تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

حضرت فاطمه (س) الگویی نمونه برای برون‌رفت از شرایط فتنه‌ نفاق

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | يكشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۵۷ ب.ظ | ۵ نظر

جلسه ماهیانه طلاب و فضلای اردکانیِ مقیم قم در شب میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) (شنبه‌شب) با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌رضا اعرافی، امام جمعه محترم میبد برگزار شد.

رئیس جامعه‌المصطفی‌العالمیه در ابتدای سخنان خود با تبریک میلاد حضرت زهرا (س) و همچنین میلاد حضرت امام خمینی (ره)، بیان داشت: در تفاسیر، در شأن نزول سوره ضحی آمده است که مدتی وحی بر پیامبر خدا قطع شد و این اتفاق، پیامبر گرامی اسلام را بسیار اندوهگین کرد.

وی با اشاره به ناراحتی پیامبر خدا به خاطر «قطع وحی الهی»، نه به دلیل زجرها و سختی‌ها و چالش‌ها و جنگ‌هایی» که در راه تبلیغ دین اسلام متحمل شده بود، پیام کلی سوره ضحی را غم و شادیِ متعالی و آسمانی دانست و افزود: غم و شادی انسان‌ها یک پدیده روان‌شناختی، نسبی و تابع میزان معرفت و شخصیت افراد است؛ غم و شادی انسان مادی به خاطر نان است؛ اما هرچه شخصیت و معنویت انسان رشد کند، غم و شادی او نیز متعالی می‌شود.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بیان داشت: شما اگر زندگی‌ علی‌بن‌ابیطالب (ع) را مطالعه کنید، متوجه می‌شوید که غم و شادی علی (ع) مانند غم و شادی امثال ما نیست و به خاطر به دست‌آوردن و یا از کف‌دادن امور مادی و پست، خوشحال و ناراحت نمی‌شود.

وی «غم و شادی» را یکی از شاخص‌های سنجش‌ انسان‌ها برشمرد و خاطرنشان کرد: گاهی افراد در مواضع سیاسی می‌گویند که انسان‌ها باید نشاط و شادابی داشته باشند؛ ولی این لذت‌های طبیعی چیز مهمی نیست؛ حقیقت مسأله این است که «شادابی و نشاط» مثل غم و حزن، «تابعی از درجه معرفت انسان‌هاست» و غم و شادی‌هایی مهم، و نشانه درجه شخصیت انسان‌هاست که آسمانی و متعالی باشد.

امام جمعه میبد یادآور شد: اگر غم انسان، مثل غم علی (ع)، الهی شد، مایه کمال و تعالی انسان، و موجب اجر و ثواب است؛ مثل غمی است که شیعیان برای امام حسین می‌خورند.

وی ابراز داشت: در شرایطی که پیامبر خدا به خاطر قطع نزول وحی بسیار ناراحت بود، سوره ضحی نازل شد. خداوند در این سوره خطاب به پیامبر می‌فرماید «و لسوف یعطیک ربک فترضی؛ آنقدر خداوند نعمت‌های آسمانی را بر تو فرو خواهد فرستاد و تو را غرق نعمت‌های الهی خواهد کرد که تو به مقام خوشنودی برسی».

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگ، «سوره کوثر» را یکی از بارزترین مصادیق وعده الهیِ «ولسوف یعطیک ربک فترضی» برای خوشنودی و رضایت پیامبر خواند و گفت: این رضایت فقط برای خود پیامبر نیست، این نعمت برای امت پیامبر تا قیام قیامت است و این بزرگترین شگفتی در وجود نازنین فاطمه زهرا (س) است. آنقدر در وجود شریف بانویی که بنابر قول مشهور شیعه 18سال بیشتر نداشت، برکات جمع است که پیامبر خدا در برابر این نعمت بزرگ باید نماز بخواند و قربانی کند. این شأن فاطمه زهرا (س) است.

وی با اشاره به روایتی که در اصول کافی در شأن و مقام حضرت فاطمه (س) آمده اظهار داشت: طبق این روایت جبرئیل امین به صورت مکرر در فاصله 75 یا 95 روزی که فاطمه زهرا (س) بعد از پیامبر خدا در قید حیات بودند، بر ایشان نازل می‌شد و او را تسلی می‌داد.

حجت‌الاسلام والمسلین با بیان اینکه یکی از القاب فاطمه زهرا محدَّثه است، یعنی زنی که ملائکه با او سخن می‌گویند، تأکید کرد: سخن‌گفتن ملائکه با یک شخص به سادگی محقق نمی‌شود. روح و جان انسان باید به‌قدری پاک و ملکوتی شود و اوج بگیرد تا بتواند مخاطب ملائکه باشد. آن هم با جبرئیل، که بنابر قول مشهور، برترینِ ملائکه است.

وی ادامه داد: شاید انبیای اولوالعزم فقط در این مرتبه بودند که بتوانند مستقیم، مورد خطاب جبرئیل باشند. این روایت، از مهم‌ترین روایاتی است که مقام ولایی فاطمه زهرا (س) را نشان می‌دهد. این شخصیت به قدری تعالی پیدا کرده و در سنین پایین عمر، مراتب عرفانی را در نوردیده که جبرئیل هم او را مورد خطاب قرار می‌دهد.

امام جمعه میبد، «مصحف فاطمه (س)» را «رهاورد ارتباط حضرت فاطمه (س) با عالم غیب» برشمرد که ائمه طاهرین (ع) فرمودند این مصحف در دست ما به امانت می‌چرخد و از امامی به امام دیگر سپرده می‌شود.

وی با تأکید بر اینکه «سوره کوثر» و «مصحف فاطمه (س)» از عالی‌ترین درجات عرفانی و ولایی ایشان است، در ادامه به واکاوی فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی حضرت زهرا (س) پرداخت.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم «فعالیت‌های حضرت فاطمه (س) بعد از رسول خدا» را از «مهم‌ترین و کم‌نظیرترین فعالیت‌های تاریخ اسلام» دانست و اظهار داشت: مدیریت فاطمه زهرا (س) در شرایط پس از پیامبر خدا از دشوارترین مدیریت‌های اجتماعی و سیاسی بود؛ زیرا اگر به تاریخ مراجعه کنید خواهید دید که مدینه‌ی بعد از پیامبر خدا، که مهبط وحی و جایگاه نبوت و رسالت و امامت بود، یک‌پارچه به تاراج رفت و به پایگاهی برضد امامت و ولایت مبدل شد.

حجت‌الاسلام والمسلین اعرافی «چند جریانِ نفاقِ به‌هم‌پیوسته‌ای که به خاطر منافع مشترک با هم متحد شده بودند» را «جریان اقلیتِ منسجمی» برشمرد که در برابر وصیت پیامبر خدا قرار گرفتند و «اکثریت جامعه» از «این اقلیتِ طراحِ حیله‌گر» فریب خوردند و تحت سیطره فکری این «اقلیت نفاق» قرار گرفتند.

وی با بیان اینکه «اکثریت جامعه» یا «تحت تأثیر اقلیت» قرار گرفتند یا اینکه «ترسیدند و به گوشه‌ای خزیدند»، این دو گروهِ از اکثریت را «فریب‌خورده‌ی اقلیت نفاق» برشمردند که گروه چهارمِ «اقلیت حق» را در دفاع از حقانیت تنها گذاشتند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بیان داشت: در این شرایط بسیارتاریک و دشوار، همان فاطمه‌ای که جبرئیل بر او نازل می‌شود، همان فاطمه‌ای که مصحف دارد که منشورِ معارف الهی و تفسیر آیات وحی است و همان فاطمه‌ای که شأن نزولِ سوره هل أتی و آیه مباهله است، وقتی وارد عرصه سیاست می‌شود، پیشگام بزرگانی مثل سلمان و ابوذر و مقداد است، و یک‌تنه در برابر این امواج توفنده فریب و فتنه‌های ویران‌گر اجتماعی قدعلم می‌کند. این کار فاطمه (س) است و هر کسی نمی‌تواند به اینجا برسد. پیامبر خدا زنان دیگر و اقوام و خویشان زیادی داشت، اما زنی با این قامت و در این طرازِ ولایی و اجتماعی و سیاسی وجود نداشت.

وی «خطبه فدکیه» را ترجمانِ «ابعاد معرفتی و شخصیتی فاطمه (س)» دانست و اظهار داشت: بخشی از این خطبه، نشان‌دهنده یک تهدید سیاسیِ جامعِ دقیقِ شرایط مدینه است و هرچند حضرت فاطمه (س) در ظاهر و عمل نتوانست ورق را بگرداند، اما در تئوری و نظر در کل تاریخ اسلام اثر گذاشت؛ چراکه ترس این بود که کلیت جریان حق رنگ ببازد و فاطمه زهرا (س) جلوی این را گرفت و این کار هر کسی نبود.

ایشان در پایان این بخش از صحبت‌هایش زندگی نورانی حضرت زهرا (س) را در همه ابعاد شخصیتی، معرفتی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، علم، معرفت، عبادت و در همه ابعاد در قله دانست که الهام‌بخش و اسوه همه زنان و مردان عالم است.

حجت‌الاسلام و المسلین اعرافی در بخش دیگری از سخنانش درباره رسالت و حساسیت حوزه علمیه در دنیای امروز به سخنرانی پرداخت و گفت: امروز انقلاب اسلامی در چهارراه فکر و معرفت جهان قرار گرفته است و نمی‌‎تواند از معادلات فکری و فرهنگی جهان بی‌اطلاع و جدا باشد.

وی ادامه داد: انقلاب اسلامی از درون حوزه قم برخواسته و معادلات اجتماعی و سیاسی جهان و معادلات مذهبی و فکری و معرفتی دنیا را تغییر داده است و همه عالم هم نگاهشان به حوزه شماست.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: گاهی ما به عنوان یک طلبه فکر می‌کنیم آمدیم یک درسی بخوانیم؛ ولی امروز حوزه ما اینگونه نیست. این جایگاهی که من و شما به آن انتساب فکری داریم، یک جایگاه بسیار مهم است و شک نکنید این جایگاه حوزه مورد تهاجم‌های بسیار سنگین‌تر بوده و در آینده نیز خواهد بود.

وی تأسیس حوزه نوین توسط مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری در سال 1300 را نقطه عطف تاریخ حوزه‌های علمیه دانست که اکنون 93سال از عمر این حوزه می‌گذرد و همه دنیا این حوزه را تحت نظر دارند.

حجت‌الاسلام و المسلمین اعرافی افزود: این حوزه نوین، در چهل پنجاه سالگی خود امامی را به عرصه مدیرتی کشور و مدیریت جهانی آورد که آثار کار و انقلاب او روشن است. حتما دنیا روی این حوزه حساب می‌کند و می‌خواهد ببیند چه چیزی در عمق و درون این حوزه نهفته است که توانسته این چهره‌ها را تربیت کند و این افکار را ارائه دهد و انقلابی با این عظمت پدید بیاورد. هر کسی باشد حق دارد که این نهاد را بشناسد.

وی خطر نفوذ دشمنان و رقیبان برای شناخت حوزه و با هدف رخنه و تأثیرگذاری در این نهاد مقدس را گوشزد کرد و اظهار داشت: حوزه نمی‌‎تواند از معادلات فکری و فرهنگی جهان بی‌اطلاع و جدا باشد، و این امکان‌پذیر نیست. امروز در اختیار من و شما نیست که بگوییم می‌خواهیم یا نمی‌خواهیم.

حجت‌الاسلام والمسلین اعرافی در پایان با اشاره به ترویج جریان‌های الحاد و مادی و ضددینی، وظیفه حوزه‌های علمیه را بسیار خطیر و مهم دانست.


گزارش کامل این جلسه را در سایت مرابطون مطالعه کنید.

این خبر در خبرگزاری رسا و سایت اردکان گویا منتشر شد.

 

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

سیری در زندگانی آیت‌الله فاضل اردکانی

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | پنجشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۰۷ ب.ظ | ۰ نظر

در علم و عمل، یگانه‌ی دوران خود و از نوادر تاریخ حوزه‌های علمیه بود و آثار و برکات زیادی برجای گذاشت. با همه این اوصاف دریغ که شخصیت ایشان در میان مردم عالم‌دوست شهر خود، اردکان نیز ناشناخته مانده و زندگی و سیره اخلاقی و رفتاری‌اش به فراموشی سپرده شده است. مردم اردکان نام این عالم بزرگ را از طریق تابلو کتابخانه به خاطر سپرده‌اند؛ کتابخانه آیت‌الله فاضل.[1]

آیت‌الله حاج شیخ محمدحسین فاضل اردکانی (ره) به سال 1225ه.ق در اردکان به دنیا آمد. برخی ولادتش را 1230 نقل کرده‌اند. ولادت ایشان در خانواده علم بود و پدر بزرگوارش آیت‌الله محمداسماعیل اردکانی، از عالمان و حاکمان شرعِ زمان خود در اردکان به شمار می‌آمد. نام ایشان در کتب تراجم، «حسین» و گاه «محمدحسین» ضبط شده است.


تحصیلات

آیت‌الله فاضل اردکانی از همان ابتدایی که خواندن و نوشتن را فراگرفت، مقدمات علوم دینی را نزد پدرش که از علمای بنام اردکان بود، آغاز نمود. عمویش محمدتقی اردکانی که عالم و مدرس بزرگ علوم دینی بود، با دیدن هوش و ذکاوت ذهنی او، از برادرش خواست تا وی را برای تعلیم و تربیت علوم دینی به یزد –نزد خودش- بفرستد. پدر با پیشنهاد برادر موافقت نمود و محمدحسین را نزد آیت‌الله محمدتقی اردکانی که در آن زمان ریاست حوزه علمیه یزد را بر عهده داشت، فرستاد. وی تربیت محمدحسین را شخصا برعهده گرفت و از مقدمات تا سطوح عالی را به او آموخت.

آیت‌الله فاضل اردکانی پس از اتمام دروس سطح حوزه در یزد، جهت کسب مدارج علمی و اجتهاد ابتدا به حوزه علمیه قزوین سفر کرد و در آن‌جا از درس محمدتقی بَرَغانی، معروف به شهید ثالث (م1246ق) و برادرش ملامحمدصالح برغانی (م1271ق) استفاده برد و در درس فلسفه و حکمت ملاآقا حِکمی شرکت جست.

وی پس از استفاده از محضر بزرگانِ قزوین، برای ادامه تحصیلات عازم کشور عراق و از آن‌جا با شور و اشتیاق فراوان وارد حوزه علمیه کربلا شد. نجف و کربلا در آن روزگار بزرگ‌ترین حوزه شیعیان به شمار می‌رفت و علما و مراجع بزرگی در آن به تدریس مشغول بودند. طلبه جوان اردکانی که اکنون 21سال داشت، در شهر مقدس کربلا به حوزه درس مجتهد بزرگ شریف‌العلما ملحق گشت و با موفقیت به تحصیل ادامه داد و تقریرات درس استاد را در مبحث بیعِ فضولی از کتاب تجارت نوشت.


دریافت لقب فاضل

آخوند اردکانی پس از وفات شریف‌العلماء به حلقه درس فقیه اصولی، سید ابراهیم قزوینی (م1262ق) صاحب کتاب ضوابط‌الاصول و دلائل‌الاحکام درآمد و از شاگردان برجسته و مورد اعتماد استاد گردید؛ به گونه‌ای که تا او در محضر درس استاد حاضر نمی‌شد، آیت‌الله قزوینی درس را آغاز نمی‌کرد. همچنین  آیت‌الله قزوینی برای نشان دادن مقام علمی و فضل و کمال شاگرد برجسته خود به وی لقب «فاضل» عطا کرد و از آن به بعد نام آیت‌الله اردکانی در میان خاص و عام به «فاضل اردکانی» شهرت یافت و در کربلا و نجف بلندآوازه گشت.


کرسی تدریس در صحن امام حسین (ع)

آیت‌الله فاضل اردکانی با شور و شوق تحصیلات خود را در شهر مقدس کربلا به پایان رساند و از بسیاری از علمای آن روزگار اجازه اجتهاد کسب نمود. وی سپس در همان شهر، و در کنار بارگاه حضرت سیدالشهدا –علیه السلام- اقامت گزید و روزها در صحن بزرگ آن حضرت به تدریس پرداخت. او آن‌چنان در فقه و اصول بین علما و فضلا مشهور شد که سیل طلاب و مشتاقان علم، به سوی کربلا و حوزه درسی ایشان روانه شدند. فضل و کمالش بر سر زبان‌ها افتاد و نام «آخوند اردکانی» و عظمت حوزه درسی‌اش بلندآوازه گشت. بازار دانش در روزگار او، در کربلا رونق یافت و باعث هجرت فضلا و تشنگان علوم اهل بیت (ع) به این شهر گردید. تا جایی که آوازه‌اش در همه بلاد شیعه پیچید و مرجع استفاده اجلاء و اکابر بود.


اقامه نماز جماعت در خیمه‌گاه امام حسین (ع)

آیت‌‎الله العظمی بهجت (ره) فرمودند: مرحوم آخوند اردکانی در خیمه‌گاه کربلا اقامه جماعت نموده بود و بعد و قبل از ایشان شنیده نشد که کسی به جای صحن حضرت سیدالشهدا (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) در خیمه‌گاه نماز جماعت خوانده باشد.

البته گاهی ایشان نماز مغرب و عشا را در صحن مطهر امام حسین (ع) نیز اقامه می‌کرد ولی بیشتر در محاذات خیمه‌گاه حسینی به جماعت می‌گزارد. همچنین نوشته‌اند که فرزند آیت‌الله فاضل اردکانی، شیخ محمد فاضل نیز در کربلا زندگی می‌کرد و از ائمه جماعات آستانه حسینی به شمار می‌آمد.


مقام علمی فاضل اردکانی

آیت‌الله فاضل اردکانی از معاصرین فقیه بزرگ شیعه، شیخ مرتضی انصاری بود. در آن زمان شیخ انصاری ساکن نجف اشرف و آخوند اردکانی مقیم کربلا بودند و معروف است که کربلایی‌ها به نجفی‌ها می‌گفتند: آخوند ما از شیخ شما اعلم است و نجفی‌ها به کربلایی‌ها می‌گفتند: شیخ ما از آخوند شما اعلم است.

علامه سیدعلی حسینی میبدی و آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدحسین شهرستانی که هر دو از شاگردان آخوند اردکانی بوده‌اند، ایشان را در درجات علمی، اعلمِ بر شیخ‌الفقهاء و المجتهدین، حاج شیخ مرتضی انصاری می‌دانستند.

آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری درباره علم و دانش فاضل اردکانی فرموده‌اند: مرحوم [آیت‌الله] سیدمحمدحسین شهرستانی بالای سر مبارک حضرت سیدالشهداء (ع) قسم یاد کرد که ایشان [فاضل اردکانی] از شیخ انصاریِ استادالفقهاء، اعلم است.

شیخ اسماعیل محلاتی، یکی از شاگردان فاضل اردکانی که حالات خود را در آخر کتاب «انوارالعلم و المعرفه» نوشته است می‌گوید: من که به عتبات برای کسب علوم رفتم، شاخص کربلا دو نفر بودند. یکی آخوندملاحسین اردکانی که الحق و الانصاف در صف اول علمای غیبت کبری واقع است و دیگری شیخ زین العابدین مازندرانی که او هم امتیاز بسزایی داشت.


آخوند خراسانی در محضر درس فاضل

از مرحوم شهرستانی نقل شده که مرحوم آخوند ملامحمدکاظم خراسانی صاحب کفایه الاصول، در زمان حیات استادش مرحوم شیخ مرتضی انصاری برای زیارت حضرت سیدالشهداء (ع) به کربلا رفت. در یکی از روزها بعد از اتمام زیارت، دید در صحن مطهر عالمی در حال تدریس  است و قریب هفتاد، هشتاد طلبه پای منبر او نشسته‌اند. می‌پرسد این عالم کیست؟ می‌گویند: آخوند  اردکانی.  آخوند خراسانی هم به جمع شاگردان می‌پیوندد و به درس ایشان گوش می‌دهد. در این بین مرحوم اردکانی مسأله‌ای را از شیخ انصاری نقل کرد و دو اشکال بر آن وارد نمود و درس را به پایان برد. از این رو هنگام بازگشت به نجف، به درس استادش شیخ انصاری حاضر شد و داستان را گفت و اشکالات را به طور کامل بیان کرد. ولی آخوند خراسانی بر واردبودن اشکال دوم هم اصرار داشت. مدتی مناظره بین استاد و شاگرد طول کشید تا اینکه یکی از طلاب به شوخی به دوستش گفت: نگاه کن! چطور این آخوند [خراسانی] اقوال آن آخوند [اردکانی] را تأیید می‌کند. دیگری گفت: بعد از آن آخوند، چشم ما به این آخوند روشن! به این ترتیب لقب «آخوند» بر محقق خراسانی ماند.


تربیت شاگردان بزرگ

شاگردان زیادی در محضر پرفیض او زانو زدند و به درجات عالی علم و اخلاق رسیدند. برخی از شاگردان وی در آینده‌ای نزدیک از بزرگ‌ترین مراجع تقلید شیعه شدند و خدمات شایان و بی‌پایانی را به مکتب تشیع و حتی عالم اسلام در کارنامه نورانی خود به ثبت رساندند. در اینجا تنها نام برخی از شاگردان مشهور ایشان را ذکر می‌کنیم: آیت‌الله میرزامحمدتقی شیرازی، مرجع استعمارستیز شیعه و صاحب فتوای جهاد مردم عراق علیه انگلیس. علامه سیدمحمدحسین شهرستانی (م1315ق) که تقریرات «درس خارج اصول» فاضل اردکانی را به چاپ رسانده است و کرسی تدریس فاضل اردکانی پس از فوت به او رسید. عالم بزرگ شیعه آیت‌الله العظمی سیدمحمد فشارکی (1253-1316ق) آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم. آیت‌الله آقاسیدحسن رضوی قمی کشمیری، پدر بزرگ عارف و معلم اخلاق، آیت‌الله سیدعبدالکریم کشمیری که در  حرم حضرت معصومه (س) کنار علامه طباطبایی مدفونند. عالم پرکار و صاحب آثار متعدد، علامه سیدعلی حسینی میبدی (م1313ق). عالم ذوفنون آیت‌الله ملاحبیب شریف کاشانی (متوفای1340ق) که نزدیک به دویست اثر در علوم مختلف از وی برجای مانده است. عارف بی‌بدیل سیداحمد کربلایی، شاگرد عارف بی‌نظیر، ملاحسینقلی همدانی

 

خدمات علمی و تألیفات

آیت‌الله فاضل اردکانی علاوه بر تربیت شاگردان برجسته و فقهای نامدار که برخی از آن‌ها در مسند مرجعیت شیعه  و نیابت امام زمان (ع) قرار گرفتند، در جهت پیشبرد مسائل اجتهادی شیعه، از نوشتن و قلم زدن در عرصه معارف فقهی و اصولی غفلت نکرد و آثار ارزشمندی از خود بر جای گذاشت. نام برخی از آثار ایشان که بدان دست یافتیم، چنین است:

کتاب‌الطهاره، تقریرات درس استادش شریف‌العلما در بحثِ بیع فضولیِ کتاب تجارت، کتاب‌الصلاه، تعلیقات بر کتاب ریاض‌المسائلِ فقیه بزرگ سیدعلی طباطبایی، کتاب‌المتاجر، تقریرات بر کتاب معالم‌الاصول فرزند شهیدثانی، شوارق‌الالهام، تقریرات درس اصول استاد و عموی خود، آیت‌الله محمدتقی اردکانی، شرح نتایج‌الافکار

متأسفانه اکثر آثار ایشان به چاپ نرسیده است و آن‌گونه که برخی از آگاهان گفته‌اند، این آثار نزد فرزند ایشان، شیخ محمد -که در کربلا نماز جماعت برپا می‌داشت- بوده است. صاحب اعلام الشیعه می‌‎گوید: به گمانم این کتاب‌ها در تهران نزد «سیدمحمد خزانه تهرانی»، ربیبِ «شیخ محمد» یادشده، باشد.


ویژگی‌های اخلاقی از زبان بزرگان

از جمله ویژگی‌های فاضل اردکانی، رک و راست‌گویی، خوش‌محضری، شوخ‌طبعی، داشتن مزاح در کلام، صراحت لهجه و گریز از شهرت و ریاست است که در میان علما به این اوصاف مشهور می‌باشد. با مطالعه مطالب کمی که از حالات ایشان باقی مانده، می‌توان شخصیت این عالم بزرگ را مصداقی از این روایت منقول از حضرت رسول (ص) دانست که: هرگاه پنهان و آشکار بنده‌ای با هم یکسان شد (و دوز و کلک و نفاق و حقه‌بازی، و دوری و ریاکاری از او دور شد) خداوند متعال می‌فرماید: این شخص بنده واقعی من است. (مشکاه‌الانوار، ص554)

محدث شهیر، مرحوم حاج شیخ عباس قمی –صاحب کتاب ارزشمند مفاتیح‌الجنان- (1294-1359ق) در کتاب «فوائدالرضویه»، پس از نقل زندگی‌نامه مختصری از آیت‌الله فاضل اردکانی، درباره ایشان می‌نویسد: «آیت‌الله فاضل به مقام و ریاست اعتنا نمی‌کرد. دارای اخلاق کریمانه، شاد و بشاش و بسیار خوش‌محضر و دل‌رحم بود و در حق‌گویی و تبعیت از حق، از ملامت هیچ کس ابایی نداشت.»

آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری نیز درباره استاد خود آیت‌الله‌العظمی فاضل اردکانی می‌گوید: «مردی که دنیا را به نظر مسخره می‌دید، ولی در باطن نسبت به امور معنوی بسیار جدی بود.»

نویسندگان کتب تراجم درباره ایشان نوشته‌اند: با آنکه مقام مرجعیت و زعامت تشیع به او روی آورده بود، اعتنایی به آن نداشت. زاهد بود و مطلب حق را بی‌مهابا (و بدون ترس و رودربایستی) مطرح می‌کرد.

آیت‌الله حاج آقامرتضی حائری، به نقل قول از پدر بزرگوارشان، آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) می‌نویسد: «بعضی مطالب مرحوم والد از ایشان [آیت‌الله فاضل اردکانی] نقل می‌کرد که دلالت داشت بر آزادی مطلق و حریت کامله ایشان، و این‌که برای حفظ اعتبارات دنیوی به اندازه بال مگسی ارزش قائل نبوده است.»

آیت‌الله‌العظمی بهجت (ره) درباره ایشان می‌فرماید: «از جمله کسانی که هم در عملیات متوغل و متعمق بوده‌اند، و هم در اخلاق عجیب بوده‌اند، مرحوم فاضل اردکانی است. حالات او کتابی پرمنفعت در اخلاق است. اگر حرف‌های ایشان گردآوری می‌شد، یک کتاب کرامت و اخلاق بود. عجایب و غرایب بسیار از او سر می‌زده و هیچ کس نمی‌تواند مثل او باشد. ای کاش کسی احوال او را می‌نوشت.


وضو ندارم

آیت‌الله شبیری زنجانی فرمودند: سال 1287 ناصرالدین‌شاه با عنوان سلطنت به عتبات عالیات می‌رود... در این سفر یک بار ناصرالدین‌شاه در حرم امام حسین (ع) بود که اذان ظهر گفته شد. اتفاقا فاضل اردکانی هم در حرم بود. شاه خطاب می‌کند که آقا اقامه جماعت کنند و ما هم با ایشان نماز بخوانیم. فاضل اردکانی که بی‌اعتنا به دنیا و مافیها بوده است، می‌گوید: وضو ندارم. به این مسائل اهمیت نمی‌داد که شاه است یا به شاه بگوید صبر کن بروم وضو بگیرم.


دیناری از وجوهات را قبول نمی‌کنم (حکایتی از زبان آیت‌الله خاتمی)

آیت‌الله شبیری زنجانی فرمودند: زمانی به دیدن حاج آقا روح‌الله خاتمی که به قم آمده بودند، رفتیم. مرحوم حاج آقامرتضی حائری و حاج شیخ محمدعلی صدوقی هم حضور داشتند. ایشان در آن دیدار دو قضیه نقل کرد که یکی از آن‌ها مربوط به فاضل اردکانی می‌شود. مرحوم خاتمی از آقاشیخ محمد یزدی، از پدرش حاج محمد جعفر که وکیل میرزای شیرازی در کربلا بوده است، نقل کردند که: میرازی شیرازی نامه‌ای به حاج محمدجعفر می‌نویسد که برو نزد فاضل اردکانی و به ایشان بگو امور کربلا را خودت قبول کن. دیگر نمی‌خواهد وجوهات و استفتائات شهر کربلا را برای من بفرستی... حاج محمدجعفر می‌گوید نزد فاضل اردکانی رفتم و سلام میرزا را رساندم و گفتم از ناحیه میرزا این پیغام را آورده‌ام. فاضل اردکانی در پاسخ گفت: دیناری از وجوهات را قبول نمی‌کنم، پاسخ استفتائات را هم نمی‌دهم، رساله هم نمی‌نویسم. مگر فلان کس برای چندتا هندی پِنتی رساله نوشت کار خوبی کرد! مرجعیت میرزا بس است. میرزا، زحمت را از دوش ما برداشته است.


عمدا زیر بار مرجعیت نرفت

آیت‌الله‌العظمی بهجت می‌فرماید:... یکی از موارد زهد آخوند فاضل اردکانی (ره) این بود که با آن همه علم و فضل و مقام، [پس از فوت شیخ انصاری] مرجعیت را قبول نکرد و به مرحوم میرزاحسن شیرازی که به درس او می‌آمد، ارجاع داد؛ در صورتی که بعضی از شاگردان شیخ انصاری (ره) گفته بودند: آخوند اردکانی بر خود شیخ هم مقدم است.


جان‌دادنی شگفت

از راه‌های شناخت شخصیت و اندازه معرفت افراد، چگونگی روبروشدن آنان با مسأله مرگ و نحوه ورود آنان به عالم آخرت است، و همان‌طور که چگونه‌زیستن و اعتقاد و اعمال انسان بر خواب او اثر می‌گذارد، بر نحوه جان‌دادن و مرگش نیز مؤثر است.

آیت‌الله حاج آقا مرتضی حائری (ره) درباره نحوه جان دادن فاضل اردکانی می‌نویسد: پدرم، آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری که در موقع مرگ مرحوم فاضل اردکانی در سامراء بوده‌اند، فرمودند: «یکی از سادات کربلا برای من نقل کرد که شب مردن مرحوم فاضل اردکانی، عده‌ای از مردم اطراف او جمع بودند؛ چون اهل کربلا خیلی شیفته صفا و سادگی ایشان بوده‌اند. ایشان اطرافیان را جواب می‌کند و می‌گوید بروید، من می‌خواهم بمیرم! وقتی مردم می‌روند، به پسرش –ظاهرا به نام شیخ محمد- می‌گوید که آب برای من بیاور. با وجودی که به خاطر مرض استسقاء، بنابر سفارش پزشکان می‌بایست کم آب بخورد، آبِ مفصلی می‌خورد و کاملا سیراب می‌شود. بعدا (به لهجه اردکانی) می‌گوید: آب خوبی (خشی) خوردیم، مردن خوبی (خشی) هم می‌کنیم. و بعد خودش رو به قبله دراز می‌کشد و می‌میرد! «هنیئاً لأرباب النِعیم نعیمهم»


دفن در حائر حسینی

آیت‌الله فاضل اردکانی پس از 77سال، عمر بابرکت و کسب علم و فضیلت در شهر مقدس کربلا در سال 1302ه.ق در به ملکوت اعلی پیوست. با فوت ایشان، بازار کربلا تعطیل شد و خیل عظیم جمعیت برای تشییع پیکر پاک آن عالم و فقیه بزرگ به حرکت درآمد و جنازه ایشان را در حائر حسینی (ع) در مقبره استاد بزرگوارشان  آقاسیدابراهیم قزوینی، نزدیک صحن کوچک حضرت سیدالشهدا (ع) به خاک سپردند. [2]


مطلب مرتبط: الگوی وقار؛ سیری در زندگی آیت‌الله حاج ملامحمد حائری اردکانی

-----------

[1] آیت‌الله خاتمی (ره) پس از تخریب و بازسازی ساختمان حوزه علمیه در سال 1344، کتابخانه‌ای در مدرسه علمیه اردکان تأسیس، و برای زنده‌نگاه‌ داشتن یاد این عالم جلیل‌القدر، به نام «آیت‌الله فاضل اردکانی» نامگذاری نمود. در سال 1371ش، ساختمان جدیدی در بیرون از حوزه، برای این کتابخانه ساخته شد و با نظارت دولت به صورت کتابخانه‌ای عمومی درآمد که مورد استقبال همگان قرار دارد. همچنین در شهر اردکان دبستان آیت‌الله فاضل به یاد این عالم بزرگ نامگذاری شده است.

[2] «کریم‌الاخلاق»، اولین جلد از سری کتاب‌های "سیمای فرزانگان اردکان"، نوشته سیداسماعیل شاکر، با تخلیص و اندکی تصرف


 

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

عصرِ یک، شنبه‌ی بهاری، با طعم ترک‌آباد

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | يكشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۳، ۰۳:۰۴ ب.ظ | ۴ نظر


ساعت 5:15 بعدازظهرِ شنبه‌، 9فروردین، با "محسن طلایی"، غرفه‌ی نقاشی ترک‌آباد را راه انداختیم. دو غرفه در اختیار ماست که در قسمت شرقی نمایشگاه نوروزی ترک‌آباد قرار دارد؛ یکی از آن‌ها، نمایشگاهی با موضوع "حجاب و عفاف" و دیگری با موضوع "ما می‌توانیم" پابرجاست که مسافرین نوروزی به صورت شبانه‌روزی می‌توانند از مطالب جذاب آن استفاده کنند؛ اما در روز فقط 4ساعت -دو ساعت صبح و دوساعت بعدازظهر- با حضور طلبه‌ها، بساطِ نقاشی پهن می‌شود و این دو غرفه پر می‌شود از بچه‌های قدونیم‌قد که نقاشی می‌کشند و از دست حاج‌آقا جایزه می‌گیرند.

صندلی‌ها را مرتب کردیم و مدادرنگی‌ها را روی میز گذاشتیم و محسن، جوایز را گوشه‌ی غرفه گذاشت و خودش روی صندلی منتظر نشست. طولی نکشید که غرفه، پر از فرزندانی شد که پدرومادرانشان را با اشتیاق به بساط نقاشی کشانده بودند. نقاشی‌شان که تمام می‌شد، صف می‌کشیدند تا به حاج‌آقا نشان دهند و جایزه بگیرند. محسن نیز به فراخور سن‌‎شان سؤالی می‌پرسید و جایزه‌ای تقدیم‌شان می‌کرد.

 غرفه شلوغ، و صف طولانی، و محسن تک و تنها در مقابل گرمایِ آفتاب، می‌بایست با همه بچه‌ها صحبت کند و سؤالی بپرسد و جایزه‌ای پیشکش کند. به خاطر همین گاهی از من می‌خواست که به یاری‌اش بشتابم.

من بیرون غرفه، نقاشی‌های بچه‌ها را برای نصب جلد می‌گرفتم و بچه‌ها را برای نقاشی‌کشیدن و جایزه گرفتن به غرفه هدایت می‌کردم.

محسن را در کلاس کفایه و درس خارج اصول استاد حیدری فسایی دیده بودم؛ ولی هیچ وقت این‌قدر دوست‌داشتنی به نظر نمی‌رسید که امروز -با سروکله‌زدن با بچه‌های قدونیم‌قد- به نظر می‌رسید؛ مخصوصا اینکه محسن از نوع "طلایی"اش هم هست!

فرزندان و پدرومادر واقعا از این نمایشگاه راضی بودند. یکی از مادران گفت ما به 7 استان رفته‌ایم، ولی هیچ کدام از شهرها بهتر از اینجا نبود. گفتم: نظر لطفتونه و خوبی از خودتون. گفتم همین مطلب رو که به من گفتین رو تو دفتر پیشنهادات هم بنویسید؛ نوشت: ما از 7 استان کشور دیدن کردیم؛ ولی اینجا از همه‌جا پربارتر و قشنگ‌تر و به نظر من تأثیرپذیرتر بود. ایکاش در سراسر ایران این‌چنین مراسم برگزار می‌شد...

معمولا کودکان و نوجوانان در این غرفه نقاشی می‌کشند؛ اما گاهی صحنه‌های جالبی در نمایشگاه خلق می‌شود؛ یک پیرمرد هفتادساله‌ی اصفهانی آمد و نقاشی کشید و پیش محسن رفت تا جایزه‌اش را بگیرد. محسن هم با همان برخورد جذابی که داشت خندید و گفت: به به! نقاشیِ کودکِ درونت را زیبا کشیدی! پیرمرد جایزه‌اش را گرفت و با خوشحالی آمد تا نظرش را در دفتر پیشنهادات بنویسد؛ چند دقیقه‌ای طول کشید تا نظرش را نوشت: اینجانب محمدعلی دادخواه از نجف‌آباد اصفهان، سنه 70سال. خداوند توفیق شما بده که همیشه از این کارها انجام دهید.

تنها کسی که امروز نقاشی‌اش را  با موضوع ایام فاطمیه کشید، دختری ده-دوازده ساله، از لرستان بود، که هیچ به ظاهرش نمی‌آمد که چنین نقاشی‌ای بکشد. وقتی این نقاشی را برای نصب‌کردن جلد می‌گرفتم، به یکی از همشهریان که در بیرون غرفه بود نشان دادم و گفتم که چه دختری این نقاشی را کشیده است. جمله جالبی گفت. گفت: ظاهر هیچ کس، نشان نمی‌دهد در فکرش چه می‌گذرد.

آن‌چه بیشتر از همه نظر بازدیدکنندگان را از این غرفه جلب کرده بود، حضور "حاج‌‎آقا" بود. شاید بعضی از خانواده‌ها تاکنون در زندگی‌شان با هیچ حاج‌آقایی برخوردی نداشتند و امروز به بهانه‌ی نقاشی کودکان‌شان، "حاج‌آقا" را از نزدیک دیده بودند و فهمیده بودند که حاج‌‌آقا، آنگونه که فکر می‌کردند نه تنها فرد غریبه‌ای نیست، بلکه بسیار مهربان و دوست‌داشتنی است.

خیلی از بازدیدکنندگان، به خاطر حضور "حاج‌آقا" در غرفه نقاشی، تشکر می‌کردند و بعضی‌ها هم قدردانی‌شان را مکتوب ‌کردند. نوشتنِ همه نظراتِ تشکرآمیزِ والدین دراین‌باره، سخن را به درازا خواهد کشاند. فقط به یکی از اونا اشاره می‌کنم: توفیق‌تان روزافزون، غرفه عالی بود. از حضور حاج‌آقای روحانی هم کمال تشکر  و قدردانی می‌شود.

اما من همچنان در این فکر، که چرا حاج‌آقای طلاییِ ما، دست‌تنهاست و دیگرحاج‌آقاهای شهر کجا هستند تا محسن را دریابند!

 

پی‌نوشت: البته این وجیزه، تنها گزارشِ یک روز از فعالیتِ طلاب زحمت‌کش اردکانی است که علاوه بر ترک‌آباد، در پارک‌شهر و میدان آزادیِ شهر نیز این طرح و طرح‌های جذاب دیگر را اجرا می‌کنند، که نباید زحمات بی‌دریغِ آن‌ها را نادیده گرفت. اجرشان با صاحب این روزها، حضرت فاطمه (س).

این مطلب در سایت اردکان‌گویا منتشر شد.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی