تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

سکولارها حسینی نیستند

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۲، ۰۴:۰۹ ب.ظ | ۸ نظر

«هیات‌ها نمی‌توانند سکولار باشند؛ هیأتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هر کس علاقه‌مند به اسلامِ حسین است، یعنی علاقه‌مندِ به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون‌دادن است، اسلام جان‌دادن است؛ معناى اعتقاد به امام حسین این است».(مقام معظم رهبری، ۱۳۹۲/۰۸/۲۰)

«می‌گویند مسیحیت این افتخار را دارد که هیچ اسمی از جنگ در آن نیست؛ اما ما می‌گوییم اسلام این افتخار را دارد که قانون جهاد دارد... در مسیحیت چیزی نیست؛ چهار تا دستور اخلاقی است، یک سلسله نصیحت‌هاست از قبیل اینکه راست بگویید، دروغ نگویید، مال مردم را نخورید. این دیگر جهاد نمی‌خواهد... مسیحیت از حدود اندرز تجاوز نمی‌کند؛ اما اسلام تمام شئون زندگی بشر را زیر نظر دارد؛ قانون اجتماعی دارد، قانون اقتصادی دارد، قانون سیاسی دارد، آمده برای تشکیل دولت، تشکیل حکومت؛... آن‌وقت چطور می‌تواند قانون جهاد نداشته باشد؟ پس اینکه یک عده می‌گویند دین باید همیشه با جنگ مخالف باشد و باید طرفدار صلح باشد نه طرفدار جنگ چون جنگ مطلقاً بد است، اشتباه است. دین البته باید طرفدار صلح باشد، قرآن هم می گوید: وَ اَلصُّلْحُ خَیْرٌ [نساء/128] صلح بهتر است؛ اما بایستی طرفدار جنگ هم باشد. در آنجا که طرف حاضر به هم‌زیستی شرافتمندانه نیست و به حکم اینکه ظالم است و می‌خواهد به شکلی شرافت انسانی را پایمال کند ما اگر تسلیم بشویم ذلت را متحمل شده‌ایم و بی‌شرافتی را به شکل دیگری متحمل شده‌ایم. اسلام می‌گوید: صلح، در صورتی که طرف آماده و موافق با صلح باشد؛ اما جنگ، در صورتی که طرف می‌خواهد بجنگد». (مجموعه آثار شهیدمطهری، ج 20، ص 223 و 224).


یک سکولار و یک نفر که دین را تنها در امور فردی خلاصه می‌کند و مخالفِ دخالت دین در عرصه اجتماع و سیاست است و دین را از سیاست جدا می داند، همیشه و در هر شرایطی، بدون درنظرگرفتنِ موقعیت زمان و مکان، بین جنگیدن و نجنگیدن، صلح را انتخاب می‌کند؛ حتی اگر طرفِ مقابلش به تعبیر شهید مطهری "حاضر به هم‌زیستی شرافتمندانه" نباشد، حاضر است شرافتمندانه، شرافتِ انسانی‌اش را پایمال کند و ذلیل‌ترین قراردادها را متحمل شود و زیرِ بارِ ظلمِ ‌‌‌ظالم برود!

از سکولاربودن تا سکولارنبودن یک "حسین" فاصله است.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

جنگ

حسینی

سکولار

شهیدمطهری

صلح

مقام معظم رهبری

نظرات  (۸)

  • حاج سالار
  • سلام
    مسیحیتی که حرفی از جنگ توش نیست دو بار بیشتر جهان رو به آتش کشیده و میلیون ها نفر رو کشته
    از بمب اتم استفاده کرده


  • محمد هجران
  • سلام جالب بیدددددددددددددددددد

    مثل همیشه

     

    پاسخ:
    سلام
    ممنون از شما؛ مثل همیشه
  • حسین بوذرجمهری
  • سلام
    ممنون از لطفی که نسبت به حقیر داشتید. خجالت زده کردید.
    ناظر به استفاده شما از کلمه «صلح» شما رو دعوت میکنم به مطالعه اشاراتی که استاد حسن عباسی در این رابطه داشته اند. ایشان بیان میکنند که «صلح» و «اصلاح» از یک ریشه هستند و با واژگان «فساد» و «افساد» متضاد هستند. آنچه منظور شما از «صلح» بود واژه‌ی «آشتی» است که متضاد با «جنگ» است. در واقع جنگ و صلح روبروی هم نیستند بلکه جنگ و آشتی روبروی یکدیگرند.
    کاربرد اشتباهی است که ما ایرانیها داریم و اگر این اشتباه را «اصلاح» کنیم احتمالاً بسیاری از گره های ذهنی ما در رابطه با احادیث و قرآن و اسلام باز میشوند. چرا که ایجاد صلح و اصلاح میتواند همراه با جنگ باشد. همانطور که امام حسین میفرماید: من برای اصلاح دین جدم قیام کردم. یعنی برای ایجاد صلح، جنگ کردند.
    البته در نهایت ایجاد صلح و اصلاح منجر به آشتی میشود. در کل خوب است نسبت دقیق این واژگان را بشناسیم و به دیگران معرفی کنیم.
    ممنون از متن خوبتان
    یاعلی
    پاسخ:
    سلام حسین جان!
    ممنون از لطف شما. خوشحالمون کردی
    از مطلبتون خیلی استفاده کردم. واقعا نکته خوبی بود؛ ولی باید بیشتر دقت کنم؛ چراکه با این بیان، نتیجه، وسیله رو توجیه می کنه و برای رسیدن به صلح، -به هر قیمتی شده- جنگ مشروعیت پیدا می کنه.
    یا اینکه اساسا معنای جنگ چیه؟ این ها همه قابل بحث است. نکته خوبی بود و قابل تأمل.
    ممنون از شما. در پناه حق باشید.
  • حاج سالار
  • سلام
    اگر از ابتدا خداوند خلیفه اللهی را برای انسان قرار داد  ردائی بود که بهر محمد دوخته شد
    بروزم
    یه سر بزن
    با تشکر
    پاسخ:
    سلام سالارجان!
    ممنون از متن زیبات
    باشه، حتما میام.
  • سید محمد آقا
  • سلام خدمت آقا مجتبی عزیز

    امیدوارم بتوانم مفهومم را برسانم

    اول بیاییم بدانیم چرا سکولار در جوامع مختلف مثل غرب بخصوص آمریکا ، در فرانسه که با نام لاییسیته و  حتی در هند پایه گذاری شد.
    در ابتدا تعریف سکولار: یک قانون زیستن است و به طور کلی برای کسانی است که باورهای مذهبی و خرافی را ناکافی و یا غیر قابل اطمینان و یا غیر قابل باور یافته اند.

    اصول سکولار
    1-بهبود وضعیت زندگی با توجه به مفاهیم مادی زندگی
    2-دانش تنها وسیله در دسترس انسان است
    3-اینکه خیر در نیکی کردن است.چه جهان دیگر در کار باشد یا نباشد.
    4-نیکی کردن در این جهان و پی جویی این نیکی خیر است
     

    آقا مجتبی عزیز: ما دو نوع سکولار داریم یکی سکولاریسم سیاسی که خود شما بهتر میدانی یعنی ما نهاد دین را از نهاد دولت جدا کند و حکومت نسبت به تمام دین ها و فرقه ها نگاه یکسان داشته باشد و تکثیر آنها را به رسمیت بشناسد و نسبت به همه آنها بی طرف باشد. به طور کلی همزیستی مسالمت آمیز اتفاق خواهد افتاد. نوع دوم سکولار از نوع فلسفی است که معادل بی دینی  و بی اعتقادی به دیانت است و نوعی ماده گرایی است.

    در اینجا ما کاری با سکولار فلسفی نداریم چون با عقاید ما کلا جور نیست ولی چرا در جامعه ما با سکولار سیاسی نیز رعایت نمیشود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    چرا دین داران میخواهند دین خودشان را به حلقوم ملت بچاپانند؟؟؟؟؟؟

    چرا دین گریزی در جامعه ما بسیار بیشتر از قبل شده است؟؟؟


    من نمیفهمم هیاتها نمیتوانند سکولار باشند یعنی چه اگر امکان دارد باز کنید ممنون.

    هیهات من الذله
    بابا سید، دست ما رو هم بگیر
    پاسخ:

    سلام آقای سلطانیه

    قدم رنجه فرمودید. خیلی خوشحال شدیم.

    موفق باشید

    با سلام خطری که امروز جامعه ما را تهدید می کند خطر سکولار است در سه بخش «سیاست،اقتصاد و فرهنگ» آنچه مجاهدین اول انقلاب با آن جنگیدند سکولاریسم سیاسی بود اما آنچه امروز مطرح است فرهنگ سکولار است که از طرق مختلف به اصطلاح علمی وارد کشور ما شده است. چیزی که هست کسی این سکولازیسم به اصطلاح علمی را دشمن نمی داند حداکثرآن است که آن را رقیب خود می شمارد و سعی می کند از او جلو بزند. دانشگاهها نمونه بارز و موسسات حوزوی نمونه کوچک آن است غافل از آنکه این سکولاریسم علمی از سکولاریسم سیاسی بسیار خطرناک تر و از لحاظ دشمنی ،پیچیده تر است. جایی که ما باید با این به اصطلاح علم سکولار مبارزه کنیم آن را رقیب خود ساخته ایم اشتباهی که دکتر شریعتی در مورد مارکسیسم انجام داد هم همین بود.عجالتا جامعه ما دچار مرض شریعتی شده است(برای اطلاعات بیشتر مراجعه شود به کتاب گفتگوی چهار جانبه از انتشارات صدرا).ما دشمن خود را رقیب خود گرفته ایم و با دشمن فرضی می جنگیم.
    پاسخ:
    سلام
    نکته‌ی بجا و قابل تأملی فرمودید. خیلی استفاده کردم.
    به قول یکی از دوستان شفیق: «موضوع درگیری زمان ما سکولاریسم سیاسی نیست؛ 35سال پیش، امام راحل، پنبه آن را  زدند. نکته درگیری بعد از انقلاب، سکولاریسم علمی است. درست مثل کمونیست؛ باید توجه داشت علوم سکولار رقیب ما نیست، بلکه دشمن ماست. ما اساسا علم دیگری، و با طبقه‌بندی دیگری داریم.»
    در جواب دوستی که گفته است معنی «هیات سکولار» چیست؟ می گویم: هیات سکولار به هیاتی می گویند که مسایل سیاسی قیام امام حسین را به حاشیه می برد ومحور مباحث را چنانکه امروز شاهدیم به «عشق» و یا در گذشته به «عزای فردی» تاویل می برد حال آنکه هیات غیر سکولار هیاتی است بر پایه واقعیت قیام سید الشهداء که «امر به معروف و نهی از منکر سیاسی» بود، نه فردی.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">