تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حوزه علمیه» ثبت شده است

مصاحبه با آقا شیخ احمد احمدی، روحانی انقلابی اردکان

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | سه شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۷، ۰۱:۵۸ ب.ظ | ۰ نظر

صبح سرد زمستانِ 15 بهمن 91 بود به دنبال خط تاریخی 57 در اردکان با پرس‌وجو به روبه‌روی حوزه علمیه رسیدیم. روبه‌روی درب خانه‌ای که بسیاری از حاضرین سال 57 او را از فعالین آن دوران می‌دانستند. پای صحبت پیرمردی نشستیم که فرازونشیب و سختی روزگار به‌وضوح در چهره او نمایان بود و از همان ابتدا ساده و بی‌تکلف گفت که بیماری، خیلی از خاطرات را از او به یغما برده. پیرمرد با طمأنینه و بسیار کم‌رمق حرف می‌زد. نوایی بی‌جان از نای گرم او از خاطرات 30 سال پیش انقلاب می‌گفت و مصاحبه ما شروع شد.

محمد شاکر اردکانی


در مورد شهید قانعی و نحوه شهادت این بزرگوار بگویید؟

 آنچه خاطر دارم این است که سال 57  و 12 رمضان بود. تظاهرات طبق روال از مسجد کشکنو که پایگاه انقلاب بود آغاز شد. به همراه تظاهرکنندگان حرکت کردیم. شعارها الله اکبر و درود بر خمینی بود. تا رسیدیم  روبه‌روی مسجد حاج محمدحسین. صدای تیراندازی فضا را پر کرد. هر کسی به طرفی می‌دوید. ناگهان ولوله‌ای شد. جوانی روبه‌روی خیابان شهید قانعی که آن روز سینا بود، روی زمین افتاد. گلوله‌ای زیر کتف او اصابت کرده بود. او را به بیمارستان رساندند و در آنجا شهید شد. البته تعداد دیگری از افراد نیز زخمی شده بودند.



در مورد نقش آیت الله خاتمی بگویید.

ایشان هدایت گروه‌ها را به عهده داشت. گروه‌ها را خط‌دهی و راهنمایی می‌کرد و در این دوران، افراد زیادی به دیدن این بزرگوار می‌آمدند. آقایان خامنه‎‌ای، منتظری، فلسفی و افراد دیگر که بنده به خاطر ندارم به دیدنشان می‌آمدند.

ایشان سخنرانی می‌کرد. پیام می‌داد و در کل پشتوانه تیم‌های نقلابی بود و کمک می‌کرد.


در مورد اطلاعیه‌های آن زمان بگویید.

آن زمان چند گروه فعال انقلابی بودند که با محوریت و پشتیبانی حضرت آیت الله خاتمی و همکاری برخی روحانیون در مسیر مقابله با رژیم تلاش می‌کردند. هر کدام در شاخه‌ای فعالیت و تلاش می‌کردند. یکی از این گروه‌ها آقای علی سپهری، سید باقر حسینی‌نژاد، شهید خالصی، شیخ جواد شاکر و تعدادی دیگر بودند. اطلاعیه‌ها از تهران برای علی سپهری پست می‌شد و او با گروهش اطلاعیه‌ها را می‌گرفت و در اتاق مسجد قرائت‌خانه، پنهانی تکثیر می‌کردند و در اختیار عموم مردم قرار می‌دادند.



هزینه اطلاعیه‌ها و تکثیر آنها از کجا تأمین می‌شد؟

هزینه‌ها از طرق مختلفی تأمین می‌شد؛ مثل کمک‌های مردمی و ....


درست است که شما خیلی کمک می‌کردید؟

بالأخره من هم در حد توان خودم هزینه اطلاعیه‌ها را می‌دادم؛ البته بسیاری از مردم، هزینه‌ها را به من می‌دادند که بنده هم در اختیار بچه‌های انقلابی می‌گذاشتم.



گفتید در آن دوران چند گروه بودند که فعالیت داشتند. می‌توانید بیشتر توضیح دهید؟

دو گروه بودند: یکی برادران ناظمی، که بیشتر فعالیت رایزنی و ارتباط با افراد مختلف را داشتند و کار آنها برنامه‌ریزی و نرم بود و بیشتر زیرزمینی کار می‌کردند.

گروه دیگر آقای سپهری، سید باقر، شهید خالصی و تعداد دیگری بودند که کارهای عملیاتی و خودجوش انجام می‌دادند.


شما کدام طرف بودید؟

آن زمان آیت الله خاتمی، روحانیون، حاج حسین فیض و تعدادی دیگر رابط و حامی این دو گروه بودند؛ البته هدف و حرکت در یک مسیر بود و ما حامی تیم‌های انقلابی بودیم و هر کدام جایی گرفتار می‌شدند آیت الله خاتمی حمایت و کمک می‌کرد.



خاطره‌ای از آن دوران به یاد دارید؟

یادم است برادران ناظمی یک نمایشگاه کتاب در محل قرائت‌خانه راه انداخته بودند. رئیس شهربانی -که اسمش یادم نیست فقط شخصی بسیار ترسو و بزدل بود البته بومی اردکان نیز نبود- خبردار شده بود این نمایشگاه برپا شده. آمد و آنجا کتاب‌ها را زیرورو کرد، ولی چیزی عایدش نشد.

چیز دیگری که در خاطرم هست اینکه گزارش به ما رسید سید باقر حسینی‌نژاد را دستگیر کرده‌اند. من همراه آقای آسایی، که از اردکانی‌هایی بود که در تهران سمت نظامی داشت، به شهربانی رفتیم و رئیس شهربانی که فردی ترسو بود قول داد ساعت 10 شب سید باقر حسینی‌نژاد را آزاد کند و همین اتفاق نیز افتاد.

همچنین شبی من با چند نفر دیگر اعلامیه‌هایی که از قم آمده بود و تکثیر شده بود را پخش می‌کردیم. در همین حین پشه‌ای به داخل چشمم رفت و سوزش زیادی داشت. بعد از پخش تمامی اعلامیه‌ها گروهبان حسن شاکر با چند نفر سربازانش ما را دیدند. گروهبان گفت: شیخ احمد! این وقت شب چه کار می‌کنی و کجا می‌روی؟ بنده هم گفتم چشمم درد می‌کند و می‌رویم خانه دکتر جواد! که دست از سر ما برداشتند.



فرمودید به مأموران گفته‌اید که به خانه دکتر جواد می‌روم. آیا منظورتان دکتر جواد حائریان بود؟

بله ایشان معروف بود به دکتر جواد.


ایشان هم در جریان توزیع اعلامیه‌ها و ... بودند؟

دکتر جواد آدم انقلابی بود و یادم هست تمام اعلامیه‌ها را پیگیری می‌کرد و کمک می‌کرد، ولی با توجه به شغلش نمی‌توانست علنا حاضر شود و در صحنه باشد.


کدام قشر در آن زمان فعال بودند؟

ببینید نمی‌توان گفت فلان شخص یا گروه یا صنفی فعالیت بیشتری داشتند. واقعیت این است که همه از کسبه، روحانی، کارگر، دانشجو و ... در جریان پیروزی انقلاب نقش داشتند. حتی خیلی‌ها با اینکه در سیستم اداری بودند، ولی نقش داشتند.



متأسفانه آقا شیخ احمد احمدی بگفته خودش، خیلی از مسائل را به یاد نمی‌آورد. پسرش باقر نیز که ما را در نگارش و بیان سؤالات کمک می‌کرد، گفت: الان خیلی بهتر از گذشته شده است.

با این حال این بزرگوار نکاتی ناب را از آن زمان بازگو کرد.


منبع: اردکان نما


مطلب مرتبط: اینجا

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

عکس، آقای دکتر و حضرت آیت‌الله

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | چهارشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۵:۴۹ ب.ظ | ۲ نظر

صبح، دوربین عکس‌برداری را برداشتم تا از حاج آقای نائینی، از اساتید حوزه عکس بگیرم. سال گذشته بعد از جلسه اساتید سطوح عالیِ حوزه، با ایشان مصاحبه‌ای داشتیم که این هفته قرار است این مصاحبه را در سایت منتشر کنیم؛ اما عکسی از ایشان نداشتیم و در فضای مجازی هم عکس مناسبی پیدا نکردیم. ساعت ده صبح با دوست و همکار عزیز، حاج آقای خادم‌الذاکرین، دم در اتاق اساتیدِ مدرسه آیت الله گلپایگانی (ره) منتظر ایستادیم تا آقای نائینی بیاید. بالاخره استاد آمد. موضوع را با ایشان در میان گذاشتیم. گفت: من دو سال است که با خبرگزاری رسا مصاحبه نمی‌کنم. قبل از آن هم از من مصاحبه‌ای گرفتند و هنوز منتشر نکردند و من دیگر با آن‌ها مصاحبه نکردم. گفتم سال گذشته بعد از جلسه اساتید سطوح عالی، با شما مصاحبه داشتیم. گفت: پس قبل از انتشار آن، حتما بیاورید تا ببینم وگرنه به هیچ وجه منتشر نکنید. به رویِ‌چشمی گفتیم و از استاد اجازه گرفتیم که عکسی از ایشان بگیریم. استاد، انگار خوش نداشت در میان دیدگان طلبه‌ها دوربینِ خبرنگار یا عکاسی او را شکار کند. تذکر داد زود عکس بگیرد لطفا. گرفتیم و از استاد خداحافظی کردیم. البته قبل از آمدن حاج‌آقای نائینی، حجت‌الاسلام دکتر هدایتی، استادِ راهنمای پایان‌نامه‌ام را دیدم و سلام و عرض ادبی کردم تا یادم نرود که مسأله اصلیِ این روزهای من، نوشتن پایان‌نامه است.

 بعد از خداحافظی با دوست عزیز، آقای خادم‌الذاکرین، برای بازبینی مصاحبه دکتر رفیعی، خطیب مشهور و توانای کشور، باید خدمت ایشان می‌رفتم. وی مدیرگروه رشته شیعه‌شناسیِ مجتمع عالی امام خمینی (ره) است. به محل کارشان رفتم و متن مصاحبه را برای بازبینی به وی دادم. خواستم همان  ابتدا چند عکس بگیرم که تذکر داد اجازه بدهید لباس –عبا و عمامه- بپوشم بعد... چند دقیقه‌ای طول کشید تا شش صفحه مصاحبه را خواند. تقریبا دو صفحه‌اش را حذف کرد و تأکید داشت که قسمت‌هایی که مشخص کرده است را حذف کنیم. موقع رفتن گفتم حاج آقا ما از شما عکس داریم، ولی دوست داریم عکسِ تروتازه‌ و به‌روزی از شما داشته باشیم. اگه اشکالی نداره، لباس بپوشید تا عکس بگیرم. البته اصراری نداشتم و نمی‌خواستم مزاحم حاج‌‎آقا هم باشم. آقای رفیعی هم انگار از لحن صحبت من فهمیده بود که اصراری برای عکس‌گرفتن ندارم و گفت: پس همان عکس‌هایی که دارید خوب است و از آن استفاده کنید. با حاج‌آقا خداحافظی کردم و از اتاقش بیرون آمدم.

موقع خروج از مجتمع، داشت مراسم رونمایی از سه اثر جدید حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی زیده عزه_ شروع می‌شد. این سه کتاب شامل: «پیام امام امیرالمؤمنین» شرحی جامعی از نهج‌البلاغه است که در 15 جلد و با کار گروهی جمعی از محققان برجسته در مدت 20 سال به سرانجام رسیده است.

«منتخب آثار بحارالانوار» ویرایشی است بر کتاب بحارالانوار علامه مجلسی که برخی از روایات ضعیف و تکراری از آن حذف شده و شروحی درباره مسایل روز و روایات پیچیده به آن اضافه شده است.

«دایرة‌المعارف فقه مقارن» -سه جلد- هم یک دوره فقه تطبیقی است که به روش دانشنامه‌نگاری و موسوعه‌نگاری تنظیم شده است. هر کدام از این سه کتاب در حوزه خود آثار ارزشمندی محسوب می‌شوند.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی در خصوص تدوین این سه اثر، نکات قابل توجهی بیان کردند که ذکر دو نکته‌اش در اینجا خالی از لطف نیست؛ اول اینکه ایشان نگارشِ جمعی و کارِ گروهی را دلیل برکت و خلق چنین آثاری دانست. و دوم اینکه ایشان در مورد کتاب «پیام امام امیرالمؤمنین» گفتند: خواستیم نهج‌البلاغه -که مثل خود امیرالمؤمنین غریب است- را به زبان روز به تحریر در بیاوریم تا افراد بسیار زیادی بتوانند از این کتاب استفاده کنند. این مرجع عالی‌قدر در ادامه گفتند اگر کتاب کفایه را به من بدهند، متن سنگین آن را به متنی بسیار روان و ساده تبدیل می‌کنم؛ اما چه کنیم که اگر کتاب ساده شود، آقایان می‌گویند جنبه علمی ندارد!

پی‌نوشت: مصاحبه با دکتر رفیعی را می‌توانید در سایت رسای اندیشه بخوانید.
  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

حضرت فاطمه (س) الگویی نمونه برای برون‌رفت از شرایط فتنه‌ نفاق

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | يكشنبه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۵۷ ب.ظ | ۵ نظر

جلسه ماهیانه طلاب و فضلای اردکانیِ مقیم قم در شب میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) (شنبه‌شب) با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌رضا اعرافی، امام جمعه محترم میبد برگزار شد.

رئیس جامعه‌المصطفی‌العالمیه در ابتدای سخنان خود با تبریک میلاد حضرت زهرا (س) و همچنین میلاد حضرت امام خمینی (ره)، بیان داشت: در تفاسیر، در شأن نزول سوره ضحی آمده است که مدتی وحی بر پیامبر خدا قطع شد و این اتفاق، پیامبر گرامی اسلام را بسیار اندوهگین کرد.

وی با اشاره به ناراحتی پیامبر خدا به خاطر «قطع وحی الهی»، نه به دلیل زجرها و سختی‌ها و چالش‌ها و جنگ‌هایی» که در راه تبلیغ دین اسلام متحمل شده بود، پیام کلی سوره ضحی را غم و شادیِ متعالی و آسمانی دانست و افزود: غم و شادی انسان‌ها یک پدیده روان‌شناختی، نسبی و تابع میزان معرفت و شخصیت افراد است؛ غم و شادی انسان مادی به خاطر نان است؛ اما هرچه شخصیت و معنویت انسان رشد کند، غم و شادی او نیز متعالی می‌شود.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بیان داشت: شما اگر زندگی‌ علی‌بن‌ابیطالب (ع) را مطالعه کنید، متوجه می‌شوید که غم و شادی علی (ع) مانند غم و شادی امثال ما نیست و به خاطر به دست‌آوردن و یا از کف‌دادن امور مادی و پست، خوشحال و ناراحت نمی‌شود.

وی «غم و شادی» را یکی از شاخص‌های سنجش‌ انسان‌ها برشمرد و خاطرنشان کرد: گاهی افراد در مواضع سیاسی می‌گویند که انسان‌ها باید نشاط و شادابی داشته باشند؛ ولی این لذت‌های طبیعی چیز مهمی نیست؛ حقیقت مسأله این است که «شادابی و نشاط» مثل غم و حزن، «تابعی از درجه معرفت انسان‌هاست» و غم و شادی‌هایی مهم، و نشانه درجه شخصیت انسان‌هاست که آسمانی و متعالی باشد.

امام جمعه میبد یادآور شد: اگر غم انسان، مثل غم علی (ع)، الهی شد، مایه کمال و تعالی انسان، و موجب اجر و ثواب است؛ مثل غمی است که شیعیان برای امام حسین می‌خورند.

وی ابراز داشت: در شرایطی که پیامبر خدا به خاطر قطع نزول وحی بسیار ناراحت بود، سوره ضحی نازل شد. خداوند در این سوره خطاب به پیامبر می‌فرماید «و لسوف یعطیک ربک فترضی؛ آنقدر خداوند نعمت‌های آسمانی را بر تو فرو خواهد فرستاد و تو را غرق نعمت‌های الهی خواهد کرد که تو به مقام خوشنودی برسی».

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگ، «سوره کوثر» را یکی از بارزترین مصادیق وعده الهیِ «ولسوف یعطیک ربک فترضی» برای خوشنودی و رضایت پیامبر خواند و گفت: این رضایت فقط برای خود پیامبر نیست، این نعمت برای امت پیامبر تا قیام قیامت است و این بزرگترین شگفتی در وجود نازنین فاطمه زهرا (س) است. آنقدر در وجود شریف بانویی که بنابر قول مشهور شیعه 18سال بیشتر نداشت، برکات جمع است که پیامبر خدا در برابر این نعمت بزرگ باید نماز بخواند و قربانی کند. این شأن فاطمه زهرا (س) است.

وی با اشاره به روایتی که در اصول کافی در شأن و مقام حضرت فاطمه (س) آمده اظهار داشت: طبق این روایت جبرئیل امین به صورت مکرر در فاصله 75 یا 95 روزی که فاطمه زهرا (س) بعد از پیامبر خدا در قید حیات بودند، بر ایشان نازل می‌شد و او را تسلی می‌داد.

حجت‌الاسلام والمسلین با بیان اینکه یکی از القاب فاطمه زهرا محدَّثه است، یعنی زنی که ملائکه با او سخن می‌گویند، تأکید کرد: سخن‌گفتن ملائکه با یک شخص به سادگی محقق نمی‌شود. روح و جان انسان باید به‌قدری پاک و ملکوتی شود و اوج بگیرد تا بتواند مخاطب ملائکه باشد. آن هم با جبرئیل، که بنابر قول مشهور، برترینِ ملائکه است.

وی ادامه داد: شاید انبیای اولوالعزم فقط در این مرتبه بودند که بتوانند مستقیم، مورد خطاب جبرئیل باشند. این روایت، از مهم‌ترین روایاتی است که مقام ولایی فاطمه زهرا (س) را نشان می‌دهد. این شخصیت به قدری تعالی پیدا کرده و در سنین پایین عمر، مراتب عرفانی را در نوردیده که جبرئیل هم او را مورد خطاب قرار می‌دهد.

امام جمعه میبد، «مصحف فاطمه (س)» را «رهاورد ارتباط حضرت فاطمه (س) با عالم غیب» برشمرد که ائمه طاهرین (ع) فرمودند این مصحف در دست ما به امانت می‌چرخد و از امامی به امام دیگر سپرده می‌شود.

وی با تأکید بر اینکه «سوره کوثر» و «مصحف فاطمه (س)» از عالی‌ترین درجات عرفانی و ولایی ایشان است، در ادامه به واکاوی فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی حضرت زهرا (س) پرداخت.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم «فعالیت‌های حضرت فاطمه (س) بعد از رسول خدا» را از «مهم‌ترین و کم‌نظیرترین فعالیت‌های تاریخ اسلام» دانست و اظهار داشت: مدیریت فاطمه زهرا (س) در شرایط پس از پیامبر خدا از دشوارترین مدیریت‌های اجتماعی و سیاسی بود؛ زیرا اگر به تاریخ مراجعه کنید خواهید دید که مدینه‌ی بعد از پیامبر خدا، که مهبط وحی و جایگاه نبوت و رسالت و امامت بود، یک‌پارچه به تاراج رفت و به پایگاهی برضد امامت و ولایت مبدل شد.

حجت‌الاسلام والمسلین اعرافی «چند جریانِ نفاقِ به‌هم‌پیوسته‌ای که به خاطر منافع مشترک با هم متحد شده بودند» را «جریان اقلیتِ منسجمی» برشمرد که در برابر وصیت پیامبر خدا قرار گرفتند و «اکثریت جامعه» از «این اقلیتِ طراحِ حیله‌گر» فریب خوردند و تحت سیطره فکری این «اقلیت نفاق» قرار گرفتند.

وی با بیان اینکه «اکثریت جامعه» یا «تحت تأثیر اقلیت» قرار گرفتند یا اینکه «ترسیدند و به گوشه‌ای خزیدند»، این دو گروهِ از اکثریت را «فریب‌خورده‌ی اقلیت نفاق» برشمردند که گروه چهارمِ «اقلیت حق» را در دفاع از حقانیت تنها گذاشتند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بیان داشت: در این شرایط بسیارتاریک و دشوار، همان فاطمه‌ای که جبرئیل بر او نازل می‌شود، همان فاطمه‌ای که مصحف دارد که منشورِ معارف الهی و تفسیر آیات وحی است و همان فاطمه‌ای که شأن نزولِ سوره هل أتی و آیه مباهله است، وقتی وارد عرصه سیاست می‌شود، پیشگام بزرگانی مثل سلمان و ابوذر و مقداد است، و یک‌تنه در برابر این امواج توفنده فریب و فتنه‌های ویران‌گر اجتماعی قدعلم می‌کند. این کار فاطمه (س) است و هر کسی نمی‌تواند به اینجا برسد. پیامبر خدا زنان دیگر و اقوام و خویشان زیادی داشت، اما زنی با این قامت و در این طرازِ ولایی و اجتماعی و سیاسی وجود نداشت.

وی «خطبه فدکیه» را ترجمانِ «ابعاد معرفتی و شخصیتی فاطمه (س)» دانست و اظهار داشت: بخشی از این خطبه، نشان‌دهنده یک تهدید سیاسیِ جامعِ دقیقِ شرایط مدینه است و هرچند حضرت فاطمه (س) در ظاهر و عمل نتوانست ورق را بگرداند، اما در تئوری و نظر در کل تاریخ اسلام اثر گذاشت؛ چراکه ترس این بود که کلیت جریان حق رنگ ببازد و فاطمه زهرا (س) جلوی این را گرفت و این کار هر کسی نبود.

ایشان در پایان این بخش از صحبت‌هایش زندگی نورانی حضرت زهرا (س) را در همه ابعاد شخصیتی، معرفتی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی، علم، معرفت، عبادت و در همه ابعاد در قله دانست که الهام‌بخش و اسوه همه زنان و مردان عالم است.

حجت‌الاسلام و المسلین اعرافی در بخش دیگری از سخنانش درباره رسالت و حساسیت حوزه علمیه در دنیای امروز به سخنرانی پرداخت و گفت: امروز انقلاب اسلامی در چهارراه فکر و معرفت جهان قرار گرفته است و نمی‌‎تواند از معادلات فکری و فرهنگی جهان بی‌اطلاع و جدا باشد.

وی ادامه داد: انقلاب اسلامی از درون حوزه قم برخواسته و معادلات اجتماعی و سیاسی جهان و معادلات مذهبی و فکری و معرفتی دنیا را تغییر داده است و همه عالم هم نگاهشان به حوزه شماست.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: گاهی ما به عنوان یک طلبه فکر می‌کنیم آمدیم یک درسی بخوانیم؛ ولی امروز حوزه ما اینگونه نیست. این جایگاهی که من و شما به آن انتساب فکری داریم، یک جایگاه بسیار مهم است و شک نکنید این جایگاه حوزه مورد تهاجم‌های بسیار سنگین‌تر بوده و در آینده نیز خواهد بود.

وی تأسیس حوزه نوین توسط مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری در سال 1300 را نقطه عطف تاریخ حوزه‌های علمیه دانست که اکنون 93سال از عمر این حوزه می‌گذرد و همه دنیا این حوزه را تحت نظر دارند.

حجت‌الاسلام و المسلمین اعرافی افزود: این حوزه نوین، در چهل پنجاه سالگی خود امامی را به عرصه مدیرتی کشور و مدیریت جهانی آورد که آثار کار و انقلاب او روشن است. حتما دنیا روی این حوزه حساب می‌کند و می‌خواهد ببیند چه چیزی در عمق و درون این حوزه نهفته است که توانسته این چهره‌ها را تربیت کند و این افکار را ارائه دهد و انقلابی با این عظمت پدید بیاورد. هر کسی باشد حق دارد که این نهاد را بشناسد.

وی خطر نفوذ دشمنان و رقیبان برای شناخت حوزه و با هدف رخنه و تأثیرگذاری در این نهاد مقدس را گوشزد کرد و اظهار داشت: حوزه نمی‌‎تواند از معادلات فکری و فرهنگی جهان بی‌اطلاع و جدا باشد، و این امکان‌پذیر نیست. امروز در اختیار من و شما نیست که بگوییم می‌خواهیم یا نمی‌خواهیم.

حجت‌الاسلام والمسلین اعرافی در پایان با اشاره به ترویج جریان‌های الحاد و مادی و ضددینی، وظیفه حوزه‌های علمیه را بسیار خطیر و مهم دانست.


گزارش کامل این جلسه را در سایت مرابطون مطالعه کنید.

این خبر در خبرگزاری رسا و سایت اردکان گویا منتشر شد.

 

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی