادهای الهی در انقلاب بسیار به ما کمک کرده و دست خدای متعال در پیروزی آن مشاهده شده است.

وی ابراز داشت: بسیاری از انسان‌ها قرآن را می‌خوانند، اما باور به قرآن ندارند؛ ما باید به کلام الله اعتقاد داشته و بدانیم که خدا با ماست و از ما حمایت خواهد کرد.

این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان ساخت: غرور، یکی از مشکلاتی است که گاهی به سراغ ما آمده و ما را از حقائق دور خواهد کرد؛ باید سر به زیر بوده و مطابق با علم خود عمل داشته باشیم.

وی با اشاره به اینکه خدای متعال با هیچ شخصی دعوا ندارد، گفت: به لحاظ مبانی اندیشه‌ای بعد از انبیاء و اولیاء، موحدتر از شیطان پیدا نخواهیم کرد، اما در ولایت تشریعی مشکل داشته و بی‌ادبانه‌ترین تعابیر را نسبت به خدای متعال دارد.

این کارشناس مسائل سیاسی اظهار داشت: در فتنه ۸۸ هیچ جاهلی فریب نخورد، همه عارف به حقانیت انقلاب و رهبر آن بودند؛ اما نتوانستند نفس خود را کنترل نمایند.

وی خاطرنشان ساخت: متأسفانه برخی از افراد تحلیل درست نداشته و حتی بر روی انتصابات اخیر رهبر معظم انقلاب نیز اعتراض دارند؛ سؤال اینجاست که آیا مقام معظم رهبری تازه رهبر شده است؟ ایشان نمی‌داند که چه کسی را رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کند؟

وی بیان داشت: ما باید مطالبه‌گر بوده و سؤالات خود را حتی از مقام معظم رهبری بپرسیم؛ مگر ایشان بیان نکردند که سؤالات خود را بپرسید؟ ما باید اشکالات موجود در کشور را مطرح کرده و بیان کنیم.

این کارشناس مسائل سیاسی اظهار داشت: مهمترین عامل حفظ نظام انقلاب اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر است و روحانیت باید در این عرصه ورود جدی داشته باشند.

گفتنی است در این جلسه طلاب و فضلا سؤالات خود را مطرح و پاسخ آن را دریافت کردند.

 

----------------------------

منبع: وب‌سایت مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم

 

خبر مرتبط: امام جمعه اردکان: جهاد و تلاش در راه خدا یکی از برترین اعمال است




  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

برگزاری جلسه طلاب و فضلای اردکانی مقیم قم

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | شنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۰۸ ق.ظ | ۰ نظر

حجت‌الاسلام محمدرضا صحرایی نماینده طلاب اردکان در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، از برگزاری جلسه مجمع طلاب اردکانی خبر داد و گفت: جلسه این هفته طلاب اردکانی مقیم قم پنجشنبه شب در مسجد مقدس جمکران برگزار می‌شود.

وی با بیان اینکه سخنران این جلسه مجمع طلاب اردکان حجت‌الاسلام غفاری‌فر مدیر گروه تبلیغ و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزش عالی امام رضا(ع) است، ابراز کرد: جلسات طلاب اردکانی به صورت منظم و با حضور طلاب هر هفته برپا است.

حجت‌الاسلام صحرایی با اشاره به اینکه سابقه برپایی جلسات مجمع طلاب اردکانی مقیم قم به سال 1364 برمی‌گردد، خاطرنشان کرد: بنا به پیشنهاد امام جمعه فقید اردکان مرحوم بهجتی این جلسات به صورت هفتگی برگزار شد.

نماینده طلاب اردکان بیان کرد: مسئولان حوزه علمیه، اساتید اخلاق و شخصیت‌های برجسته کشوری در جلسات مجمع طلاب و فضلای اردکانی مقیم قم حضور می‌یابند.

وی اقدامات صورت گرفته از سوی مجمع طلاب و فضلای اردکان را تشریح کرد و افزود: مجمع طلاب اردکانی رابطه‌ای صمیمانه با طلاب دارد و افزون بر سرکشی از طلاب تسهیلاتی همچون وام قرض‌الحسنه با بیش از 30 سال سابقه برای آنها در نظر گرفته است.

حجت‌الاسلام صحرایی ادامه داد: در راستای توجه به معیشت طلاب نیز از سوی مجمع رایزنی با مرکز خدمات حوزه علمیه صورت گرفته تا وام قرض‌الحسنه به طلاب اردکان تعلق گیرد.

نماینده طلاب اردکان در پایان با تأکید بر اینکه جلسات مجمع برای طلاب مفید و قابل استفاده است، گفت: تعداد طلاب اردکانی مقیم قم 200 نفر است که بخش قابل توجهی از تعداد در جلسات حضور دارند.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی