تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

با یک تماس میلیونر و شاید هم میلیاردر شوید!

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | شنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۴۷ ق.ظ | ۲۱ نظر

دیشب ساعت 21:51:23 این پیام را دریافت کردم:

با سلام. ای صاحب شماره سلام. بنده محمد بختیاری، عشایر چادرنشین شهر شوش دانیال خوزستان هستم. شماره رو استخراه [استخاره] کردم؛ از پیش سیدی؛ در مورد امر خیری مزاحم شدم. حقیقتش یه عموی پیری دارم که در کنار قبرستانی قدیمی؛ با گوسفندان. مقداری وسیله زیرخاکی: 1816 تا سکه و 2 عدد مجسمه آدم و کتاب کوچکی و چندتا لیوان. حالا ای بنده خدا خودت وکیل ابوالفضل، اگر خودت یا کسی رو داری بفروش؛ نصف نصف. فقط تورو به فاطمه زهرا بین خودمون باشه. منتظرتم

خلاصه از میان ده‌ها و شاید صدها طعمه، تیرش به هدف اجابت خورد و یک یزدیه ساده، آن هم از نوع اردکانی‌اش؛ که تا این وقت شب با پسربچه چهل روزه‌ی ختنه‌کرده، دست‌وپنجه نرم می‌کرد و می‌خواست با استفاده از خواب کوتاه شاهزاده‌اش، ساعتی را بخوابد تا خود را برای "شب‌بیداری" [بخوانید شب‌زنده‌داری] آماده کند، در جواب این پیام نوشت: سلام. اشتباهی نفرستادی؟

هنوز چشم مبارکشان به پیام ما روشن نشده بود که تماسید؛ زبان، زبان عشایری. لحن، لحن روستایی؛ به سادگی همه ساده‌دلان عالم حرف می‌زد و داشت دل این ساده‌دلِ اردکانی را می‌برد به سمت نصفِ 1816 تا سکه، 2 عدد مجسمه آدم و کتاب کوچک و چندتالیوان! همان اول تماس، اسمم را پرسید؛ گفتم طه هستم. نمی‌دانید با این آقاطه گفتنش، آن هم با لحن شیرین روستایی‌اش، دل این آقاطه رو به کجاها می‌برد!

جانم برایتان بگوید که این آقادزدِ بختیاری، ده دقیقه‌ای حرفید و با التماس از منِ اردکانی می‌خواست که برادریم را ثابت کنم! گفتم شما برادریت را ثابت کن؛ اگر آمدیم آنجا و  "شقه"‌مان کردید چی؟ کلی اعتمادسازی کرد که بابا! شقه‌شدنی در کار نیست و ما از عشایریم [و فقط گوسفند را شقه می‌کنیم و جیب را چپه!] تازه ما به آقادزده بدهکار شدیم که باید اعتمادسازی می‌کردیم و برادری‌مان را ثابت!

خلاصه‌ی ده دقیقه حرف‌زدنش این بود که این 1816 تا سکه و ... مال عموشه. عمو هم بش اطمینان نداره و می‌گه تو شهر کسی رو نمی‌شناسی و آشنایی نداری و فریبت می‌دن. با یکی راه بلد و جنس‌شناس بیا تا جنس‌ها رو بت بدم که بفروشی. می‌گفت جنسا وبال گردنوشونه، حمل و نقلش سخته، اگه ارزش داره می‌خوان بفروشن و از شرش راحت بشن. کلید حل مشکل این آقادزده این بود: من و تو یک پولی رو نزد "عمو"م گرو می‌گذاریم تا جنسارو به ما بده؛ بعد میریم جنسارو میفروشیم! 

واقعا سناریو رو زیبا طراحی کرده بود؛ ولی خیلی حرفه‌ای نبود.

از خواب شیرین بیدار شدم؛ و حالا باید شاهزاده‌ی ختنه‌کرده‌ی بیقرار را -که به پدر اجازه داده بود دقایقی، خواب شیرینِ میلیاردرشدن را ببیند-، دریابم و واقعیت شیرینِ "بابا"داشتن را به کامش می‌چشاندم.

می‌دونید چیه؟ کلا آدم دل‌رحمی هستم. دلم نمیاد کسی رو ناامید کنم؛ حتی آقادزدا رو؛ چون آدم به امید زنده است. به خاطر همین این آقامحمد بختیاری منتظر منه که تا چند روز دیگه باش تماس بگیرم و خبر نهایی رو بش بدم! تا اون موقع خدا بزرگه و روزیه آقادزده رو جای دیگه حواله می‌ده. اینها هم بنده خداأن و می‌خوان شکم زن و بچه‌شون رو سیر کنن!

راستی اگر کسی می‌خواد میلیاردر بشه و یا با خوابِ شیرینِ میلیاردرشدن، خستگیِ روزانه از تنش در بره، بگه تا من شماره این آقادزده رو بش بدم. مخصوصا اینکه خودش تماس می‌گیره و رؤیای شیرین میلیاردرشدن، کاملا مجانیه؛ با اغماض از 15 تومان پیامکِ ارسال‌شده! فقط اونایی که شماره می‌خوان به دو نکته توجه کنند: اول اینکه این آقا دزده، برای هر کسی بیشتر از هزار تومان [ده دقیقه تماس] هزینه نمی‌کنه؛ چون بعد از اون، شارژش تموم می‌شه؛ به خاطر همین سعی کنید تو همین ده دقیقه حرفاش رو باور کنید تا حداقل در قبال رفع خستگی‌تان به آقادزده امید داده باشید. دوم اینکه توروخدا بین خودتون باشه. انصاف هم داشته باشید؛ نصف نصف!

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

نظرات  (۲۱)

  • حاج سالار
  • آغا من اعتراض دارم
    آقای روحانی باید جواب بدن.
    این طرح از روی طرح گربه نره و روباه مکار از داستان پینوکیو دزدیده شده
    قسمت شماره چندش رو یادم نمیاد ولی همون قسمتی که پینوکیو پولاش رو زیر درخت دفن کرد، هست. با این تفاوت که حالا این دزد عشایر نشین پولا رو داره از زیر خاک در میاره و طرح برنامه روباه مکار حرفه ای تر بود
    --------------
    سید جان اتفاقا منم یه مورد از این پیامکا داشتم. باز دزد پیامک من نزدیک تر بود و از عشایر!!! زحمت کش اراک بود که می خواست بی زحمت با پول من میلیاردر بشه
    پاسخ:
    سلام سالارجان!
    از اینکه ریشه سناریوی این آقادزده رو برملاکردین ممنون؛ اما چرا قضیه رو سیاسی می کنید؟! این قضیه کاملا اجتماعی-فرهنگی- روستایی- عشایری است!

    در ضمن داستانتان را مفصل ذکر می کردید تا از انواع مخ زنی این قشر زحمت کش آشنا بشیم.

  • حاج سالار
  • ای اقا
    بنده در ادامه سلسله اتفاقات اجتماعی و تشکر های کاملا مردمی!!! از مسئولین، از مسئول اجرائی کشور خواستم تا موضوع رو بررسی کنن و یه بار دیگه این خوشی ها رو به زندگی ما بر گردونن
    #مچکریم
    پاسخ:
    ممنون از احساس وظیفه تان!
    در ضمن مدتی است که مطلبی راجع به حوادث اخیر ایران و جهان نوشتم که در پست بعدی می گذارم انشاءالله.
    نظرتان را آنجا مرقوم فرمایید، نافذتر است.
    سلام سید
    سالار خوب ریشه یابی کرده بود و به پینوکیو رسانده بود قصه را. حالا چرا 1816 تا سکه؟ لابد می خوای بگی: پس چن تا؟
    پاسخ:
    سلام سیدمجیدجان!
    واقعا سالار خوب ریشه یابی کرده.
    راستی پس چندتا!

    سلام سید مجتبی جان! خوبید ؟ ممنونم از حضورتان

    واقعا این پیامک هم مصیبتی است برای خودش چه برسد به بلوتوث و وی چت و...

     

    پاسخ:
    سلام حمیدجان!
    خوش آمدی و قدم رنجه فرمودید! شرمنده کردید ما را.
    ممنونم؛ خوبم.
    واقعا مصیبتی است این تکنولوژی!
    موفق و همیشه در پناه حق باشید
  • محمد هجران
  • می گویند اگر در خانه کس است یک حرف بس است!!!!!!!!!

    به این جمله خوب دقت کنید::::

    اگر آمدیم آنجا و  "شقه" مان کردید چی؟ کلی اعتمادسازی کرد که بابا! شقه شدنی در کار نیست و ما از عشایریم.

    یک حرف من:ما از عشایریم و آن هم باسبیلی کلفت از بناگوش دررفته.

    پاورقی:شقه کردن روشهای متفاوتی دارد که ذکرش به درازا می انجامد.

    پاسخ:
    سلام محمدجان!
    زیبا بود نکته سنجی و قیافه شناسی تان!
    ولی انصافا عشایر، قشرِ ساده دل و پاکی اند و آقادزدها هم از خوبیِ نام عشایر سواستفاده می کنند؛ البته دزدای زحمت کش تو همه قشری هستن؛ حتی عشایر.
  • مرتضی عابدی اردکانی
  • ممنون از حضور و نظرتان حضرت آقا

    پاسخ:
    سلام آقای عابدی! بهتر بگم استاد عزیز!
    خواهش می کنم.
    من از دیدن وبلاگ شما لذت می برم.  واقعا دغدغه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسیِ جنابعالی ستودنی است.
    موفق و همیشه در پناه حق باشید.
  • سید محمد آقا
  • سلام خدمت آقا سید مجتبی


  • سید محمد آقا
  • سلام آقا مجتبی

    متن خیلی جالب بود هم از ادبی و هم از نظر محتوا و هم از نظر احوال جنابعالی در شهر غریب که فهمیدیم سید محمد پارسا نیز ختنه شده است...

    داداش مشتب: به درویشی قناعت کن که سلطانی خطر دارد .
    به همین حقوق طلبگی قناعت کن خدا برکت بده.

    پاسخ:
    سلام آقاسیدمحمدآقای عزیز و برادر گرامی!
    ممنون؛ چوب نزنید مارا.
    توصیه تان را چون گوشواره، آویزه گوش مان می کنیم.
    موفق باشید.
    سید حوصله داری ا دری وری مینوسی بعد میگی برو بخون
    بجا این اراجیف ختنه کرده را دریاب
    پاسخ:
    سلام آقای دکتر!
    تو شرایطی که من هستم؛ صبح تا ظهر درس خوندن و بعد از ظهر هم تو یک مؤسسه فرهنگی کار کردن، هر از گاهی دری وری نوشتن می چسبه؛ مخصوصا اینکه این اراجیف، نیم نگاهی هم به واقعیت داره.
    در ضمن در خلال تیمارکردنِ "شاهزاده"، توفیقی حاصل شد تا با آقا دزده صحبت کنیم.
    ممنون آقای دکتر.
  • سید محمد آقا
  • آقا سید مجتبی عزیز

    ترشه را خوب ادامه بده تا به کرت و کوزه ای برسه ...بیشتر فعالیت کن
    پاسخ:
    سلام محمدجان!
    چشم. انشاءالله ادامه ش می دهم. مردم اول کرت و کوزه می خرند و بعد تِرِشه می گذارند، ولی ما اول تِرِشه می گذاریم تا به کرت و کوزه برسیم! حکایت دگمه و خیاط است، حکایت ما!
    ممنون. موفق باشید.
  • بانوی میلیاردر
  • سلام... باورتون میشه که تا ی مدت همینطوری زل زده بودم به مانیتور و فکر میکردم!!!! مامانم میگفت چت شده! جالبه واقعا... این روزا خیلی اتفاقای متنوعی به گوشم رسیده اما این دیگه آخرش بود! اما ی حسن داشته اونم اینکه سرگرم بودین:))))
    پاسخ:

    سلام بانوی میلیارد!

    این اتفاقای متنوعی که به گوشت می رسه از برکات تکنولوژیه!

     دوست عزیزم آقا حمید خوب نوشته که: "واقعا این پیامک هم مصیبتی است برای خودش، چه برسد به بلوتوث و وی چت و..."

    اما به قول شما یه حسن داشت و اونم اینکه سرگرم بودیم.

    راستی عنوان این پست، عجیب با نام شما تنه می زند! نکنه به هوای میلیارد شدن، هوای خواندن پست ما را کرده ای؟!

    درضمن این پست یک نتیجه اخلاقی هم داشت:

    نابرده رنج گنج میسر نمی شود                             مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

  • حسین اکبری نودهی
  • دوشنبه 25 آذر1392 ساعت: 15:45 توسط:ترشهسلام حاج حسین

    نفس گرمی دارین و این نفس گرمتون من رو از وبلاگ دوستم "محمد هجران" به اینجا کشوند .


    واقعا کلبه تون دلنشین و خواندنی و مفیده .


    خوشحال می شم به وبلاگ جدید من هم سر بزنید و فعلا سه پست گذاشتم و نظرتون رو مرقوم فرمایید .

    در ضمن نمی دونم سؤالایی که کاربران تون می پرسم، تو وبلاگشون هم جواب می دین یا فقط اینجا جواب می دین . به هر حال حتما تو وبشون هم جواب بدین .

    خیلی التماس دعا داریم .

    من هم در جوار حضرت معصومه دعاگوی تان هستم؛ اگر قابل باشم .


    در پناه حق باشید .


    پاسخ:
    سلام و درود بر شما

    خیلی از بذل عنایت شما سپاسگزارم

    خدا را شاکرم که در مسیر نشر معارف دین در فضای مجازی ، همسنگرانی مثل شما نصیبم می کند .

    در ضمن ، حضور در وبلاگ عزیزان بازدیدکننده - پس از حضور در کلبه فرهنگی ام و درج نظر به رسم دید و بازدید - از شیوه های تبلیغی این حقیر است .

    التماس دعا

    خدا حافظ آبرویمان باشد در دنیا و آخرت
  • حسین اکبری نودهی
  • سلام سید بزرگوار

     

    خرسندم از آشنائی با شما

     

    در مسیر نشر معارف برایتان آرزوی توفیق روز افزون دارم .

     

    با امید به خدا و اتکال و اتکاء به او ادامه دهاید .

     

    یا علی و همواره با " علی "

     

    خدا حافظ آبرویمان باشد در دنیا و آخرت

    پاسخ:

    سلام حاج حسین عزیز!

    خیلی ممنون از دعای زیبا و حمایت تون.

    موفق باشید و در پناه حق.

  • حاج سالار
  • سلام
    خوشم اومد
    خب گرفتی مطلبو سید
    پاسخ:
    خواهش می کنم؛ سالارجان!
    مطلب خوب و جالبی بود.
    سرگرمی خوبیه حتی بهتر از سونا وجکوزی.
  • اردکان نویس
  • برادر بزرگوار مطلب بسیار زیبایی بود. سپاس.
    بنده هم با مالباخته اش برخورد کرده ام هم با همین عشایر حرف زده ام. کلاهبردار از یک اصل ساده بهره می برد و ان استفاده از خصلت حرص و ولع مردمی که می خواهند بدون تلاش و یکشبه مایه دار شوند! همین. فقط برایم سوال است که چرا چنین کلاهبرداری با چنین حجمی توسط دوستان امنیتی و قضایی برچیده نمی شود!
    پاسخ:
    خیلی ممنون "همشهری نویس"
    واقعا قدم رنجه فرمودید و کلبه ما را نورانی کردید.

    اتقاقا برای من هم جای سؤال دارد که آیا دوستان امنیتی و قضایی در مقابل این نوع کلاهبرداری اقدامی انجام داده اند یا خیر.
  • محتـ ـسبـ
  • خیلی جالب بود :)
    ولی راه خوبیه برای پولدار کردن بقیه !!!
    پاسخ:

    منظورتون پولدارکردن آقادزداست دیگه!

    شبیه همون پیامک زن صیغه ای 90 هزارتومنی است که کلی کاسبی کرده بود. همه این کلاهبرداران هم روی یک خصلت مردم حساب می کنن
    پاسخ:

    بله. از روی خصلتِ حرص و طمعی که در انسان است؛ در شهوت‌ جنسی، جاه‌طلبی و...

    ممنون از نظرتون خانمِ ایرانیِ مقیمِ آلمان!

    موفق باشید.

  • امید باقری
  • سلام
    چه باحااااااااااااااال
    من چند مدت پیش این جریان رو از اخبار شنیده بودم و حتی برا یکی از دوستام هم اس ام اسش اومده بود و جالب تر از همه اینه که امروز این اس برای خودم هم اومد
    منم پیام دادم برووووووووو،برو تا ندادمت دست پلیس،،همین،دیگه پیام نداد
    پاسخ:
    سلام دوست عزیز!
    ممنون از ابراز لطف.
    چه جالب که هنوز شگرد این دزدها  کهنه نشده و دارن پیام می‌دن تا طعمه‌هاشون رو تور کنن. البته دزدها شگردهای مختلفی برای دزدی دارن؛ این شگرد هم بیشتر، با سوء استفاده از «طمع پولدارشدنِ» مردم، -آن هم در وضعیت نسبتا نامناسب اقتصادی امروز- توسط برخی دزدانِ حرفه‌ای طراحی شده.
    کاش همه مثل شما زرنگ بودن؛ اما بالاخره عده‌ای فریب این دزدهارو می‌خورن. پیامِ امروز یکی از این دزدها به شما، شاهد بر این مدعاست.
    براتون آرزوی موفقیت می‌کنم.
    سلام این پیام برا منم اومده تا بهش گفتم هیچی تو دستو بالم نیست جا خورد و قطع کرد بهش گفتم کجا باید بیام میگفت بین شوش و دزفول چادرنشینیم بیا اونجا،، تفلک خیلی هم دل رحمه میگفت نسم نسم ؛
    پاسخ:
    سلام
    جالبه؛ همانطور که علم داره پیشرفت می‌کنه، آدم‌ها پیچیده‌تر می‌شن و دزدی‌ها هم پیشرفته‌تر می‌شه
    اگه میخوایین به صورت قانونی وام میلیاردی بگیرین راحته ولی باید برنامه ریزی کرد که از این پول چه جوری استفاده کرد.اونایی که شرکت یا کارخونه دارن و میخوان گسترش بدن یا هرکار دیگه اگه بتونن سند معتبر معرفی کنن بنده میتونم در کمتر از یک ماه هر مبلغی بخوان جور کنم.البته بستگی به اعتبار شرکت هم داره
    پاسخ:
    چه جالب!
    یعنی اگه وام بخوایم یا بخواییم یکی رو معرفی کنیم، با ایمیلتون با شما تماس بگیریم؟
    اونوقت با چه ضمانتی؟
    چنددرصد پول رو خودتون برمی‌دارین؟
    البته می‌دونید که! یکی از راه‌های دزدیِ حرفه‌ایِ این دور و زمونه، دزدیدن «یک سندِ معتبره»؛ که با اون سند، خیلی کارا می‌شه انجام داد!


    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">