تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

۱۳ مطلب با موضوع «گزارش» ثبت شده است

جلسه تخصصی طلاب اردکان، میبد و تفت با رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه مجلس

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۰۶ ق.ظ | ۰ نظر

گزارش مختصر:

دکتر زنگنه؛

۸۰ پروژه در اصلاح ساختار بودجه تعریف کردیم

سه‌چهارم بودجه مربوط به شرکت‌های دولتی است که در اختیار مجلس قرار نمی‌گیرد

 

جلسه تخصصی طلاب در موضوع «اقتصاد اسلامی» با حضور دکتر زنگنه، رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه مجلس شورای اسلامی در شامگاه ۲۵ دی‌ماه ۹۹ در جمع طلاب اردکان، میبد و تفت، در قم برگزار شد.

دکتر زنگنه با ذکر مقدمه‌ای در زمینه اهمیت بودجه اظهار داشت: بودجه اهرم قدرت دولت است و به نوعی سند اقتدار حکومت محسوب می‌شود؛ به‌طوری‌که قادر است تمام سیاست‌ها و برنامه‌های نظام را هدایت و کنترل نماید.

رئیس کمیته اصلاح ساختار بودجه مجلس شورای اسلامی در تبیین آسیب‌شناسی بودجه گفت: شاخصی که بر اساس آن بودجه تعیین می‌شود، یک شاخص ترکیبی نیست که در آن همه شاخص‌های عادلانه وجود داشته باشد. همین مساله باعث شده وقتی در بند ۷ اصلاح ساختار بودجه شاخص عدالت را مطرح کردیم، نتیجه عکس بگیریم و لذا این بند را از اصلاح ساختار بودجه پس گرفتیم.

وی افزود: اکثر نمایندگانی که در دوره‌های قبل رد صلاحیت شدند به دلیل همین ساختار معیوبی بوده است که در بودجه وجود دارد؛ چراکه یک نماینده مجلس مجبور است، در مقابل مسئولان سازمان برنامه و بودجه سر خم کند تا بتواند برای منطقه خود بودجه مورد نظرش را جذب کند.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با اشاره به نقش مجلس در امر بودجه گفت: مجالسی در دنیا هستند که فقط کارشان در امر بودجه خلاصه می‌شود. به‌طور کلی در دنیا این مجالس هستند که رتق و فتق امور بودجه را در دست دارند، اما در کشور ما بودجه را دولت تعیین می‌کند و آن را سازمان برنامه و بودجه به ارگان‌ها تخصیص‌ می‌دهد.

دکتر زنگنه خاطرنشان کرد؛ سه‌چهارم بودجه مربوط به شرکت‌های دولتی است و اساسا این سطح از بودجه در اختیار مجلس قرار نمی‌گیرد. از یک چهارم باقی‌مانده نیز بیش از نیمی از بودجه مربوط به صندوق بازنشستگی است و صرفا بخش کوچکی از بودجه که تقریبا معادل ۱۰۴ هزار میلیارد تومان است در اختیار مجلس قرار می‌گیرد؛ این در حالی است که کل بودجه کشور دو هزار، هزار میلیارد تومان است و میزان بودجه درآمدی امسال ۸۴۱ هزار میلیارد تومان می‌باشد.

عضو کمیته اقتصادی مجلس با اشاره به ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی کشور اظهار داشت: به دلیل سیاست‌های نامطلوبِ این صندوق‌ها، به جای اینکه مطابق قانون، منبع درآمد برای بودجه کشور باشند، این صندوق‌ها بخش عمده بودجه درآمدی کشور را مصرف می‌کنند.

وی ادامه داد: در دنیا به ازای هر ۴ نفر پرداخت‌کننده بیمه، یک نفر حق بیمه دریافت می‌کند، اما در کشور ما این نسبت، به دو در مقابل دو، فروکاسته شده است، به‌طوری‌که در سال آینده میزان دریافتی بیمه‌شده‌ها، بیش از میزان پرداختی‌ها خواهد شد.

دبیر کمیسیون ویژه جهش و رونق تولید و نظارت بر اجرای سیاست‌های اصل ۴۴ گفت: ما برای جلوگیری از آسیب‌های برنامه و بودجه در کشور ۸۰ پروژه در این زمینه تعریف کردیم و از طلاب و تشکل‌های انقلابی می‌خواهیم که در این زمینه همیار و همکار مجلس باشند.

وی در پایان ابراز داشت؛ «ضعف ساختار اداری در نوع رابطه آن با مساله بودجه»، «شناسایی ادارات مضر»، «اصلاح ساختار بانکی»، «شیوه تعیین ارزش دلار در بانک مرکزی و وزارت دارایی و ارتباط آن با بودجه»، «تبصره‌های سازماندهی‌شده شرکت‌ها در تغییر مصوبات مربوط به این امر»، و «عدم شفافیت و فقدان شاخص عدالت در این زمینه» تنها بخشی از پروژه هایی است که لازم است طلاب و فضلای حوزه علمیه بر روی آن تحقیق و تفحص نموده و نظرات خود را در اختیار ما قراردهند.

گزارش مشروح جلسه؛

دبیر گروه مطالعات اقتصاد اسلامی:

ساختار بودجه باید با دیدگاه اسلامی هم‌پوشانی داشته باشد

دکتر زنگنه؛ مسئول کمیته اصلاح ساختار مجلس شورای اسلامی در شامگاه پنج شنبه ۲۵ دی‌ماه ۱۳۹۹، در جلسه تخصصی و مشترک از طلاب اردکان، میبد و تفت شرکت نمود و درباره نقش حوزه در اصلاح ساختار بودجه به ایراد سخن پرداخت.

ابتدای جلسه با ذکر توسل به حضرت صدیقه طاهر سلام‌الله‌علیها مجلس از عطر وجود دخت نبی اکرم (ص)، معطر شد.

بعد از ذکر توسل، حجت‌الاسلام مصطفی زارع، دبیر گروه مطالعاتی اقتصاد اسلامی، گزارشی در زمینه تحقیقات این گروه در موضوع اصلاح ساختار بودجه ارائه داد.

وی در مقدمه مباحث خود با اشاره به فعالیت‌های گروه مطالعات اقتصادی طلاب، اظهار داشت: این گروه در سال ۱۳۹۵ تحقیق در زمینه مسائل بودجه را، با مسئولین شهرستان اردکان شروع نمود.

حجت‌الاسلام زارع افزود: ما در سال ۱۳۹۶ تحقیقات خود را بعد از شهرستان با مسئولین استان، ادامه دادیم و سپس همین روند را با مسئولین کشوری و با دعوت از نمایندگان مجلس، حجت‌الاسلام ابوترابی (نائیب‌رئیس وقت مجلس)، دکتر پورابراهیمی (رئیس کمیسیون اقتصادی وقت مجلس)، دکتر تابش (عضو کمیسیون وقت برنامه و بودجه) و… پی گرفتیم.

وی خاطر نشان کرد: بحث ما با دکتر پورابراهیمی در مورد آسیب‌شناسی بورس بود که مورد استقبال ایشان نیز قرارگرفت و همین مساله موجب دعوت ایشان از ما برای بازدید از نمایشگاه بورس گردید و قرار بود این ارتباط ادامه داشته باشد که به شرایط کرونا برخوردیم.

دبیر گروه مطالعات اقتصادی طلاب ادامه داد: در شرایط جدید مجبور شدیم جلسات آسیب‌شناسی خود را به صورت خیلی محدود در تهران برگزارکنیم و به همین دلیل چند ماه پیش، خدمت جناب آقای دکتر زنگنه؛ عضو کمیسیون برنامه بودجه و ریاست کمیته اصلاح ساختار بودجه مجلس شورای اسلامی رسیدیم.

زارع گفت: در جلسه‌ای که خدمت آقای دکتر زنگنه بودیم، به کلیات مباحث بنیادین پرداختیم و نتوانستیم آن‌چنان‌که باید و شاید در ریز مشکلات مورد نیاز مجلس ورود کنیم؛ لذا بر آن شدیم تا با دعوت مجدد از ایشان، مسائل و مشکلات حال حاضر مجلس را از زبان ایشان بشنویم، تا طلاب در این زمینه تلاش کنند و نگرش سرمایه‌داری در مسأله بودجه را با توجه به دیدگاه اسلامی تغییر دهند.

وی تصریح کرد: برای اینکه اشتباه قبلی را در جلسه تهران تکرار نکرده باشیم و به کلیات نپردازم، صرفا نگاهی به تحقیقات گذشته به صورت اجمالی می‌اندازم، تا اگر این تحقیقات در نظر جناب آقای دکتر زنگنه، در مسیر صحیحی قرار دارد، ادامه پیداکند والا ایشان مطالب مورد نیاز مجلس را مطرح نموده و تحقیقات ما را جهت‌دهی نمایند.

حجت‌الاسلام زارع ابراز داشت: ما در بحث بودجه، ابتدا سراغ دو مساله؛ «سازمان» و «برنامه» رفتیم. در بخش سازمان به این نتیجه رسیدیم که بودجه در وزارت‌خانه‌ها اگر بخواهد به صورت سازمانی گردش داشته باشد، ابتدا باید سازمان را تعریف کرد. در بخش سازمان ما به این نتیجه رسیدیم که حداقل سازمان باید از سه و حداکثر از ۲۷ وزارت‌خانه تشکیل شده باشد؛ از طرفی هر سه وزارت‌خانه برای اینکه بخواهد، شکل سازمان به خود بگیرد، باید در درون خود نیز سه وزارت‌خانه داشته باشد که مجموعا ۹ وزارت‌خانه می‌شود.

وی ادامه داد: این ۹ وزارت‌خانه به صورت سه وزارت‌خانه‌ غیر هم‌سطح که خود شامل سه وزارت‌خانه هم‌سطح است، تشکیل می‌شود. این ۹ وزارت‌خانه از یک سو با وزارت‌خانه‌های هم‌سطح خود و از سوی دیگر با وزارت‌خانه‌های سطوح دیگر هم‌پوشانی دارند، به‌طوری‌که نه ارتباط وزارت‌خانه‌ای با وزارت‌خانه دیگر مغفول واقع شود و نه موازی‌کاری صورت گیرد. اگر چنین مدلی به کار گرفته شود نه وزات‌خانه‌ها مجبور می‌شوند با یکدیگر تفاهم‌نامه امضا کنند و نه چند وزارت‌خانه در یکدیگر ادغام می‌شود. در این مدل باید وزارت خانه‌های محور (سه وزارت‌خانه اول) به توان سه برسد و مجموعا ۲۷ وزارت‌خانه تشکیل شود؛ به‌طوری‌که وزارت‌خانه اول با وزرات‌خانه وسط و وزارت‌خانه آخر، قابل جابجایی در جایگاه خود نباشد. این اجمال تحقیق ما در هندسه و شکل سازمان در گردش بودجه میان وزارت‌خانه‌ها بود که حد و اندازه دولت را نیز، تعیین می‌کند.

دبیر گروه مطالعات اقتصاد اسلامی در ادامه ابراز داشت: در بحث برنامه نیز تحقیق ما بر روی برنامه توسعه پایدار متمرکز بود. ما در این بحث، با آسیب‌شناسیِ نگاه سرمایه‌داری در برنامه توسعه در تبیین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، توانستیم مفاهیم ۲۷ گانه برنامه توسعه پایدار را در نگاه اسلامی طرح کنیم و هریک از این مفاهیم را در سازمان ۲۷ تایی که قبلا مطرح کردیم، قرار دهیم. همچنین مطابق دیدگاه اسلامی با مشخص‌کردن اولویت در موضوع هر برنامه نسبت به موضوع دیگر، سازمان برنامه‌ریزی را از نگاه دینی و فقهی طراحی کردیم. از طرفی با منطق ریاضی به این نتیجه رسیدیم که مدل پایه گردش بودجه باید به شکل ۴-۲-۱ باشد؛ به‌طوری‌که وزارت‌خانه محور، ۴ برابرِ وزارت‌خانه‌های وسط و وزار‌خانه‌های وسط دو برابر وزارت‌خانه‌های آخر گردش بودجه داشته باشد.

وی در پایان گفت: از جناب آقای دکتر زنگه تقاضا می‌کنم که در زمینه اصلاح ساختار بودجه، مسائل خود را مطرح نمایند تا چنانچه طلاب و دانشجویانی که در این جمع مطالعه و تخصص اقتصادی دارند، بتوانند در هریک از نیازهای مجلس در این زمینه کمک کنند و تحقیقات خود را شروع نمایند. بدیهی است ارتباط ما با کمیته ساختار اصلاح بودجه از طریق همین تحقیقات شکل می‌گیرد. چناچه بعد از طرح مسائل اصلاح ساختار بودجه تحقیقات ما راهگشا بود، این ارتباط می‌تواند کماکان ادامه داشته باشد و الا ارتباط ما با ایشان قطع خواهد شد. امیدوارم که بتوانیم در این زمینه کمک‌کار و همیار مجلس باشیم.

سخنرانی دکتر زنگنه؛

 

مجلس در هیچ جایی از بودجه‌ریزی کشور دخالتی ندارد

بودجه در کشور ما اهرم قدرت دولت‌ها شده است

سازمان برنامه و بودجه؛ حکمران امروز کشور

صندوق‌های بازنشستگی حیات خلوت دولت است

نقش حوزه در اصلاح ساختار بودجه

 

مقدمه

الحمدلله رب‌العالمین و الصلاه و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین له الفداء

اولا تسلیت عرض می‌کنم؛ ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها. عذرخواهی می‌کنم که ما دو هفته قبل که قم مشرف شدیم، قول داده بودیم که خدمت شما باشیم، ولی متأسفانه امکان آن فراهم نشد.

بنده قبل از اینکه در مجلس باشم، این اعتقاد را داشتم و الان نیز که به مجلس رفتم این اعتقادم بیشتر شده که اگر ما در کشور انتظار داشته باشیم اتفاقی بیفتد، این اتفاق قطعا از اتاق‌های کارشناسی دولت بیرون نمی‌آید؛ یعنی هم‌چنان‌که مقام معظم رهبری، در حوزه فرهنگی و اخیرا هم در حوزه اقتصادی پیام آتش‌به‌اختیار دادند، در حوزه برنامه‌ریزی نیز باید به صورت آتش‌به‌اختیار عمل کنیم و این جمع‌های انقلابی و بادغدغه و آشنا به مسائل و مبانی دینی می‌توانند کمک بکنند تا اتفاقی بیفتد.

به عنوان مقدمه بحث در ابتدا به اهمیت و نقش بودجه در کشور اشاره می‌کنم. تجلی حرف‌هایی که ما در کلان می‌زنیم مثل «اهداف انقلاب اسلامی»، «گام دوم»، «چشم‌انداز بیست ساله»، «برنامه‌های توسعه» به‌ویژه صحبت‌هایی که مقام معظم رهبری بیان می‌دارند و آرمان‌هایی که مطرح می‌کنند، اگر بخواهیم این‌ها در حدّ شعار باقی نماند، در تنظیم بودجه نمایان می‌شود.

به عنوان مثال می‌گوییم: «چرا جمعیت ما زیاد نمی‌شود؟». آیا با نصب بنر تبلیغاتی و سخنرانی جمعیت زیاد می‌شود؟ اگرچه این‌ها بی‌تأثیر نیست و ممکن است از لحاظ فرهنگی مردم را تهییج کند، اما این راه‌حل عملیاتی نیست. من اگر در بودجه بگویم به ازای هر چهار فرزند، حق بیمه به‌طور کامل بخشیده می‌شود، چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا جمعیت زیاد نمی‌شود؟ اما اگر عکسش را مصوّب کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ کما اینکه قبلا عکسش را مصوب کرده بودیم و گفته بودیم به بچه‌های چهارم به بعد خدمات بیمه تعلق نمی‌گیرد، چه اتفاقی افتاد؟ کسانی که فرزندآوری را در کشور ما کم کردند، از همین اهرم‌ استفاده کردند. تبلیغات مؤثر است، اما سهم تأثیر مصوبات در امر بودجه به مراتب بیشتر از تبلیغات است. به‌طورکلی باید گفت برای ریشه‌کن کردن بی‌عدالتی و بیکاری در کشور یا ارتقاء آموزش و پرورش و حوزه‌های علمیه در تراز انقلاب اسلامی و… راه‌حل عملیاتی نمودن آن در مساله بودجه نهفته است.

بودجه در حقیقت سند حکم‌رانی کشور است؛ مثل اینکه پدری بگوید: «بچه‌ها باید اهل مطالعه باشید»، اما وقتی می‌خواهد پول را تقسیم کند، برای کتاب پول نگذارد؛ لذا حرفش در حدّ شعار باقی می‌ماند. بنابراین اولین جایی که سیاست‌های کلان باید خودش را نشان بدهد، بودجه است؛ لذا اگر می‌بینیم که در خیلی از سیاست‌ها به نتیجه نرسیدیم به‌خاطر بودجه‌ریزی نادرست است. بنابراین با بودجه‌ریزی،است که سیاست‌های کشاورزی، مسکن و صنعت ما شکل می‌گیرد.

از سوی دیگر بودجه اگر درست برنامه‌ریزی نشود و دچار کسری بودجه شویم، به تعبیر مقام معظم رهبری گرفتار أم‌الخبائث می‌شویم؛ چراکه از بودجه ناسالم است که تورم به وجود می‌آید و یک دلار ما می‌شود ۳۰ هزارتومان و به‌طور‌کلی از بودجه ناسالم است که فساد به وجود می‌آید. اینکه عده‌ای از لحاظ اقتصادی یک مرتبه فربه شده و عده دیگری ضعیف می‌شوند، از همین مساله نشأت می‌گیرد.

پس مساله بودجه، هم از حیث حکم‌رانی و هم از حیث برنامه‌ریزی و هم از حیث جلوگیری از فساد نقش کلیدی در کشور دارد.

 آسیب‌شناسی بودجه

۱٫۱ مشکل نرم‌افزاری

اگر بخواهم حرف آخر را اول بزنم باید بگویم که ما در حوزه نرم‌افزاری بودجه به‌شدت دچار مشکل هستیم. به عنوان نمونه ما در اصلاح ساختار بودجه یک طرحی را مصوب کردیم که سیزده بند داشت؛ که بند هفت آن این بود: «توزیع عادلانه بودجه از منابع بودجه، شامل مالیات‌ها، ارزش افزوده و… که برای استان‌ها بر اساس چهار شاخصِ “جمعیت، محرومیت، بیکاری، و معکوس درآمد سرانه خانوار” در نظر گرفته شده بود».

اما همین دیروز تعداد قابل توجهی از نمایندگان به همین بند اعتراض داشتند؛ چراکه سازمان برنامه و بودجه به آن‌ها گفته بود رتبه استان شما در بودجه با تصویب این بند، مثلا از رتبه پنج به رتبه بیست و پنج کاهش پیدا می‌کند!

بنده به همین مناسبت با مسئولین سازمان برنامه و بودجه و با حضور حقوق‌دانان شورای نگهبان جلسه‌ای گذاشتم و به آن‌ها گفتم: «شما این چهار شاخص را چگونه محاسبه می‌کنید که رتبه استان‌ها در بودجه به هم می‌ریزد؟؛ چراکه شاخص عادلانه برای این است که برخی از استان‌ها پانصد میلیارد بودجه دارند، برخی پنج هزار میلیارد، و ما برای جلوگیری از این کار آمده‌ایم و شاخص عادلانه گذاشتیم».

گفتند: «ما به این شکل محاسبه می‌کنیم که مثلا اگر یک میلیارد داشته باشیم، بر اساس این چهار شاخص، ابتدا آن را تقسیم بر چهار می‌کنیم که می‌شود ۲۵۰ میلیون. بعد می‌آییم از لحاظ شاخص اول، مثل شاخص جمعیت، همه استان‌ها را ردیف می‌کنیم، می‌بینیم که استان تهران بیشترین جمعیت را دارد و اکثر این ۲۵۰ میلیون را به آن استان می‌دهیم. بودجه‌های بعدی نیز بر اساس شاخص بیکاری و… نیز به همین ترتیب تقسیم می‌کنیم».

این نوع شیوه محاسبه باعث می‌شد که عملا استان‌های محروم از لحاظ بودجه محروم‌تر شوند؛ چون در برخی از مناطقِ دارای جمعیت کمتر، مثلا نرخ بیکاری کمتر نیز وجود دارد؛ زیرا وقتی جمعیت بیشتر باشد، نرخ بیکاری نیز بیشتر می‌شود.

بنده به مسئولین سازمان گفتم: «چرا شاخص‌ها را طوری محاسبه می‌کنید که شاخص عدالت، نتیجه معکوس بدهد؟». گفتند: «پس چه کار باید بکنیم؟!!!.»

طلابی که در این جمع، تخصص اقتصادی دارند، می‌دانند که ما اساسا شاخص ترکیبی داریم. فرض کنید می‌خواهند به تعدادی از محصلین بر اساس شاخص تحصیلات، تعداد فرزند، محرومیت منطقه و… تسهیلات بدهند، باید بیایند این شاخص‌ها را ترکیب کنند و به شاخص ترکیبی در همه موراد برسند. در شاخص ترکیبی به پشتوانه پژوهش‌های میدانی ، تک‌تک شاخص‌ها وزن پیدا کند و در نهایت به یک شاخص درست می‌رسند که در آن شاخص، کسر، رادیکال، توان و.. نیز لحاظ می‌شود.

من باورم نمی‌شد که سازمان برنامه این‌گونه شاخص‌بندی کرده باشد؛ لذا گفتم با این وضعیت، بنده خودم اولین نفری هستم که این بند را در توزیع عادلانه ثروت در کشور پس می‌گیرم.

خلاصه اینکه وقتی روحیه انقلابی و دغدغه دینی نباشد، یک سازمان عریض و طویل، به نام برنامه و بودجه، خیلی راحت شاخص عدالت را معکوس جلوه می‌دهد.

جمع‌بندی اینکه ما در زمینه آسیب‌شناسی مساله بودجه، در بخش نرم‌افزاری، خیلی مشکل داریم و علت اینکه امروز خدمت عزیزان رسیدم این است که از این جمع‌ها می‌شود، اتفاقات خوبی رقم بخورد.

۱٫۲ نقش مجلس در بودجه کشور

به تحقیق عرض می‌کنم که در هیچ جایی از بودجه‌ریزی سالانه –که در قانون اساسی هم بودجه سالانه تعریف شده نه دوساله یا شش‌ماهه و… مگر در مواقع ضروری بر اساس مصوبه مجلس- مجلس دخالتی ندارد، اما در خیلی از کشورهای دنیا مجالس کاری غیر از بودجه‌ریزی و نظارت بر آن ندارند.

در دنیا کار اصلی مجالس، تعیین بودجه دولت و نظارت بر آن است؛ لذا ما در قانون اساسی دو بند در مورد دیوان محاسبات داریم، که در مورد سازمان بازرسی و دیگر سازمان‌ها نداریم؛ چون دیوان محاسبات باید بر بودجه نظارت داشته باشد.

۲ مشکلات نظام بودجه‌ریزی در کشور

۲٫۱ جابجا شدن سطوح مسئولیت‌ها

در کشور ما نظام بودجه‌ریزی به‌شدت دچار مشکل است و تأکید مقام معظم رهبری در اصلاح ساختار بودجه به دلیل وجود مشکلات عدیده‌ای است که ما داریم.

بودجه در کشور ما اهرم قدرت دولت‌ها شده است؛ یعنی رئیس‌جمهور به‌ویژه رئیس سازمان برنامه و بودجه با این چماق یا کلیدی که در دستش دارد، می‌تواند پادشاهی می‌کند. ازاین‌رو وزرای دولت و نمایندگان مجلس که از لحاظ مسئولیت در سطح بالاتری از مسؤولیت سازمان برنامه و بودجه برخوردارند، مجبورند در مقابل مسئولین رده پایین این سازمان سر خم کنند؛ چراکه ما قدرت بودجه را به دست سازمان برنامه و بودجه دادیم؛ لذا اگر به من بگویند: حکمران امروز کشور کیست؟ می‌گویم: رئیس سازمان برنامه و بودجه!

۲٫۲ جابجا شدن شاخص عدالت با کلید تخصیص

بر فرض هم بپذیریم که اختیار بودجه کاملا در دست مجلس باشد، اما کلیدی داریم تحت عنوان تخصیص که در اختیار سازمان برنامه و بودجه است؛ یعنی هرمقدار بودجه که مورد تصویب مجلس قرار گیرد، مقدار تخصیص آن به تشخیص رئیس سازمان برنامه و بودجه است؛ مثلا سازمان می‌تواند به یک ارگان ۱۲۰ درصد بودجه مصوب را تخصیص بدهد و به ارگان دیگر کمتر از ۳۰ درصد بودجه‌اش را تخصیص بدهد. ما در بعضی از حوزه‌ها تا ۱۳۰ درصد تخصیص داشتیم؛ یعنی بودجه‌اش ۱۰۰ میلیارد بوده، اما ۱۳۰ میلیارد به او دادیم. یک جایی هم بودجه‌اش ۵ میلیارد بوده، اما به او ۵ میلیون دادیم. البته اصلاح این‌ها به صورت عدد و رقمی هم نیست، بلکه ساختار مشکل دارد که بحث بعدی بنده است.

۳٫ اصلاح ساختاری

اصلاح ساختاری به چه معنی است؟ آیا اگر قیمت نفت یا یارانه را بالا و پایین کنیم، تغییر ساختاری اتفاق می‌افتد؟

ما اصلاح ساختاری را در چهار حوزه می‌دانیم؛ یکی از آن‌ها حوزه منابع و درآمدهای بودجه است. منابع و درآمدهای دولت یا مالیات است یا تملکات سرمایه‌ای که عمدتا نفت است یا تملکات دارایی که در قالب اوراق مثل اوراق خزانه، مشارکت و… مطرح است.

در این حوزه، منابع و درآمدهای ما باید پایدار باشد، اما این‌گونه نیست؛ مثلا در نظام قیمت‌گذاریِ انرژی، ابهام وجود دارد. از سوی دیگر در دنیا ۶۰ درصد تولید ناخالص ملی را مالیات تشکیل می‌دهد، اما در کشور ما این رقم کمتر از ۷ درصد بوده و امسال سهم مالیات زیر ۳۰ درصد است، یعنی معادل ۲۴۰ هزار میلیارد است که قرار بوده بر اساس برنامه ششم توسعه به رقم ۴۵۶ هزار میلیارد تومان برسد. همان‌طور که می‌دانید بودجه مالیاتی نسبت به بودجه درآمدی سنجیده می‌شود. این در حالی‌ است که کل بودجه درآمدی ۸۴۱ هزار میلیارد تومان و کل بودجه کشور 2200 میلیاردتومان است.

از کل بودجه درآمدی، ۲۴۰ هزار آن مربوط به مالیات، ۲۷۰ هزار آن، مربوط به نفت و مابقی هم مربوط به اوراق است. بنابراین منظور ما از ساختار بودجه، یکی همین نظام درآمدی بودجه است که با بر شمردن مقداری از موارد آن در ادامه نشان خواهیم داد که با یک نظام فلج‌کننده در بودجه روبرو هستیم.

۳٫۱ ساختار اوراق قرضه

اوراق قرضه، به عنوان بدهی دولت محسوب می‌شود، به‌طوری‌که دولت جدید در این نظام ساختاری بودجه به محض اینکه سر کار می‌آید مثلا بدهی هزارمیلیاردی اوراق دارد؛ چون بدهی‌های اوراق همه به روز است و نمی‌شود پرداخت نکرد. این اوراق معمولا تورم‌زا هم هست.

۳٫۲ صندوق‌های بازنشستگی

در تأمین اجتماعی ما امسال ۱۹۰ هزار میلیارد تومان به صندوق‌های بازنشستگی می‌پردازیم، در حالی‌ که این صندوق‌ها علاوه بر اینکه طبق قانون می‌بایست حقوق بازنشسته‌ها را بدهند و بخشی هم به دولت بپردازند، دولت مجبور است ۲۰۰ هزار میلیارد تومان نیز برای آن‌ها هزینه کند. اگر این ساختار اصلاح نشود ما تا ۳-۴ سال دیگر باید نصف بودجه دولت را فقط به بازنشسته‌ها بدهیم.

در کشورهای دیگر به ازای هر چهار نفر پرداخت کننده بیمه، یک نفر خدمات بیمه دریافت می‌کند، اما در کشور ما این نسبت دو به دو است و در دو سال آینده این نسبت ۵/۲ به ۵/۱ می‌شود. از سوی دیگر مقرر شده بود که کسری‌های حقوق در بیمه‌های کشوری، سرمایه‌گذاری شود و در ازای سود سرمایه‌های آن، هم حقوق بازنشسته‌ها پرداخت شود و هم به دولت کمک شود، اما کار معکوس شده است.

به‌طور‌کلی می‌توان گفت که صندوق‌های بازنشستگی الان حیات خلوت دولت است به طوری‌که به عنوان مثال صندوق بازنشستگی وزارت نفت شامل چندین شرکت است که هیئت‌مدیره و… دارند و حقوق‌های میلیونی می‌گیرند، اما ورشکسته هستند و در واقع کاری انجام نمی‌دهند.

۳٫۳ دارایی‌های دولت

می‌توان گفت بالغ بر ۱۴ هزار هزار میلیارد تومان، حداقل دارایی‌های دولت است که جزء دارایی‌های غیر مولد دولت محسوب می‌شود؛ مثل زمین، ساختمان، شرکت و… که باید تحقیق شود آیا لازم است دولت برای کوچک شدن خود آن‌ها را واگذار کند؟ یا اگر لازم است چگونه باید آن‌ها را واگذار کند؟ و در مقابل مقاومت‌هایی که در جلوگیری از این واگذاری‌ها می‌شود، چه طرحی باید ارائه داد؟ این‌ها مسائلی است که در اصلاح ساختار بودجه باید به صورت پروژه‌ای روی آن کار کرد.

۳٫۴ رابطه مالی نفت و دولت

نمونه اصلاح ساختاری دیگر در امر بودجه، رابطه مالی نفت و دولت است که در ساختار بودجه بسیار پیچیده است و در واقع حیات خلوت اصلی دولت‌ها در امر بودجه محسوب می‌شود. به عنوان مثال درآمد حاصل از فروش گاز، تاکنون در بودجه محاسبه نمی‌شده که ما امسال آن را کشف کردیم که بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان می‌شود؛ یا درآمدهای حاصل از فروش آب و برق و… که هنوز معلوم نیست چقدر است و کسی هم نمی‌داند!

لازم است بدانید که بودجه وزارت نفت، صفر است و این از معجزات است که سالی که نفت نمی‌فروشیم با سالی که روزی دو میلیون بشکه به قیمت ۱۵۰ دلار می‌فروشیم، در هرصورت بودجه شرکت نفت، چهارده و نیم درصد درآمد نفت محاسبه می‌شود؛ مثلا امسال که اصلا نفت نفروختیم، شرکت نفت دارد کار می‌کند و پروژه برمی‌دارد و سال‌هایی هم که دلار ۱۰۰تومان داریم، بازهم شرکت نفت دارد کار می‌کند و پول‌ها هم سر سال تمام می‌شود!! این درحالی است که گردش مالی شرکت نفت حدود ۹۰۰ هزار میلیارد تومان است، که چیزی نزدیک ۷۰ درصد کل بودجه کشور می‌شود.

۳٫۵ عدم بررسی سه چهارم بودجه دولت

در ساختار فعلی بودجه، از کل بودجه دولت یعنی ۲۲۰۰ هزار میلیارد تومان، معادل سه‌چهارم آن یعنی ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان آن مربوط به شرکت‌های دولتی است که کسی اصلا با آن‌ها کاری ندارد!!! در یک‌چهارم باقی‌مانده هم حدود ۶۰ درصد بودجه مربوط به بازنشسته‌ها است که نمی‌شود به آن دست زد. از ۴۰ درصد باقی مانده نیز سه‌چهارم آن هزینه‌های جاری است که به آن هم نمی‌شود دست زد و فقط ده درصد بودجه عمرانی می‌ماند که معادل ۱۰۴ هزارمیلیار تومان است که آن هم مجلس نمی‌تواند ردیف آن را تغییر دهد و مثلا از وزارت راه به وزارت کشاورزی بدهد، بلکه فقط می‌تواند در تبصره‌های بودجه وزارت راه مقداری چانه بزند که بعدا عرض می‌کنم.

۳٫۶ ساختار هزینه کرد دولت

علاوه بر ساختار بودجه، ساختار هزینه‌کرد بودجه نیز به‌شدت معیوب است؛ مثل ساختارهای اداری، نظام بانکی، مالیاتی و… . به‌طور کلی بخشی از ادارات دولتی، اساسا موجودیتشان زیر سؤال است. به عنوان مثال در وزارت راه سازمانی داریم که کارش این است که از یک طرف پول را از وزارت راه می‌گیرد و به پیمانکار می‌دهد که معمولا قرارداد با پیمانکارن با رانت و فساد نیز همراه است، در حالی که به آن اداره نیاز ضروری وجود ندارد. از طرفی خود این اداره سه هزار میلیارد تومان بودجه مصرف می‌کند. در سایر وزارت خانه‌ها هم همین وضع وجود دارد.

۳٫۷ تبصره‌های بودجه

شایان ذکر است که بحث‌ها در کمیسیون تلفیق روی ردیف بودجه نیست، بلکه روی تبصره‌های بودجه است که ۲۲ تبصره است. این تبصره‌ها مربوط به دستگاه‌هایی است که می‌خواهند از طریق دور زدن قانون، مشکل خودشان را حل کنند و قوانین را دور بزنند؛ لذا این دستگاه‌ها آمده‌اند به نمایندگان تبصره‌های بودجه را پیشنهاد داده‌اند تا نمایندگان بر سر آن چانه بزنند و لابی کنند و بتوانند بودجه موردنظر منطقه خودشان را جذب کنند.

به عنوان مثال تبصره ۶ را می‌خوانم: «به وزارت امور اقتصاد و دارایی اجازه داده می‌شود، ظرف مدت یکسال بخشی از پرونده‌های مؤدیان مالیات بر ارزش افزوده دوره‌های ۸۷-۹۷ که اظهارنامه خود را در موعد مقرر تسلیم نموده‌اند و تاکنون مورد رسیدگی قرارنگرفته با توجه به ضوابطی ظرف مدت یک‌ماه…بدون رسیدگی قطعی نماید».

یعنی اجازه رسیدگی به برخی از پرونده‌ها داده نشود و همان‌ وضع موجود، قطعی شود. اما باید پرسید اولا چرا رسیدگی نشده و چرا تاکنون آن‌ها را توبیخ نکردید؛ ثانیا چرا باید به این پرونده‌ها رسیدگی نشود؟

با این وجود، وقتی پشت پرده را ملاحظه می‌کنید، می‌بینید که ۵۰ شرکت هستند که مشمول این تبصره می‌شوند که آمده‌اند این تبصره را توسط شخصی مانند وزیر، نماینده مجلس، سازمان و…به مجلس پیشنهاد داده‌اند و نمایندگان را ملزم کرده‌اند که روی آن بحث کنند؛ و نمایندگان نیز متناسب با نیاز منطقه خودشان؛ مثلا پیشنهاد سال ۸۷-۹۷ را به ۸۵ تا ۹۹ تغییر می‌دهند تا مشکل شرکت‌های مثل فولاد منطقه خودشان را که در این سال‌ها به مشکل برخورده، رفع نمایند. به‌طور کلی، همه این تبصره‌های عریض و طویلی که در اینجا نوشته شده است باید به یک صفحه تقلیل داده شود تا اصلاح ساختاری صورت گیرد؛ چراکه در همه این‌ها تعارض منافع وجود دارد.

وقتی ما قوانین بالادستی دیگر نیاز به این تبصره‌ها نداریم؛ به عنوان نمونه دیگر، قانون خدمات کشوری که سال‌ها روی آن بحث شده و چندین بار در مجلس آمده؛ چرا ما باید در آن تبصره بگذاریم و وارد جزئیات آن شویم؟، اما از طرفی می‌بینیم که چون، سال بعد، سال انتخابات است و دولت به خاطر تعارض منافعش می‌خواهد با توجه به قانون خدمات کشوری، حقوق‌ها را ۲۵ درصد افزایش دهد، نیاز به تبصره پیدا می‌کند!

همان‌طور که می‌دانید در دوره قبل حدود ۱۱۰ نماینده مجلس رد صلاحیت شدند. آن‌ها فاسد و فاجر نبودند، ضد انقلاب هم نبودند. مگر می‌شود کسی در عرض چهار سال ضد انقلاب شود؟ این‌ها، همه به‌خاطر لابی‌های بودجه رد صلاحیت شده‌اند. من از شما سؤال می‌پرسم: چرا همه می‌خواهند در کمیسیون برنامه و بودجه کمیسیون تلفیق بیایند؟ جواب روشن است؛ برای اینکه بتوانند بودجه بگیرند. بنابراین، این ساختار معیوب است که منافذ رانت و فساد را ایجاد می‌کند.

۳٫۸ اصلاح ردیف بودجه

از سوی دیگر ما نیازی به ریز بودجه در ارگان‌های مختلف نداریم. به‌طور مثال الان ۱۹۴ تا ردیف بودجه در دست من است که در آن مثلا در ردیف وزارت علوم، علاوه بر وزات‌خانه، دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها و پژوهشکده‌ها و پارک علم و فناوری و مرکز تحقیقات و… خلاصه ریز به ریز بودجه آن مشخص شده که نیازی به آن نبوده است و هیچ بررسی هم نمی‌شود و نیازمند اصلاح ساختاری برای رفع این معضل هستیم.

۳٫۹  عدالت و شفافیت در بودجه

از طرفی باید بررسی کنیم که، شاخص عدالت در بودجه چیست؟ یا شفافیت چگونه به دست می‌آید؟، اما وقتی دقت می‌کنیم، می‌بینیم، شاخصی در این زمینه‌ها وجود ندارد؛ مثلا بودجه ریاست جمهوری امسال ۵۶ درصد افزایش پیدا کرده است، چرا؟. اگر شاخص، حقوق و دستمزد است که ۲۵ درصد افزایش داشتیم، پس ۵۶ درصد با کدام شاخص افزایش پیدا کرده است؟ از طرف دیگر وقتی نوبت به بودجه‌های فرهنگی می‌رسد با سخنرانی و تبلیغات همه کاسه‌ها را سر موسسات فرهنگی می‌شکنند.

به‌طور کلی سهم دستگاه‌های فرهنگی دینی ما به همراه وزارت ارشاد و سینما و موسیقی و… زیر یک درصد است. آن هم در کشوری که بر مبنای مبانی فرهنگی و دینی، انقلاب کرده است! سهم مرکز بازی‌های رایانه‌ای کلا ۸ میلیارد در سال گذشته بوده است، در حالی که طبق آماری که من دارم هر کسی در روز ۹۳ دقیقه بازی رایانه‌ای انجام می‌دهد و ما می‌خواهیم با این بودجه به جنگ بازی‌های رایانه‌ای دشمن برویم. سهم جامعه المصطفی، کلا ۳۰۰ میلیارد تومان است، تازه اگر به آن تخصیص بدهند! حالا این را مقایسه کنید با بودجه عربستان در سهم دستگاه‌های فرهنگی و مذهبی‌اش.

جمع‌بندی بحث اینکه ما باید به‌طور کلی نسبت بودجه را در «ساختار و درآمد» با «دین، عدالت و شفافیت» مشخص کنیم که ما حدود ۸۰ پروژه را در این زمینه احصاء کردیم و هر کدام از این‌ها لازم دارد که یک تیم حداقل ۳۰ نفره روی آن کار کند. همه این‌ها هم باید تبدیل بشود به طرح، قانون و آئین‌نامه تا بتوانیم این ساختار را درست کنیم.

نمونه پیشنهاد اصلاح ساختاری

برای اصلاح ساختاری بودجه چند نمونه مثال می‌زنم تا طلابی که خواستار تحقیق در این زمینه هستند، مقداری از روش تحقیق را در این زمینه باز کرده باشم. به عنوان مثال ما می‌توانیم اساسنامه صندوق‌های بازنشستگی را تغییر بدهیم و نظام مدیریتی این صندوق‌ها را اصلاح کنیم تا هم تحت نظارت قرارگیرند و هم شاخص بدهند و هم سودآور باشند یا می‌توانیم برخی از شرکت‌ها را حذف کنیم؛ مثل شرکت‌های زیانده یا مثلا چارچوبی باید برای رابطه مالی بین دولت و نفت تعریف کنیم و آن را به شکل قانون دربیاوریم که ما در این زمینه طرحی نیز آماده کردیم که ۵-۶ صفحه است و قادر است این رابطه را شفاف ‌کند.

شما می‌توانید در سه‌چهارم بودجه که قانون مشخصی وجود ندارد پیشنهاد طرح بدهید که معمولا در این زمینه، قوانین دور زده می‌شود به عنوان مثال در قانون داریم هر شرکتی که ۵۱ درصد آن مال دولت باشد، یک شرکت دولتی است که بیش از ۳۰۰ شرکت می‌شود، اما وقتی تحقیق می‌کنیم ملاحظه می‌شود که شرکتی که ۴۰ درصد آن دولتی است، ۱۱ درصد دیگر آن را شرکتی خریده است که آن شرکت ۷۰ درصدش دولتی است و بدین وسیله قانون دور زده می‌شود و بعد از احصاء مشخص می‌شود که آمار واقعی شرکت‌های دولتی بیش از ۹۰۰ شرکت می‌شود.

پرسش و پاسخ

  • رابطه قیمت دلار با بودجه چیست؟

ما در بودجه دلار را نمی‌آوریم و فقط می‌گوییم که در نفت، فلان مقدار بودجه به ریال چقدر می‌شود و میزان قیمت دلار مربوط به کارایی دولت در قیمت دلار است و مربوط به بودجه نمی‌شود.

  • دلار اگر گران شود، به نفع دولت است که مثلا نفت را به دلار می‌فروشد و با تبدیل آن به ریال، سود بیشتری می‌برد، و بودجه‌اش را از جیب مردم برمی‌دارد. پس دلار به بودجه مربوط می‌شود؟

محل اختلاف اینجا نیست. بالارفتن قیمت دلار ربطی به تعیین قیمت دلار ندارد. ارزش دلار را باید در بانک مرکزی و وزارت داریی بحث کرد نه در بودجه، هرچند مجلس باید نظارت کند که قیمت دلار بالا نرود، اما این مربوط به بودجه نیست که با نوع بودجه، قیمت دلار تغییر کند. اگر دلار را مصوب کردیم، ۵ هزار تومان، این ربطی به قیمت دلار در بازار و بانک مرکزی ندارد.

  • مرحوم دکتر سید عباس موسویان می‌گفتند که بنده به آقای جهانگیری آلارم دادم که دلار دارد بالا می‌رود و شما بهتر است به شکل دستوری آن را بالا ببرید تا بتوانید آن را کنترل کنید. ایشان ابتدا قبول کردند، اما آقای رئیس جمهور با آن مخالف بودند. بنابراین مجلس می‌تواند دولت را موظف کند که قیمت دلار در چه رنجی باشد. آیا این امکان‌پذیر نیست؟

ارز دستوری جهانگیری نتیجه عکس داد و ما ۲۳ میلیارد دلار ۴۲۰۰ را وارد بازار کردیم، اما مکانیزم بازار در اختیار دولت نیست. همه چیز اقتصاد غرب که مشکل‌دار نیست! حضرت امیر (ع) هم می‌فرماید: بازار یک مکانیزمی دارد و با دستور، مکانیزم بازار تعیین نمی‌شود.

  • به نظر من امر میان این دو امر است که یا دلار بالا رود یا قیمت درآمدی بیشتر شود. از طرفی فروش نفتِ کمتر، باعث بالا رفتن دلار می‌شود. چرا دولت را ملزم نمی‌کنید که به جای افزایش دلار مالیات را افزایش دهد؟

دولت می‌گوید من توان گرفتن آن را ندارم؛ مثلا مالیات بر خانه‌های خالی را اجرا نمی‌کند و می‌گوید مالیات بر خانه‌ خالی، موجب عدم عرضه خانه‌ها می‌شود. مشکلات در اجرا را نیز باید در نظر گرفت.

پایان

-------------

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی اردکان ساباط

 

خبرگزاری ایسنا و خبرگزاری حوزه این جلسه را پوشش خبری داد.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

یادی از مرحوم استاد رضا معصومی

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۸، ۰۷:۰۰ ب.ظ | ۰ نظر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شهر اردکان معلم فرهیخته، مدیر توانا، شخصیت قرآنی، قاری قرآن و مدیر جلسات قرآنی‌­اش را از دست داد. مرحوم استاد حاج رضا معصومی از نیکان روزگار بود که فقدانش، غمی سنگین بر خانواده، دوستان، آشنایان و همشهری‌های فرهیخته اردکانی گذاشت. مسجد حاج محمدحسین، در روز قیامت شهادت خواهد داد که این استاد عزیز سال‌ها در این مسجد نماز گزارد. شخصیتی که به‌قدری مقبول بازاریان شهر اردکان بود که اگر روحانی مسجد نمی‌آمد، نمازشان را با استاد حاج رضا معصومی اقتدا می‌کردند. روحش شاد و یادش گرامی باد.

آنچه می‌خوانید صحبت‌های افراد و شخصیت‌هایی است که با مرحوم حاج رضا معصومی ارتباط داشتند و در گفت‌وگویی کوتاه، خواستند یاد این استاد عزیز را در تاریخ ماندگار کنند. در ادامه نیز پیام تسلیت مسئولین شهرستان‌ اردکان و برخی نهادهای دولتی و تشکل‌های غیردولتی را می‌خوانید. 

از خوانندگان گرامی خواهشمند است درصورتی که از مرحوم استاد رضا معصومی خاطره یا نکته‌ای دارند، تماس بگیرند و خاطرات و نکاتشان را بیان کنند.

با تشکر

شماره تماس 09925582486 سید مجتبی رفیعی

 

حجت‌الاسلام والمسلمین حمید طالب‌پور، مسئول دفتر نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه اردکان: «از همان اولی که کانون قرآن تشکیل شد تا قبل از رحلتشان از اعضای ثابت کانون قرآن بود. ما اداره یکی دو جلسه قرآن را به ایشان سپرده بودیم. ایشان خیلی آدم آرام و متین بود. همیشه خوش‌رو و خندان بود. خیلی مردم‌دار بود. قرائت ترتیل ایشان دلنشین بود و صوت حزینی داشت».

 

استاد محمد شیری، قاری برجسته شهرستان اردکان: «من از سال 68 با مرحوم حاج رضا معصومی آشنا شدم. ایشان در مجمع نور شریف‌آباد جلسه داشتند که من گاهی به آنجا می‌رفتم. در مراسم و جلسات قرآنی زیادی با هم بودیم. در جزءخوانی ماه رمضان در مصلی چند سال با هم بودیم. مدتی به همراه ایشان و سه قاری دیگر شب‌های چهارشنبه به عقدا و اطراف آن می‌رفتیم. مرحوم حاج رضا معصومی فردی شخصیت بسیار ارزنده‌ای بود. صدای خوبی داشت و استاد مسلم بود. ما هر چه از ایشان دیدیم خوبی بود. یک نکته­ که از ایشان باید بگویم این است که در طول این سال­ حتی یک بار نشد که از رفتار یا گفتار ایشان رنجور شده باشم. بعضی وقت‌­ها ممکن است انسان از همکار و دوست خود ناراحت شود، ولی مدتی که با ایشان بودم هرگز نشد که از رفتار یا گفتارشان نارحت شوم. شخصیت‌هایی که قرآنی هستند و با قرآن انس دارند رفتار و گفتارشان نمونه است. انشاءالله مرحوم حاج رضا معصومی با قرآن محشور شود. انشاءالله قرآن که بهترین و اولین شفیع است او را شفاعت کند و ما را نیز شفاعت نماید».

 

شعبانعلی قانعی، کارشناس امور قرآنی و تربیتی: «ایشان خیلی نجیب، خیلی کم‌حرف و خیلی صبور بود. فردی بسیار منضبط و دقیق بود. من در دو موضوع به نظم ایشان اشاره می‌کنم:

اگر برای جلسه، محفل یا مسابقه قرآنی قول می‌داد که حاضر شود، رأس ساعت قرار، حاضر می‌شد. هیچ وقت نشد دیر بیاید یا احیانا در جلسه شرکت نکند. سر ساعت در جلسه حاضر می‌شد.

ایشان چندین دفعه به عنوان مدیر عتبات در دفاتر حج و زیارت اعزام می‌شد. کاروان‌هایی که ایشان تشکیل می‌داد بسیار دقیق و منظم کاروان‌ را سامان می‌داد. در واقع ایشان مسئولیت‌پذیر، منظبط و بسیار دقیق بود».

 

در پی درگذشت معلم دلسوز و بااخلاق، استاد و قاری قرآن مرحوم حاج رضا معصومی مسئولین شهرستان‌ اردکان و برخی نهادهای دولتی و تشکل‌های غیردولتی در پیامی‌هایی این ضایعه اسفناک را تسلیت گفتند. در ادامه این پیام‌ها را می‌خوانید:

 

پیام تسلیت حجت‌الاسلام والمسلمین سیداسماعیل شاکر امام جمعه شهرستان اردکان:

«درگذشت معلم دلسوز و بااخلاق، قاری و استاد مهربان قرآن حاج رضا معصومی مایه تأسف عمیق گردید. آن مرحوم علاوه بر خدمت در کسوت مدیر و معلمی سالیان زیادی به جامعه قرآنی شهرستان با تعهد و شوق خدمت کرد و با صوت دل‌نشین خود در مساجد و محافل قرآنی دل‌های مشتاق را به کلام الهی مجذوب نمود.

انس، تعلیم و تعلم قرآن از برترین سرمایه‌های معنوی دنیا و آخرت هر انسانی است که استاد معصومی اکنون این سرمایه را به همراه دارد و طوبی له.

فقدان این قاری و استاد قرآن، خسارتی به جامعه قرآنی شهرستان است که دعا می‌کنیم باهمت و تلاش شاگردان و دوستانش جبران شود. با عرض تسلیت به همه ارادتمندان به‌ویژه خانواده و بستگان محترم و درخواست صبر و اجر و سلامت برای آن عزیزان، علوّ درجات و حشر با اولیای الهی و حاملان کلام‌الله را برای آن مرحوم مسئلت می‌نمایم».

 

پیام تسلیت دکتر محمدرضا دشتی، نماینده محترم منتخب مردم اردکان در مجلس یازدهم شورای اسلامی:

«خانواده محترم شادروان استاد آقا رضا معصومی

سلام علیکم بما صبرتم

درگذشت معلم با اخلاق و صبور استاد قرآن و قاری گرامی، مرحوم رضا معصومی، برادر با اخلاصی که سالیان عمر خویش را در مسیر تربیت نسل جدید و خدمت به قرآن و ترویج کلام اسلامی مصروف داشت، به حضور آن خاندان شریف تسلیت و تعزیت عرض نموده و به موازات آرزوی علو مرتبت و رفعت درجات آن عزیز سفرکرده، دوام سلامتی و عزت بازماندگان محترم را از درگاه حضرت احدیت مسئلت می‌نمایم.

اکنون که آقا رضا عزیز، مهمان بارگاه نورانی قرآن می‌باشد، امیدوارم مصداق بارز کلام بلند پیامبر اکرم (صلوات ا... علیه و آله) به امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) باشد که فرمود: "یا علی! تَعَلَّمَ القُرآنَ و عَلَّمَهُ النَّاسَ فَإن مِتَّ حَجَّت المَلائِکَهُ إلی قَبرِکَ کَما تَحُجُّ النَّاسُ إلی بَیتِ اللهِ العَتیق".

سلام بر آن خادم با اخلاص قرآن؛ روزی که دیده به جهان گشود و اکنون که به لقاءالله پیوست و آن روز که در پیشگاه خداوند متعال، از شفاعت قرآن کریم بهره‌مند خواهد شد». 23 اسفند 1398

 

پیام تسلیت سرهنگ سیدعلیرضا صادقیان، فرماندهی انتظامی شهرستان اردکان:

«عروج ملکوتی معلم مکتب قرآن حاج غلامرضا معصومی استاد جلسات قرآن کریم ستاد فرماندهی انتظامی شهرستان اردکان را به مردم مؤمن و جامعه قرآنی و همکاران تسلیت عرض می‌نمایم. بی‌شک نوای تلاوت‌های دلنشین و زیبایی آیات الهی و یاد و خاطره او همیشه در قلب ما زنده خواهد بود. رحمت و مغفرت الهی را برای آن عزیز سفرکرده و صبر و شکیبایی را برای خانواده محترم ایشان از خداوند متعال مسئلت داریم».

 

پیام تسلیت ابوالفضل کارگر مدیر آموزش و پرورش شهرستان اردکان:

«بسمه تعالی

کتاب شریف آسمانی ما، آیینه‌ای است که در بلندای آن تعالی روح و بالندگی انسان ظهور و بروز می‌یابد.

حاملان قرآن کریم، معلمان و مبلغانی هستند که در این آیینه، جان و روان خویش را جلا داده و نور این مصحف آسمانی را به کام مشتاقان هدایت و تربیت می‌نوشانند.

استاد بزرگوار قرآن کریم مرحوم آقای غلامرضا معصومی اردکانی، معلمی بزرگوار و فرهیخته‌ای مهذب بودند که به برکت انس و همراهی با آیات الهی و با زندگی بر مدار تعالیم قرآن و معارف اهل بیت علیهم‌السلام توانستند در عمر شریف خود، الگویی مناسب برای همه علاقه‌مندان به راه کمال قرآنی بود. فردی عاشق اهل بیت، محبوب در میان مردم و شیفته قرآن و معارف قرآنی بود.

اینجانب ضمن ابراز تأثر از فقدان چنین شخصیت ارزش‌مندی و عرض تسلیت به دوست‌داران آن عزیز سفرکرده و جامعه تعلیم و تربیت شهرستان، آرامش پایدار را در فردوس برین برایشان از حضرت سبحان مسئلت می‌کنم و برای بازماندگانشان سلامت و شکیبایی آرزومندم». 23 اسفند 1398

 

پیام تسلیت مدیریت و کارکنان سازمان انتقال خون شهرستان اردکان

«خرم آن روز کزین منزل ویران بروم

راحت جان طلبم وز پی جانان بروم

درگذشت معلم فرهیخته، مدرس قرآن و اسوه صبر و نجابت آقای غلامرضا معصومی که از اهداءکنندگان مستمر خون بود (با 23بار اهداء خون) را به خانواده محترم ایشان و جامعه شریف و عزیز اهداءکنندگان خون تسلیت عرض می‌نماییم. انشاءالله با قرآنش محشور و قطره قطره خونی که در راه نجات بیماران اهداء نمود مورد قبول درگاه حق‌تعالی قرار گیرد».

 

پیام تسلیت مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت امام صادق (علیه‌السلام) اردکان – صادقیه:

«بسم الله الرحمن الرحیم

إنَّا لِلّه وَ إنّا إلِیهِ الرّاجِعونَ

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌فرمایند: برای معلم قرآن تمام موجودات حتی ماهیان دریا، طلب آمرزش می‌کنند.

درگذشت استاد با اخلاق و پیشکسوت قرآن و فرهنگی دلسوز زنده‌یاد "حاج رضا معصومی" همگان و جامعه قرآنی را متأثر کرد.

این ضایعه را به قرآن‌دوستان، شاگردان و همه اصحاب جامعه قرآنی اردکان به‌خصوص خانواده محترم آن مرحوم تسلیت می‌گوییم و برای آن استاد بزرگ از درگاه حضرت پروردگار آمرزش و رحمت و برای بازماندگان محترم ایشان شکیبایی و تندرستی و پاداش نیکو مسألت می‌نماییم».

 

پیام تسلیت مجموعه مسجد رضوان و کانون قرآن شهرستان اردکان:

«بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون

به واقع آقا رضای عزیز تجلی قاری و حامل قرآن و از پیروان حقیقی اهل بیت علیهم‌السلام و از اعضای قدیمی و با سابقه‌ای درخشان، دوست‌داشتنی، مهربان و فعال کانون قرآن اردکان بود. آقای معصومی بزرگوار از لحظات زندگی در مسیر نشر، تعلیم و تربیت قرآنی به‌خوبی بهره برد به همین دلیل با طیب خاطر می‌توان گفت اللهم انا لا نعلم منه الّا خیرا.

این ضایعه‌ غم‌انگیز را به مردم شریف و به‌ویژه جامعه‌ قرآنی و فرهنگی شهرستان اردکان و خانواده مکرم‌شان تسلیت گفته و از خداوند منان برای ایشان و فرزند فقیدشان غفران و رحمت واسعه و برای بازماندگان، صبر جزیل مسئلت می‌نماییم».

 

شعری از رضا فتاحی اردکانی، شاعر فرهیخته اردکان در رثای همکارش مرحوم غلامرضا معصومی:

تقدیم به روح ملکوتی همکار عزیز، غلامرضا معصومی

«در مکتب دین معلم قرآن بود

استاد نمونه‌ی دبیرستان بود

در حوزه‌ی اخلاق، رضا معصومی

آیینه‌ی مهربانی و ایمان بود»

فتاحی اردکانی(رضا) – اسفند98

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

دیدار جمعی از طلاب اردکان با دکتر تابش

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | چهارشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۵۱ ب.ظ | ۰ نظر

دکتر محمدرضا تابش، نماینده مردم اردکان در مجلس شورای اسلامی در عصر چهارشنبه ۱۳۹۸/۰۸/۱۵ با جمعی از طلاب و فضلای اردکانی مقیم قم دیدار و گفتگو کرد.

در ابتدا آقای تابش به ایراد سخن پرداخت که در ادامه مشروح آن را می خوانید:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 و صلی الله علی نبینا محمد و آله الطاهرین

با سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) در ابتدا لازم می‌دانم با بیان حدیثی از وجود نازنین امام یازدهم، مجلس را نورانی کنم.

حضرت امام حسن عسکری (ع) می‌فرمایند: دو خصلت است که بالاتر از آن چیزی نیست؛ یکی ایمان به خدا و دیگری سود رساندن به برادران.

امیدوارم خداوند متعال ما را به این دو خصلت موفق بدارد. در حدیث دیگری نیز؛ آمده است: «ما ترک الحق عزیز الا ذل و لا أخذ به ذلیل الا عز» هر عزیزی که حق را رها کرد، ذلیل شد و هر ذلیلی که حق را گرفت به عزت رسید. محور حق، مولا امیرالمؤمنین (ع) هستند و بالاترین حقوق هم حقوق ملت است که امیدواریم توفیق داشته باشیم که حقوق ملت را که بحث مستوفایی هم هست، ادا کنیم.

در فضای مجازی متوجه شدم که نسبت به سفر ما به قم مطالبی نوشته شده است، که لازم دانست در ابتدا راجع به علت آمدن به شهر مقدس قم مختصر توضیحی بدهم.

علت تشرف به قم

در سفری که به ملاقات آیت الله شهرستانی (داماد آیت الله عظمی سیستانی) در قم داشتم به ایشان عرض کردم که همسر بنده بسیار شیفته اهل بیت (ع)، بودند، ایشان به من فرمودند که مگر شما نیستید؟ گفتم: چرا، ولی خصوصیت همسر بنده این بود که به کربلا بسیار عشق می‌ورزید، اما تا پایان عمرش نتوانست به زیارت ابا عبدالله الحسین (ع) مشرف شود و من نیز به خاطر ایشان تا کنون به کربلا مشرف نشده‌ام. این شد که آیت الله شهرستانی از ما دعوت کردند که به اتفاق اخوی –علیرضا- که بخشی از تولیدات فرهنگی شبکه هدهد را به عهده داشتند و همچنین  به همراهی اخوان فیض –نوه‌های آقای سید روح الله فیض و برادرزادگان سردار حسین فیض- که به نوعی با آیت الله شهرستانی در ارتباط بودند، به مدت ۴۸ ساعت به کربلا و نجف مشرف شدیم. من مطابق دأبی که دارم در هر زیارتی ابتدا مردم شهر اردکان را دعا کردم و به یاد همه شما عزیزان هم بودم. ما ۲۴ ساعت نجف و ۲۴ ساعت کربلا بودیم و حدود ۱۰-۱۵ کیلومتر هم پیاده‌روی داشتیم.

بعد از این سفر برای تشکر از میزبانمان قرار بود به قم مشرف بشویم و به خدمت آیت الله شهرستانی برسیم و ضمنا دیداری با افتخار شهرمان حضرت آیت الله محقق داماد داشته باشیم. از قضا حجت الاسلام زارع فرزند مرحوم شیخ محمد زارع که اولین امامت جماعت مسجد جعفرزاده بودند، حدود ۷-۸ ماه پیش با بنده تماس داشتند و با توجه به فعالیت‌های پژوهشی که در زمینه اقتصاد اسلامی داشتند و شنیده بودند که بنده عضو شورای عالی پول و اعتبار کشور هستم، از بنده دعوت کرده بودند که در زمینه پول‌شویی، در قم با طلاب جلسه داشته باشم. ایشان هم مصرّ به این جلسه بودند؛ زیرا جلسات متعددی قبلا در این زمینه با آقای دکتر پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، حجت الاسلام دکتر مصباحی مقدم، حجت الاسلام ابوترابی و… داشتند و کارهای خوبی در مسائل اقتصاد اسلامی انجام داده بودند. این جلسه مقرر شد در منزل حجت الاسلام مرادی برگزار شود، اما آقای حیدری که دوست و همکلاس بنده بودند، وقتی این خبر را شنیدند،  تقاضا کردند که چون منزل حاج آقای مرادی ظرفیت کافی ندارد، مجلس در محل کار ایشان برگزار شود. مسأله خیلی پیچیده نیست که بعضی تصور کردند.

با این اوصاف انگیزه اصلی اینجانب برای شرکت در این جلسه تاسیس مؤسسه خیریه به یاد مرحوم پدرم که شخصیت فرهنگی بودند می‌باشد. این موسسه صرفا برای طلاب، دانشجویان و دانش آموزان تاسیس می‌شود که تسهیلات ویژه‌ای را برای طلاب مستعد در امور ازدواج، نیازمندیها و …. در نظر می‌گیرد. محل این موسسه در شهرهای اردکان، یزد، کرج –که محل تحصیل دانشگاهی اینجانب بوده- و همچنین شهرهای مشهد، قم، کربلا و نجف می‌باشد. بنده به خاطر علاقه‌ای که به روحانیت دارم، نسبت به طلاب، تعصب ویژه‌ای دارم که در خلال مباحث بعدی به آن اشاره می‌کنم.

پاسخ به سؤالات

در مدتی که اینجا بودم طلاب محترم سؤالاتی را مطرح کردند از قبیل خرابی جاده و مشکلات دیگر که اگرچه بنده همه این‌ها را قبول دارم، اما لازم است ابتدا وضعیت کشور را برای شما عرض کنم، هرچند برخی ازمطالب را که قابل طرح نیست بیان نمی‌کنم، اما تا انجا که ممکن است برخی از مطالب را از وضعیت کشور عرض خواهم کرد.

از آنجا که انقلاب ما با اهداف استکبار ستیزی روی کار آمده است، آمریکا در صدد سایه انداختن سیطره خود بر جهان است و کشتی‌های خود را ۱۱ هزار کیلومتر دورتر از خاک خود در خلیج فارس مستقر کرده است و این تاوانی است که انقلاب ما به خاطر اهدافی که دارد، می‌پردازد.

برجام ثمراتی داشت که تفصیل آن بحث مستوفایی را می‌طلبد، اما یکی از ثمرات آن این بود که ما را از ذیل تحریم‌های منشور سازمان ملل که تمام کشورها را با جنگ بر علیه کشور ما متحد می‌کرد، خارج نمود، با این حال از طرف آمریکا تحریم‌های اقتصادی شدیدتری بر ما حاکم شد که در طول این چهل سال بی سابقه است.

از طرفی کسری بودجه دولت در تامین حقوق کارمندان نیز وجود دارد. اگر ما وضعیتی که اکنون درگیر آن هستیم، در نظر بگیریم، پاسخ بسیاری از سؤالاتی که دوستان طرح کردند، حل می‌شود.

علاج مشکلات؛ پرهیز از خودتحریمی

با این حال، به نظر من همه این مشکلات با تدبیر حل می‌شود به شرط آنکه ما دچار خود تحریمی نشویم. به عنوان مثال مجلس ۶ ماه است در تامین قیر روستاها میان سازمان برنامه و وزارت نفت، پا در میانی می‌کند و هنوز به نتیجه نرسیده است.

گذر از پیچ تاریخی

مشکلاتی که امروز کشور دارد با تدابیر رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای، قابل حل است. تدبیر معظم له، در مصوبات جلسه سران قوا که مصوبات فراقانونی است و همچنین موضع گیری صریح ایشان «که ما قصد جنگ نداریم، بلکه اگر جنگی اتفاق افتاد، دفاع می‌کنیم»، باعث شد که کشورهای همسایه آرام شوند و مراوده ما که به شکل سنتی با غرب بود و با کشورهای همسایه این مراوده کمتر اتفاق می‌افتاد، گسترش چشمگیری داشته باشد. تخصیص ۱۴ هزارمیلیارد تومان بودجه دولت برای حقوق بگیران که رقم قابل توجهی است، همه نشان از این دارد که ما قادر هستیم از پیچ تاریخی مشکلات حاضر عبور کنیم.

البته من شخصا نسبت به حقوق بگیران و قشر مستضعف به ویژه طلاب محترم خجل هستم و می‌دانم که اغلب طلاب در زمان درس و بحث با مشکلات فراوانی مواجه هستند و اینجانب نسبت به این امر تعصب خاصی دارم؛ زیرا می‌دانم مشکلاتی که در مملکت به وجود می‌آید به خاطر اینکه انقلاب ما یک انقلاب دینی است، طلاب نیز مانند مسؤولین از طرف مردم تحت فشار قرار می‌گیرند در حالیکه کمتر دخیل هستند.

اوضاع شهرستان اردکان

اردکان امروز با میانگین ۷۰ میلی متر بارندگی در کشور به عنوان قطب صنعتی کشور در نظر گرفته شده است، کشاورزی در اردکان حدود ۱۰۰۰ هکتار افزایش یافته است، در صنعت حلواراده ۶۰۰ شغل مستقیم و غیر مستقیم داریم. اردکان امروز در مدار توسعه و ترقی قرارگرفته و مبنای ما هم توسعه پایدار بوده است.

البته مشکلات زیست محیطی، بهداشت، مهاجرت‌ها و… نیز وجود دارد؛ مثلا سرطان در کل کشور افزایش پیدا کرده، اما صنعت عامل اصلی سرطان نیست، بلکه یکی از علل مهم آن بالارفتن سنّ جامعه است. میانگین عمر جامعه ما در قبل از انقلاب ۵۵ سال و بعد از انقلاب به ۷۵ سال رسیده است، در اردکان میانگین عمر مردم ۷۹٫۵ است. بنابراین نباید همه مشکلات را به صنعت مربوط دانست.

زمانی بود که مردم ما برای اشتغال به شهرهای دیگر مهاجرت می‌کردند؛ اما اکنون امر، معکوس شده و مردم شهرهای مختلف برای اشتغال به شهر ما مراجعه می‌کنند. اگر تدبیر و توکل باشد، این وضعیتی که در اردکان هست، می‌تواند در شهرهای دیگر هم تحقق پیدا کند.

یک نکته‌ای هم در مورد تحولات ارز، عرض کنم که به درد مباحث حاج آقای زارع نیز بخورد. افزایش نرخ ارز باعث رونق تولید و جلوگیری از قاچاق شد؛ زیرا دیگر برای قاچاقچیان نمی‌ارزد که کالا را با ارز ۱۰-۱۲ هزارتومان وارد کنند؛ الآن شیشه شهرستان اردکان، به ۴۵ کشور یا محصولات کارخانه ایفا به ۲۵ کشور صادر می‌شود. مسؤول کارخانه یزدباف می‌گفتند که ما این سال‌ها در رونق تولید به سر می‌بریم؛ زیرا دیگر پارچه و پوشاک از کشورهای دیگر به ویژه ترکیه وارد نمی‌شود و تمام تولیدات در داخل کشور انجام می‌شود.

در پایان لازم می‌دانم از حضرات ارجمند آقایان حجت الاسلام مرادی، حاج آقای دهستانی و حجت الاسلام زارع و سایر طلاب و فضلای ارجمند تشکر کنم که این وقت را در اختیار بنده قراردادند.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 

گزارش حجت الاسلام زارع

بعد از صحبت‌های دکتر محمد رضا تابش حجت الاسلام زارع –محقق و پژوهشگر حوزه علمیه قم- به ارائه گزارش در زمینه فعالیت‌های طلاب اردکان در مسائل اقتصادی پرداخت و و با بیان اینکه بیش از ۵۰ جلسه با مسؤولین بلندپایه شهرستان و استان داشته است، افزود: سلسله این جلسات در سطح کشور با رؤسای کمیسیون‌های مختلف مجلس، مسؤولین دولتی و فرهنگی کشور همچنان درحال برگزاری است.

وی با اشاره به فعالیت‌های فرهنگی و اردویی طلاب اردکان در بازدید از نمایشگاه «بانک، بورس و بیمه» که به دعوت رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از طلاب اردکان صورت گرفته بود، پرداختند و بیان کردند ما در کنار اردوهای علمی اردوهای فرهنگی بازدید از باغ موزه دفاع مقدس و اردوهای تفریحی دیگر با همکاری مرکز خدمات حوزه علمیه قم برای جمعی از طلاب اردکان داشتیم.

حجت الاسلام زارع در ادامه با ذکر خاطره‌ای از دفتر نماینده مجلس شهرستان اردکان، ابراز داشت: اینجانب وقتی با مسئولین مختلف نظام جلسه می‌گرفتم، یک چیز در همه جلسات برایم باعث افتخار بود و آن عظمت مردم اردکان در چشم مسئولین و مردم سایر شهرستان‌ها بود؛ آن‌ها تعجب می‌کردند که چگونه مردم اردکان توانستند قریب ۲۰ سال به یک نماینده اعتماد کنند و اتحاد و عظمت خود را به رخ دیگر شهرستان‌ها بکشند و با این کار هم به خود و هم به نماینده منتخب خود ارزش بدهند.

 

گزارش جناب آقای سعدی

در ادامه این مراسم آقای سعدی که به دعوت از دکتر تابش در این مراسم حضور پیدا کرده بودند، تجربیات خود را در زمینه فعالیت موسسات خیریه با طلاب حاضر در میان گذاشتند. ایشان اظهار داشتند: در شهر مقدس قم در سال ۱۳۴۸ به فرمان آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی؛ «انجمن مبارزه بافقر» تاسیس شد که بعد از ۵۰ سال، شناخت خوبی در حال حاضر از وضعیت شهر پیدا کرده است. این انجمن هر هفته جلسه دارد و نیازمندی‌های مردم را اخذ نموده و سپس در طول هفته بررسی می‌نماید و پس از بررسی، به رفع آن‌ها می‌پردازد. ایشان در ادامه بیان کردند: به عنوان نمونه  ما برای طلاب ۳-۴ هزار جهیزیه فراهم نمودیم که تمام هزینه آن را یک نفر متقبل شد.

سعدی افزود: ما علاوه بر جلسات هفتگی، کمک‌های مناسبتی در ایام ویژه مانند ماه مبارک رمضان، عید نوروز و… داریم که حاضریم تجربیات خود را در اختیار گروهی که جناب آقای تابش معرفی می‌کنند، قرار دهیم و تا آنجا که از دست ما بر می‌آید به موسسه خیریه مورد نظرشان کمک نماییم.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام والمسلمین ابوترابی‌فرد امام جمعه موقت تهران در جلسه طلاب و فضلای اردکانی که با همکاری انجمن‌های علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) برگزار شد در موضوع «اقتصاد در الگوی اسلامی» سخنرانی کرد.

در ادامه خلاصه‌ای از سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین ابوترابی را می‌خوانید:


نقاط قوت اقتصاد ایران

در مسأله اقتصاد ما در یک نگرش، جزء 20 کشور برتر دنیا از لحاظ اقتصادی هستیم. در زمینه زیرساخت‌های اقتصادی نیز بسیار فوق‌العاده هستیم. به عنوان مثال در زمینه «راه‌ها، ریل‌ها، امکانات گازرسانی، آب، شهرک‌های صنعتی، خدمات بیمه‌ای، درمانی، 600 سد آبی، برق و...» در خلق ظرفیت‌ها بسیار غنی هستیم و کشورهای دیگر عموماً این غنا را ندارند. از لحاظ امنیت سرمایه‌گذاری و تربیت نیروی انسانی مثل تربیت 10 میلیون نیروی دانشگاهی، همچنین در ایجاد شرکت‌های دانش‌بنیان فوق العاده هستیم، که حتی غربی‌ها در این زمینه به پای ما نمی‌رسند.

در مسائل هسته‌ای، هوا فضا، بیو و نانو، در طول سه دهه کارهایی صورت گرفته که در هیچ کشوری انجام نشده است. از لحاظ منابع طبیعی مثل کانی‌ها، نفت، گاز نیز می‌توان گفت جزء کشورهای استثنایی هستیم. از طرفی در موقعیت ژئوپلتیک و تنوع آب و هوایی در وضع بسیار مطلوبی قرار داریم. اگر به این موارد، استقلال سیاسی در استفاده از منابع و مشارکت مردم نیز اضافه کنیم، متوجه می‌شویم که بسترهای رشد اقتصادیِ فوق‌العاده‌ای در زمینه‌های منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای داریم.

نقاط ضعف اقتصاد ایران

اما با این وجود رشد اقتصادی ما پایین است و تورم در کشور ما اصلا متناسب با اقتصاد نیست؛ زیرا ما در میان کشورها بالاترین تورم را داریم؛ یعنی از حیث زمان، تورم طولانی‌مدت و از حیث رقم، تورم دورقمی داریم. از لحاظ درآمد سرانه و اشتغال نیز در وضعیت مناسبی نیستیم. به‌طورکلی از لحاظ عدالت اجتماعی وضعیت مطلوبی نداریم؛ یعنی نتوانستیم از ظرفیت‌های موجود برای خلق ثروتِ درست استفاده کنیم، اما علت چیست؟

آسیب‌شناسی نقاط ضعف

مهم‌ترین علت این است که اقتصاد ایران با نفت تنظیم شده است. پس مصیبت اقتصاد ما نفت است و اگر این نفت نبود، ما الآن بالاترین رشد اقتصادی داشتیم. من از شما سؤال می‌کنم که اگر نفت نبود، آیا این دانشگاه بود؟ یا خدماتی که از طریق برق‌رسانی و... انجام می‌شود، بود؟ ولی از این‌ها پولی حاصل نمی‌شود.

مشکل دوم؛ نظام اداری کشور در دولت و سایر قوا و سیاست‌های مالی آن‌ها است. درآمد نفت، متناسب با حجم نظام اداری دولت نیست. سیاست‌های پولی (اداری) تحت سیاست‌های مالی است که همه متأثر از درآمدهای نفتی است. اگر نفت نبود دولت با استقراض از بانک مرکزی و فروش اوراق بهادار و ... باید نیاز مالی خود را تأمین می‌کرد. به‌طور‌کلی عامل پیشرفت ما (یعنی نفت) درواقع عامل بازدارندگی ما شده است.

عامل سوم، سیاست‌های پولی و بانکی است. الآن بانک مرکزی شده صندوق دولت؛ اما اگر بانک مرکزی مستقل باشد، آغاز تحول در مدیریت کشور خواهد بود. الآن اعلام می‌شود دولت 800 هزار میلیارد به بانک مرکزی بدهی دارد. بنابراین تنظیم بودجه در سیاست‌های پولی و مالی عامل دیگر این نابسامانی‌های اقتصادی است.

به‌طورکلی بودجه در مجلس کمترین تغییر را دارد؛ یعنی مجلس حدود 3-4 درصد از بودجه را تغییر می‌دهد و عمدتا نظر دولت تأمین می‌شود. تازه در آن 3-4 درصد نیز عمدتا نظر دولت حاکم می‌شود که با رایزنی مسؤولان دولتی در حوزه فعالیت خود صورت می‌گیرد. قانون برنامه را نیز دولت تنظیم می‌کند. از طرفی اجرای برنامه نیز که مهمتر است در دست دولت است.

آقای کمال درویش وقتی وزیر اقتصاد ترکیه شد، ترکیه با تورم 60 درصدی روبه‌رو بود. او افزایش 20 درصدی حقوق‌ها را زیر سؤال برد و این پرسش را مطرح کرد که فاصله میان 20 تا 60 درصد را آیا دولت می‌تواند تضمین کند؟

راه‌کارهای اقتصادی

ما باید از تجارب بشری استفاده کنیم و در عرصه‌های علمی، خلاقیت و نوآوری داشته باشیم. ما باید سرمایه را در جایی مصرف کنیم که بیشترین ارزش افزوده را داشته باشد. منابع ما محدود، اما نیازهای ما نامحدود است. ما باید در استفاده از ثروت روش عالمانه را در پیش بگیریم و ببینیم در کدام حوزه ارزش افزوده بیشتری وجود دارد.

ما الآن با خشکسالی مواجه هستیم که عامل اصلی آن، برداشت‌های بی‌رویه از منابع آب است. ما تا کنون بحث مصرف و مدیریت مصرف را در دستورکار خود قرار نداده‌ایم و با ازدیاد مصرف به مقوله اقتصاد نگاه می‌کردیم.

مسأله پول‌شویی از کجا آمده است؟ به نظر من این مسأله عمدتا به‌خاطر نفت و قاچاق کالایی است که به پول تبدیل می‌شود. شما می‌دانید که قیمت یک کالا در این طرف و آن طرف مرز متفاوت است و همین باعث ایجاد اقتصاد رانتی می‌شود. پیچیدگی محاسبات اقتصادی در تورم و... نیز عامل دیگر این نابسامانی‌هاست.


نقد و بررسی صحبت‌های حجت‌الاسلام والمسلمین ابوترابی‌فرد

بعد از صحبت‌های حجت‌الاسلام والمسلمین ابوترابی‌فرد، طلاب و فضلای اردکانی با توجه به مباحث ایشان مطالب تحقیقاتی خود را بیان کردند که در ادامه می‌خوانید:


مهم‌ترین عامل نظام اقتصادی ایران، مسأله نفت نیست؛ زیرا اول اینکه، وابستگی اقتصاد ایران در نفت به کمتر از 30 درصد رسیده است و در زمان طاغوت که ما با متوسط جمعیتِ 30 میلیونی، روزی 10 میلیون بشکه نفت صادر می‌کردیم؛ اما امروز با جمعیت 80  میلیونی کمتر از 3 میلیون صادرات داریم.

دوم اینکه، به نظر ما توزیع درآمد نفتی که در برنامه و بودجه مورد بررسی قرار می‌گیرد، چون به سبک نظام سرمایه‌داری است، عامل نابسامانی اقتصادی است؛ به عنوان مثال نفت، طلا و... جزء انفال هستند و مطابق مسلمات فقه شیعه و سیره امیرالمؤمنین علیه‌السلام باید به‌طور مساوی میان مردم تقسیم شود، اما در نظام توزیع سرمایه‌داری این توزیع به‌گونه‌ای صورت می‌گیرد که هرکس پول، رانت و قدرت بیشتری دارد می‌تواند از بیت المال بیشترین استفاده را ببرد.

سوم اینکه، نظام بانکی نیز قادر نیست تورم را کنترل کند؛ زیرا در نظام بانکی مطابق آمار رسمی، 70 درصد منابع عمومی بانک در خدمت 30 درصد از افراد سرمایه‌دار قرا دارد و در آمار غیر رسمیِ مورد تحقیق ما 93 درصد از منابع بانکی در اختیار 7 درصد قرار گرفته است. البته این به ساختار خود بانک برمی‌گردد؛ زیرا بانک برای اینکه سود پولِ عموم سپرده‌های مردمی را تضمین کند به علت کمبود نیرو و حجم زیاد سپرده‌ها مجبور است سرمایه‌های عمومی خود را غالبا در اختیار کارخانه‌داران و سرمایه‌داران کلان قرار دهد؛ زیرا بانک مطمئن است که کارخانه‌های بزرگ چون تولید عمده کشور را در دست دارند با کنترل در قیمت کالا، در هرصورت قادرند سود تضمینی بانک را به مردم تأمین کنند. از طرفی اگر دولت بخواهد از بانک مرکزی استقراض کند و با اوراق قرضه به این کار دامن بزند، دولت نیز در کنار نظام سرمایه‌داری قرار خواهد گرفت و نظام سرمایه‌داری به شکل دولتی یا خصولتی تحقق خواهد یافت. بنابراین مسأله اصلی اقتصاد کشور ما توزیع ناعادلانه منابع عمومی است که عمدتا در جیب افراد خصوصی به نام بخش خصوصی و به کام سرمایه‌داران ریخته می‌شود.

اما آنچه راجع به تجارب بشری در غرب و پیچیدگی‌های محاسبات اقتصادی تورم و.. بیان شد، به نظر می‌رسد یکی از شگردهای غرب باشد. غرب با پیچیده کردن مسائل در صدد است تا کسی از محاسبات بانکی و توزیع منابع عمومی در کشورها اطلاع کافی نداشته باشد تا بتواند منافع سرمایه‌داران را تأمین کند. مسائل اقتصادی و توزیع منابع در اقتصاد اسلامی پیچیده نیست و اولین قدم در این رابطه ساده کردن مسائل و قابل فهم کردن آن برای مردم است تا مردم بتوانند از مسؤولین مطالبه داشته باشند. به عنوان مثال آنچه در مورد عامل خشکسالی بیان شد و به برداشت بی‌رویه آب اشاره گردید، این خود یکی از این پیچیدگی‌های «بیان» در تجارب غربی است؛ زیرا از لحاظ علمی، عامل اول خشکسالی، گازهای گلخانه‌ای است که به‌خاطر آن، بارندگی در جهان تا یک سومِ قبل از توسعة صنعت کاهش داشته است. عامل دوم وجود سدهای صنعتی است که آب را هدر داده و به اسم کشاورزی تمام می‌شود.

خلاصه آن‌که ما اگر توزیع منابع بیت‌المال مثل نفت، طلا و به‌طور کلی انفال را به شیوه اسلامی و مساوی تقسیم کنیم و مشارکت عمومی را جایگزین مشارکت خصوصی سرمایه‌داری نماییم و منابع مالی را در اختیار به اصطلاح بخش خصوصی سرمایه‌داری قرار ندهیم، مشکلات اقتصادی موجود، سالبه به انتفاء موضوع خواهد شد.

این‌‎که بیان شد ما باید سرمایه خود را در جایی قرار دهیم که ارزش افزوده بیشتری داشته باشد، نیز درست نیست؛ زیرا الآن مطابق برنامه توسعه اکثر منابع مالی کشور در صنعت مصرف می‌شود و به همین منظور فعالیت‌های اقتصادی صنعتی، ارزش افزوده بیشتری دارد، اما همین صنعت به دلیل تولید گازهای گلخانه‌ای عامل بیش از 90 درصد از خشکسالی در جهان محسوب می‌شود.

بنابراین باید با تغییر نگرش از صنعت( مثلا) به کشاورزی، عامل ارزش افزوده را مطابق اعتقادات اسلامی تغییر داد؛ زیرا در نگاه اسلامی کشاورزی از اهمیت بیشتری نسبت به صنعت برخوردار است و در مسیر تولید منابع طبیعی مثل آب، خاک و هوا، منابع گیاهی ارزش بیشتری نسبت به منابع کانی دارد؛ لذا ارزش افزودة تابع اعتقادات باید شکل بگیرد، نه برنامه توسعه پایدار غربی که در کشور در حال اجرا است و شش برنامه بر اساس آن تا کنون اجرا شده است.

در رابطه با تفاوت قیمت‌ها در مرز دو کشور نیز این گفته شایان ذکر است که تفاوت قیمت در مرز بر اساس ارزش پول است؛ یعنی اگر ارزش پول یک کشور به کشور دیگر کم یا زیاد شود، ارزش کالا نیز متغیر می‌شود و ارزش پول کشور در نظام سرمایه‌داری به‌صورت ربوی و عمدتا بر اساس شاخص تورم محاسبه می‌شود، اما باید دانست که تورم پولی خود از لوازمات ربا است.

بنابراین آنچه در صرافی‌های فعلی صورت می‌گیرد خرید و فروش پول است که صورت ربوی دارد درحالی که در صرافی‌های قدیم به جای خرید و فروش پول، ما تبدیل پول داشتیم؛ یعنی اگر مثلا یک کالا در یک کشور فرضا 10 دلار بود و در کشور دیگر 100 تومان، هر دلار 10 تومان محاسبه می‌شد و در محاسبه ارزش پول، ارزش کالا حاکم بود نه نرخ تورم پول.

شایان ذکر است، در پایان حجت الاسلام ابوترابی فرد ضمن تشکر از طلاب و فضلای اردکانی، مطالب این جلسه را بسیار مفید و قابل استفاده دانست. دانشگاه باقرالعلوم علیه‌السلام نیز با مثبت ارزیابی کردن این جلسه، از طلاب اردکانی خواست تا در صورت امکان این جلسات را ادامه دهند.

گفتنی است، این اولین جلسه کارگروه اقتصادیِ طلاب و فضلای اردکانی بود که با موضوع اقتصاد در الگوی اسلامی، در دانشگاه باقرالعلوم علیه‌السلام و با مشارکت انجمن‌های علمی دانشجوییِ این دانشگاه برگزار شد. طلاب و فضلای اردکانی در نظر دارند جلسات خود را به صورت چرخشی در ارگان‌ها و دانشگاه‌های مختلف برگزار کنند.


  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

در شب مبعث بیماران را فراموش نکنید

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۴۰ ب.ظ | ۰ نظر

نیمه ماه رجب (شام وفات حضرت زینب) مجمع یاحسین اردکان، میزبان امام جمعه محترم شهرستان میانه، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا حامدی بود. وی بلافاصله بعد از سخنرانی به عیادت آقای محمد طالعی رفت.

امام جمعه میانه با حضور در منزل آقای طالعی، ضمن عیادت از این بیمار، برای ایشان و تمام بیماران آرزوی سلامتی و شفاعی عاجل کرد.

حاج آقای حامدی بعد از عیادت از این بیمار عزیز، گفت: «شب مبعث، یکی از شب‌های مبارکی است که به تجربه نشان داده است دعا برای بیماران در مظان اجابت است.» وی از مردم خواست که دعا در این شب مبارک را فراموش نکنند و برای شفای تمام بیماران بخصوص این بیمار عزیز دعا کنند.

آقای محمد طالعی اردکانی یکی از طلبه‌های فاضل اردکانی است که مدت 22 ماه قبل در سفر تبلیغیِ ماه رمضان به علتی نامعلوم به عارضه مغزی دچار شد. به امید شفای این بیمار عزیز و تمام بیماران در این شب مبارک



  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

یک کارتنْ‌‌ کتابِ جامانده

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | چهارشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۴۸ ب.ظ | ۴ نظر

سرآمد مطالعه در کشور ما تأسف‌بار است و مسئولین از آمار سرانه پایین مطالعه در کشور خبر می‌دهند؛ اما افرادی هستند که گوی سبقت را از این آمار ربوده‌اند.

حاجیه خانم «ربابه چادررسا» علاوه بر انس با قرآن و مفاتیح، کتاب‌های تاریخ و تفسیر را نیز مطالعه می‌کند. این مادربزرگ به مدرسه نرفته است و سواد مکتب‌خانه‌ای دارد و با «خط سیاق» نیز آشناست. قدیم،‌ آشنایان و همسایگانی که نمی‌توانستند اسناد را بخوانند، از وی کمک می‌گرفتند.

شاید باورش برایتان سخت باشد اگر بشنوید او یک دوره کامل 27جلدیِ تفسیر نمونه را مطالعه کرده است. تاریخ انبیا، تاریخ امامان معصوم، مختارنامه، نفس‌المهمومِ شیخ عباس قمی (در کربلا چه گذشت) و تاریخ عامه اردکان نیز از جمله کتاب‌هایی است که وی تاکنون خوانده است.

یکی از نوه‌هایش می‌گوید: «مادربزرگ ما قرآن و مفاتیح را با ترجمه می‌خواند. هر موقع حکایت یکی از انبیا را تعریف می‌کند، با همان زبان عامیانه خودش می‌گوید "تا اینجای داستان در قرآن آمده است، اما از این به بعد، در کتاب‌هاست." منظور او این است که بقیه داستان، در کتب تاریخی نقل شده است، نه قرآن.»

او با رمان و داستان نیز بیگانه نیست. کتاب «شورآباد» محمدعلی جمال‌زاده، چهار جلد از ده جلدِ «کِلیدَر» محمود دولت‌آبادی و چند کتاب از جلال آل احمد را نیز خوانده است.

این مادربزرگِ پرافتخار اردکانی دستی نیز به قلم دارد و خاطراتی از زندگی‌اش را نوشته است. در نوشته‌هایش، خاطرات جالب و خواندنی از دوران کودکی و نوجوانی‌اش می‌بینی.

همیشه یک قلم و دفتری به همراه دارد و مطالبی را که در حین مطالعه برایش جالب است می‌نویسد. او اشعار و بخش‌هایی از کتاب فرهنگ عامه اردکان و تمام کتاب زندگی‌نامه مختار را رونویسی کرده است. با دیوان حافظ نیز مأنوس است و گاهی بعد از تفألِ به حافظ، اشعار را می‌نویسد.

مادربزرگ سال گذشته در نخستین «جشنواره شعر و قصه‌گویی با گویش اردکانی» شرکت کرد. در اختتامیه مراسم، داوران او را ستایش کردند.

نوشته‌های او معمولا نصیب فرزندان و نوه‌هایش می‌شود. آخرین دفعه‌ای که مهمان این مادربزرگ بودم، مثل همیشه با چایِ تازه‌دم و میوه و شیرینی از من پذیرایی کرد. مشغول رونویسی از کتاب زندگی‌نامه مختار بود. می‌گفت دومین دفعه است که این کتاب را مشق می‌کند. مشقِ اولش را به دخترش (مادر شهید) هدیه داده است و این مشق را می‌خواهد برای خودش نگه دارد.

از هم‌صحبتی با او خسته نمی‌شوی. با گرم‌شدن صحبت تو را به اعماق تاریخ می‌برد و چنان خاطرات را دقیق و با ذکر جزئیات نقل می‌کند، که گویی تمام صحنه‌ها، شخصیت‌ها و دیالوگ‌ها را با دوربین پیشرفته فیلمبرداری کرده و به نمایش گذاشته‌اند.

حکایت دوران جوانیِ حاجیه ربابه که توانسته بود روح تشنه‌اش را سیراب کند شنیدنی است: «از همان ایام جوانی عاشق خواندن بودم. زمانی که هم‌دوره‌‌ای‌ها و هم‌سن‌وسال‌ها برای گذران اوقات فراغت به دورهم‌نشینی و شب‌نشینی و.... مشغول بودند، ترجیح می‌دادم مطالعه کنم. حاضر بودم تمام دارایی‌ام را بدهم تا برای مطالعه کتاب بخرم. در همان ایام به دلیل کوچک‌بودن منزلمان، مدتی اجاره‌نشین شدیم. کارتن کتابی از اموال صاحب‌خانه در آن خانه، جا مانده بود؛ که بعدها از یکی از اقوام صاحب‌خانه شنیدم کتاب‌های نفیس تاریخی بوده است. برای مطالعه کتاب‌ها از صاحب‌خانه اجازه گرفتم. با خواندن اولین کتاب دنیای جدیدی به رویم گشوده شد. موقع مطالعه زمان را از یاد می‌بردم. بعد از تمام شدنِ هر کتاب به دنبال فرصتی بودم تا کتاب بعدی را شروع کنم؛ که البته به‌خاطر مشغله‌های زیادی که داشتم، فقط موقع شیردادن فرصت مطالعه برایم فراهم می‌شد».

همه چیز در خانه سر جای خودش بود؛ مرتب و منظم. کنار گلدان‌های کوچک ایوان، کوزه‌ها هم دست‌به‌کمر ایستاده بودند. جلو رفتم. دیدم مادربزرگ روی سینه سفالی‌شان یادگاری نوشته؛ با همان خط خودش. به کوزه‌ها مدال داده بود. چقدر قشنگ.

وقتی از خانه مادربزرگ خارج می‌شوم، با خود می‌گویم چه گمنام‌هایی در شهرمان داریم و از آن غافلیم؛ کسی که در سن 90سالگی، آن هم با سواد مکتب‌خانه، هنوز می‌خواند و می‌نویسد. داشتن چنین گنجینه‌هایی در دیارِ عالم‌پرورِ اردکان، دور از انتظار نیست. یاد جمله‌ای از صاحب «جامع مفید» می‌افتم که در اواخر قرن یازدهم می‌نویسد: «این قصبه شریفه [اردکان] از قدیم‌الایام محل توطّن فضلا و علما و حکما و منجمین و دانشمندان بوده و هست و در میان اصحاب هوش به «یونان کوچک» اشتهار دارد...».


یادداشت فوق 👆 در آبان‌ماه ۱۳۹۴ منتشر شده است. این یادداشت را با اندکی تغییر و اضافات در تاریخ ۱۳۹۶/۰۴/۲۰ بازنویسی و در اختیار خوانندگان عزیز قرار می‌دهم:

🔹خانم «ربابه چادررسا» که فرزندان و نوه‌هایش او را «مامادایی» می‌گویند، در خانواده‌ای از خوبان و پاکانِ روزگار چشم به جهان گشود. پدرش عبدالحسین و مادرش سکینه نام داشت. عبدالحسین کشاورز بود و در سن جوانی (۳۷ سالگی) در سفر عتبات عالیات، در نجف، مبتلا به حصبه شد و دار فانی را وداع گفت. سکینه، زنی پاک و مؤمنه، در سن ۳۲سالگی به سوگ همسر نشست و از آن سال عهده‌دار تربیتِ مامادایی(ربابه) و خواهرش فاطمه(مادرِ براداران فرزان، از طبیبان خدوم و مشهور اردکان) شد. مامادایی هفت‌هشت ماهه و خواهرش فاطمه حدود شش‌ساله بود که این دو خواهر یتیم شدند. 


🔸 سکینه، مادرِ مامادایی، از کودکی در خانواده‌ای روحانی بزرگ شده بود. حجت‌الاسلام والمسلمین «حاج سید حسین مرتضوی» (عموی آیت‌الله سید روح الله خاتمی) صاحب فرزند نمی‌شدند و سکینه را که در همسایگی‌شان بود به فرزندی گرفتند؛ سکینه، از کودکی به جز  تابستان‌ها در خانه‌ی آسیدحسین مرتضوی بزرگ شد.

مامادایی رحلتِ آسیدحسین را به یاد دارد؛ او می‌گوید: یادم است که آسید حسین وضویی گرفت و آمد دراز کشید و دار فانی را وداع گفت. می‌گوید وقتی بر بالینِ آسید حسین رفتم، انگار سال‌ها بود که از دنیا رفته بود.

سکینه عفتی، مادر مامادایی و فرزندخوانده‌ی حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین مرتضوی(عموی آیت‌الله سید روح‌الله خاتمی)


🔸 پدرش عبدالحسین حدود ۹۵سال پیش، در حالی که به دختر سوادآموختن ننگ بود و بسیاری از مردم به فکر لقمه‌نانی بودند تا امرار معاش کنند، دخترش فاطمه را به مکتب برد. او قبل از سفرش به کربلا نیز، وصیت کرد اگر من برنگشتم، دختر دیگرم ربابه را به مکتب ببرید. طبق وصیت پدر، مامادایی را نیز به مکتب بردند. 


🔹مامادایی که در خانواده‌ا‌ی مؤمن و باخدا تربیت و رشد یافته است، علاوه بر انس با قرآن و مفاتیح، کتاب‌های تاریخ و تفسیر را نیز مطالعه می‌کند. وی سواد مکتب‌خانه‌ای دارد و با «خط سیاق» نیز آشناست. قدیم،‌ آشنایان و همسایگانی که نمی‌توانستند اسناد را بخوانند، از وی کمک می‌گرفتند. 


🔹وی یک دوره کامل ۲۷جلدیِ تفسیر نمونه را مطالعه کرده است. تاریخ انبیا، تاریخ امامان معصوم، مختارنامه، نفس‌المهمومِ شیخ عباس قمی (در کربلا چه گذشت)، تاریخ عامه اردکان، مکارم الاخلاق (زندگی‌نامه آیت‌الله العظمی فاضل اردکانی) و الگوی وقار (زندگی‌نامه آیت الله حاج ملامحمد حائری اردکانی) از جمله کتاب‌هایی است که او تاکنون خوانده است.


🔹 وی قرآن و مفاتیح را با ترجمه می‌خواند. هر موقع حکایت یکی از انبیا را تعریف می‌کند، با همان زبان عامیانه خودش می‌گوید "تا اینجای داستان در قرآن آمده است، اما از این به بعد، در کتاب‌هاست." منظور او این است که بقیه داستان، در کتب تاریخی نقل شده است، نه قرآن.


🔹مادربزرگ هم‌چنین در «جشنواره شعر و قصه‌گویی با گویش اردکانی» شرکت کرده  است که در اختتامیه مراسم، از او تقدیر کردند.


🔹او با رمان و داستان نیز بیگانه نیست. کتاب «شورآباد» محمدعلی جمال‌زاده، چهار جلد از ده جلدِ «کِلیدَر» محمود دولت‌آبادی و چند جلد از کتاب‌های جلال آل احمد را نیز خوانده است.


🔹مامادایی دستی نیز به قلم دارد و خاطراتی از زندگی‌اش را نوشته است. در نوشته‌هایش، خاطرات جالب و خواندنی از دوران کودکی و نوجوانی‌اش می‌بینی.


🔹او همیشه یک قلم و دفتری به همراه دارد و مطالبی را که در حین مطالعه برایش جالب است می‌نویسد. وی اشعار و بخش‌هایی از کتاب فرهنگ عامه اردکان و تمام کتاب زندگی‌نامه مختار را رونویسی کرده است. با دیوان حافظ نیز مأنوس است و گاهی بعد از تفألِ به حافظ، اشعار را می‌نویسد. 


🔹این روزها مشغول رونویسی از کتاب زندگی‌نامه مختار است. می‌گوید دومین دفعه است که این کتاب را مشق می‌کند. مشقِ اولش را به دخترش خدیجه (مادر شهید) هدیه داده است و این مشق را می‌خواهد برای خودش نگه دارد.


🔹از هم‌صحبتی با او خسته نمی‌شوی. با گرم‌شدن صحبت تو را به اعماق تاریخ می‌برد و چنان خاطرات را دقیق و با ذکر جزئیات نقل می‌کند، که گویی تمام صحنه‌ها، شخصیت‌ها و دیالوگ‌ها را با دوربین پیشرفته فیلمبرداری کرده و به نمایش گذاشته‌اند. 


🔹حکایت دوران جوانیِ مامادایی که توانسته بود روح تشنه‌اش را سیراب کند شنیدنی است: «از همان ایام جوانی عاشق خواندن بودم. زمانی که هم‌دوره‌‌ای‌ها و هم‌سن‌وسال‌ها برای گذران اوقات فراغت به دورهم‌نشینی و شب‌نشینی و.... مشغول بودند، ترجیح می‌دادم مطالعه کنم. حاضر بودم تمام دارایی‌ام را بدهم تا برای مطالعه کتاب بخرم. در همان ایام به دلیل کوچک‌بودن منزلمان، مدتی اجاره‌نشین شدیم. کارتن کتابی از اموال صاحب‌خانه در آن خانه، جا مانده بود؛ که بعدها از یکی از اقوام صاحب‌خانه شنیدم کتاب‌های نفیس تاریخی بوده است. برای مطالعه کتاب‌ها از صاحب‌خانه اجازه گرفتم. با خواندن اولین کتاب دنیای جدیدی به رویم گشوده شد. موقع مطالعه زمان را از یاد می‌بردم. بعد از تمام شدنِ هر کتاب به دنبال فرصتی بودم تا کتاب بعدی را شروع کنم؛ که البته به‌خاطر مشغله‌های زیادی که داشتم، فقط موقع شیردادن فرصت مطالعه برایم فراهم می‌شد».


🔹همه چیز در خانه‌ی مامادایی سر جای خودش است؛ مرتب و منظم. کنار گلدان‌های کوچک ایوان، کوزه‌ها هم دست‌به‌کمر ایستاده‌اند. مادربزرگ روی سینه سفالی‌شان یادگاری نوشته؛ با همان خط خودش. چه زیبا به کوزه‌ها مدال داده است.


🔹مامادایی در سن ۹۵سالگی، آن هم با سواد مکتب‌خانه، هنوز می‌خواند و می‌نویسد. 


🔹داشتن چنین گنجینه‌هایی در دیارِ عالم‌پرورِ اردکان، دور از انتظار نیست؛ آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم در اجازه اجتهادِ «آیت‌الله فرساد اردکانی» در مورد مردم اردکان می‌نویسد: «عموم مردم اردکان دارای اذهان عالی و همگی از گروه دانشمندانند که آنان را بدین عنوان می‌شناسند». بی‌خود نیست که صاحب «جامع مفید» در اواخر قرن یازدهم، بعد از تحقیق و مطالعه‌ی احوال مردم دیار اردکان، در ج۳، ص۷۲۵  کتابش می‌نویسد: «این قصبه شریفه [اردکان] از قدیم‌الایام محل توطّن فضلا و علما و حکما و منجمین و دانشمندان بوده و هست و در میان اصحاب هوش به «یونان کوچک» اشتهار دارد...».

مامادایی در حال نوشتن و خواندن 

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

مراسم تاج‌گذاری طلاب

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۰۵ ب.ظ | ۴ نظر

به رسم سنت دیرینه حوزه علمیه، مراسم عمامه‌گذاری طلاب در یکی از مناسبت‌های مذهبی به خصوص اعیاد ائمه اطهار (ع) در بیوت مراجع و علما برگزار می‌شود.

دیروز نیز در سال‌روز ولادت امیرالمؤمنین علی (ع) مراسم جشنی در مسجد امیرالمؤمنین با حضور حضرت آیت الله مکارم شیرازی برگزار شد که توفیق حضور در این مراسم را داشتم.

آقای مکارم دم در به رسم میزبان جلسه می‌نشیند و از شرکت کنندگان در این مراسم خوش‌آمدگویی می‌کند. مداحان از مدح و ثنای علی (ع) می‌گویند و سخنران، سخنرانی می‌کند و در پایان، اسامی طلابی که قرار است معمم شوند خوانده می‌شود و توسط این مرجع تقلید رسما لباس سربازی امام زمان (عج) را برتن می‌کنند. حسن محمودی، طلبه و مداح اردکانی نیز در این مراسم به دست مبارک آقای مکارم معمم شد. اشک شوقِ مادر و خانواده‌اش بعد از معمم شدنِ حسن که او را در آغوش می‌گرفتند دیدنی بود.

مراسم جشنِ عمامه‌گذاری دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی ساعت 12 تمام می‌شود. بعد از اتمام مراسم از دفترِ «انقلابی‌ترین» و «پرکارترین» مرجع حالِ حاضرِ قم به سمت دفترِ «سنتی‌ترین» و «قَدَرترین» مرجع یعنی آیت‌الله العظمی وحید خراسانی حرکت می‌کنم. قرار بود مراسم ساعت 12:5 آغاز شود که با چند دقیقه تأخیر مراسم شروع می‌شود. طلاب به دست مبارک حضرت آیت‌الله معمم می‌شوند و بعد ایشان در دو سه دقیقه ما را به فیض می‌رسانند: «روز میلاد حضرت علی (ع) قابل درک و توصیف نیست. امروز روزی است که نتیجه خلقت و بعثت همه انبیاء، از آدم تا خاتم، به وجود امیرالمؤمنین ختم می‌شوند و در روز غدیر نیز با نزول آیه الیوم اکلمت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا، حضرت علی (ع) به ولایت عامه منصوب و آن روز نیز خلقت همه آسمان‌ها و زمین و بعثت همه انبیا تمام می‌شود.»

آیت‌الله وحیدخراسانی با اشاره به حدیث نبویِ أنا مدینه العلم و علی بابها اظهار داشت: سعی کنید درس‌خواندن و اعمالتان مورد نظر امیرالمؤمنین (ع) باشد.

ایشان در ادامه حاضران را به مداومت بر قرائت روزانه قرآن سفارش نمود و ابراز داشت: قرآن ربیع القلوب است. پیغمبر خاتم به امیرالمؤمنین – شخص اول عالم به شخص دوم عالم- فرمود: یا علی اوصیک بتلاوه القرآن علی کل حال. هنگام راه رفتن و نشستن سوره توحید بخوانید. در حدیث صحیح السند آمده است کسی که یک بار این سوره را بخواند ثلث قرآن و تورات و انجیل و زبور خوانده است و هر کس سه بار این سوره را بخواند کل قرآن و... را خوانده است. در هیچ حالی قرائت قرآن را ترک نکنید و ثواب آن را نیز به امام زمان هدیه کنید تا به سعادت دنیا و آخرت برسید.


صحبت‌های آیت‌الله‌العظمی وحیدخراسانی در خبرگزاری رسا منتشر شد.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

عکس، آقای دکتر و حضرت آیت‌الله

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | چهارشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۵:۴۹ ب.ظ | ۲ نظر

صبح، دوربین عکس‌برداری را برداشتم تا از حاج آقای نائینی، از اساتید حوزه عکس بگیرم. سال گذشته بعد از جلسه اساتید سطوح عالیِ حوزه، با ایشان مصاحبه‌ای داشتیم که این هفته قرار است این مصاحبه را در سایت منتشر کنیم؛ اما عکسی از ایشان نداشتیم و در فضای مجازی هم عکس مناسبی پیدا نکردیم. ساعت ده صبح با دوست و همکار عزیز، حاج آقای خادم‌الذاکرین، دم در اتاق اساتیدِ مدرسه آیت الله گلپایگانی (ره) منتظر ایستادیم تا آقای نائینی بیاید. بالاخره استاد آمد. موضوع را با ایشان در میان گذاشتیم. گفت: من دو سال است که با خبرگزاری رسا مصاحبه نمی‌کنم. قبل از آن هم از من مصاحبه‌ای گرفتند و هنوز منتشر نکردند و من دیگر با آن‌ها مصاحبه نکردم. گفتم سال گذشته بعد از جلسه اساتید سطوح عالی، با شما مصاحبه داشتیم. گفت: پس قبل از انتشار آن، حتما بیاورید تا ببینم وگرنه به هیچ وجه منتشر نکنید. به رویِ‌چشمی گفتیم و از استاد اجازه گرفتیم که عکسی از ایشان بگیریم. استاد، انگار خوش نداشت در میان دیدگان طلبه‌ها دوربینِ خبرنگار یا عکاسی او را شکار کند. تذکر داد زود عکس بگیرد لطفا. گرفتیم و از استاد خداحافظی کردیم. البته قبل از آمدن حاج‌آقای نائینی، حجت‌الاسلام دکتر هدایتی، استادِ راهنمای پایان‌نامه‌ام را دیدم و سلام و عرض ادبی کردم تا یادم نرود که مسأله اصلیِ این روزهای من، نوشتن پایان‌نامه است.

 بعد از خداحافظی با دوست عزیز، آقای خادم‌الذاکرین، برای بازبینی مصاحبه دکتر رفیعی، خطیب مشهور و توانای کشور، باید خدمت ایشان می‌رفتم. وی مدیرگروه رشته شیعه‌شناسیِ مجتمع عالی امام خمینی (ره) است. به محل کارشان رفتم و متن مصاحبه را برای بازبینی به وی دادم. خواستم همان  ابتدا چند عکس بگیرم که تذکر داد اجازه بدهید لباس –عبا و عمامه- بپوشم بعد... چند دقیقه‌ای طول کشید تا شش صفحه مصاحبه را خواند. تقریبا دو صفحه‌اش را حذف کرد و تأکید داشت که قسمت‌هایی که مشخص کرده است را حذف کنیم. موقع رفتن گفتم حاج آقا ما از شما عکس داریم، ولی دوست داریم عکسِ تروتازه‌ و به‌روزی از شما داشته باشیم. اگه اشکالی نداره، لباس بپوشید تا عکس بگیرم. البته اصراری نداشتم و نمی‌خواستم مزاحم حاج‌‎آقا هم باشم. آقای رفیعی هم انگار از لحن صحبت من فهمیده بود که اصراری برای عکس‌گرفتن ندارم و گفت: پس همان عکس‌هایی که دارید خوب است و از آن استفاده کنید. با حاج‌آقا خداحافظی کردم و از اتاقش بیرون آمدم.

موقع خروج از مجتمع، داشت مراسم رونمایی از سه اثر جدید حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی زیده عزه_ شروع می‌شد. این سه کتاب شامل: «پیام امام امیرالمؤمنین» شرحی جامعی از نهج‌البلاغه است که در 15 جلد و با کار گروهی جمعی از محققان برجسته در مدت 20 سال به سرانجام رسیده است.

«منتخب آثار بحارالانوار» ویرایشی است بر کتاب بحارالانوار علامه مجلسی که برخی از روایات ضعیف و تکراری از آن حذف شده و شروحی درباره مسایل روز و روایات پیچیده به آن اضافه شده است.

«دایرة‌المعارف فقه مقارن» -سه جلد- هم یک دوره فقه تطبیقی است که به روش دانشنامه‌نگاری و موسوعه‌نگاری تنظیم شده است. هر کدام از این سه کتاب در حوزه خود آثار ارزشمندی محسوب می‌شوند.

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی در خصوص تدوین این سه اثر، نکات قابل توجهی بیان کردند که ذکر دو نکته‌اش در اینجا خالی از لطف نیست؛ اول اینکه ایشان نگارشِ جمعی و کارِ گروهی را دلیل برکت و خلق چنین آثاری دانست. و دوم اینکه ایشان در مورد کتاب «پیام امام امیرالمؤمنین» گفتند: خواستیم نهج‌البلاغه -که مثل خود امیرالمؤمنین غریب است- را به زبان روز به تحریر در بیاوریم تا افراد بسیار زیادی بتوانند از این کتاب استفاده کنند. این مرجع عالی‌قدر در ادامه گفتند اگر کتاب کفایه را به من بدهند، متن سنگین آن را به متنی بسیار روان و ساده تبدیل می‌کنم؛ اما چه کنیم که اگر کتاب ساده شود، آقایان می‌گویند جنبه علمی ندارد!

پی‌نوشت: مصاحبه با دکتر رفیعی را می‌توانید در سایت رسای اندیشه بخوانید.
  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

عصرِ یک، شنبه‌ی بهاری، با طعم ترک‌آباد

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | يكشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۳، ۰۳:۰۴ ب.ظ | ۴ نظر


ساعت 5:15 بعدازظهرِ شنبه‌، 9فروردین، با "محسن طلایی"، غرفه‌ی نقاشی ترک‌آباد را راه انداختیم. دو غرفه در اختیار ماست که در قسمت شرقی نمایشگاه نوروزی ترک‌آباد قرار دارد؛ یکی از آن‌ها، نمایشگاهی با موضوع "حجاب و عفاف" و دیگری با موضوع "ما می‌توانیم" پابرجاست که مسافرین نوروزی به صورت شبانه‌روزی می‌توانند از مطالب جذاب آن استفاده کنند؛ اما در روز فقط 4ساعت -دو ساعت صبح و دوساعت بعدازظهر- با حضور طلبه‌ها، بساطِ نقاشی پهن می‌شود و این دو غرفه پر می‌شود از بچه‌های قدونیم‌قد که نقاشی می‌کشند و از دست حاج‌آقا جایزه می‌گیرند.

صندلی‌ها را مرتب کردیم و مدادرنگی‌ها را روی میز گذاشتیم و محسن، جوایز را گوشه‌ی غرفه گذاشت و خودش روی صندلی منتظر نشست. طولی نکشید که غرفه، پر از فرزندانی شد که پدرومادرانشان را با اشتیاق به بساط نقاشی کشانده بودند. نقاشی‌شان که تمام می‌شد، صف می‌کشیدند تا به حاج‌آقا نشان دهند و جایزه بگیرند. محسن نیز به فراخور سن‌‎شان سؤالی می‌پرسید و جایزه‌ای تقدیم‌شان می‌کرد.

 غرفه شلوغ، و صف طولانی، و محسن تک و تنها در مقابل گرمایِ آفتاب، می‌بایست با همه بچه‌ها صحبت کند و سؤالی بپرسد و جایزه‌ای پیشکش کند. به خاطر همین گاهی از من می‌خواست که به یاری‌اش بشتابم.

من بیرون غرفه، نقاشی‌های بچه‌ها را برای نصب جلد می‌گرفتم و بچه‌ها را برای نقاشی‌کشیدن و جایزه گرفتن به غرفه هدایت می‌کردم.

محسن را در کلاس کفایه و درس خارج اصول استاد حیدری فسایی دیده بودم؛ ولی هیچ وقت این‌قدر دوست‌داشتنی به نظر نمی‌رسید که امروز -با سروکله‌زدن با بچه‌های قدونیم‌قد- به نظر می‌رسید؛ مخصوصا اینکه محسن از نوع "طلایی"اش هم هست!

فرزندان و پدرومادر واقعا از این نمایشگاه راضی بودند. یکی از مادران گفت ما به 7 استان رفته‌ایم، ولی هیچ کدام از شهرها بهتر از اینجا نبود. گفتم: نظر لطفتونه و خوبی از خودتون. گفتم همین مطلب رو که به من گفتین رو تو دفتر پیشنهادات هم بنویسید؛ نوشت: ما از 7 استان کشور دیدن کردیم؛ ولی اینجا از همه‌جا پربارتر و قشنگ‌تر و به نظر من تأثیرپذیرتر بود. ایکاش در سراسر ایران این‌چنین مراسم برگزار می‌شد...

معمولا کودکان و نوجوانان در این غرفه نقاشی می‌کشند؛ اما گاهی صحنه‌های جالبی در نمایشگاه خلق می‌شود؛ یک پیرمرد هفتادساله‌ی اصفهانی آمد و نقاشی کشید و پیش محسن رفت تا جایزه‌اش را بگیرد. محسن هم با همان برخورد جذابی که داشت خندید و گفت: به به! نقاشیِ کودکِ درونت را زیبا کشیدی! پیرمرد جایزه‌اش را گرفت و با خوشحالی آمد تا نظرش را در دفتر پیشنهادات بنویسد؛ چند دقیقه‌ای طول کشید تا نظرش را نوشت: اینجانب محمدعلی دادخواه از نجف‌آباد اصفهان، سنه 70سال. خداوند توفیق شما بده که همیشه از این کارها انجام دهید.

تنها کسی که امروز نقاشی‌اش را  با موضوع ایام فاطمیه کشید، دختری ده-دوازده ساله، از لرستان بود، که هیچ به ظاهرش نمی‌آمد که چنین نقاشی‌ای بکشد. وقتی این نقاشی را برای نصب‌کردن جلد می‌گرفتم، به یکی از همشهریان که در بیرون غرفه بود نشان دادم و گفتم که چه دختری این نقاشی را کشیده است. جمله جالبی گفت. گفت: ظاهر هیچ کس، نشان نمی‌دهد در فکرش چه می‌گذرد.

آن‌چه بیشتر از همه نظر بازدیدکنندگان را از این غرفه جلب کرده بود، حضور "حاج‌‎آقا" بود. شاید بعضی از خانواده‌ها تاکنون در زندگی‌شان با هیچ حاج‌آقایی برخوردی نداشتند و امروز به بهانه‌ی نقاشی کودکان‌شان، "حاج‌آقا" را از نزدیک دیده بودند و فهمیده بودند که حاج‌‌آقا، آنگونه که فکر می‌کردند نه تنها فرد غریبه‌ای نیست، بلکه بسیار مهربان و دوست‌داشتنی است.

خیلی از بازدیدکنندگان، به خاطر حضور "حاج‌آقا" در غرفه نقاشی، تشکر می‌کردند و بعضی‌ها هم قدردانی‌شان را مکتوب ‌کردند. نوشتنِ همه نظراتِ تشکرآمیزِ والدین دراین‌باره، سخن را به درازا خواهد کشاند. فقط به یکی از اونا اشاره می‌کنم: توفیق‌تان روزافزون، غرفه عالی بود. از حضور حاج‌آقای روحانی هم کمال تشکر  و قدردانی می‌شود.

اما من همچنان در این فکر، که چرا حاج‌آقای طلاییِ ما، دست‌تنهاست و دیگرحاج‌آقاهای شهر کجا هستند تا محسن را دریابند!

 

پی‌نوشت: البته این وجیزه، تنها گزارشِ یک روز از فعالیتِ طلاب زحمت‌کش اردکانی است که علاوه بر ترک‌آباد، در پارک‌شهر و میدان آزادیِ شهر نیز این طرح و طرح‌های جذاب دیگر را اجرا می‌کنند، که نباید زحمات بی‌دریغِ آن‌ها را نادیده گرفت. اجرشان با صاحب این روزها، حضرت فاطمه (س).

این مطلب در سایت اردکان‌گویا منتشر شد.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

طنین گام‌های «نوتفکیکی» در قم

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | شنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۸:۵۷ ب.ظ | ۱۲ نظر

پنج‌شنبه، 15 اسفند در قم "همایش بیداری قرآنی" در تجلیل از مرحوم آیت‌الله دکتر محمد تهرانی، صاحب تفسیر الفرقان برگزار شد. همایش از ساعت 9صبح شروع و تا ساعت 17:30بعدازظهر ادامه داشت. سبک نگارشِ تفسیر مرحوم دکتر صادقی، «تفسیرِ قرآن به قرآن» است؛ همان روشی که علامه طباطبایی با آن روش، بی‌سابقه‌ترین تفسیرِ شیعه یعنی المیزان را خلق کرد و آبروی تفسیریِ شیعه شد؛ اما این سبکِ تفسیری، یعنی «قرآن را با قرآن تفسیرکردن و برای تفسیر و روشن‌شدن یک آیه، به مجموع آیاتِ مرتبط توجه نمودن و در صورت به نتیجه‌نرسیدن از روایات مددجستن»، بزرگ‌ترین جرمِ علامه طباطبایی و مرحوم آیت‌الله محمد تهرانی است تا اینکه گروهی، وظیفه شرعی خود بدانند و به قصدِ قربت این همایش را به تشنج بکشانند.

تعداد طلبه‌هایی که شاگرد ح.م بودند، از بیست نفر تجاوز نمی‌کردند؛ اما از همان صبح می‌خواستند نبض همایش را به دست بگیرند. صبح موقع ورود، جزوه‌هایی علیه تفکرات آیت‌اللهی که همایش به نامش برگزار شده بود منتشر می‌کردند. یکی دو نفر از آن‌ها در وسط سخنرانی‌ها، سؤالشان را با صدای بلند حواله‌ی سخنران کردند. جلسه‌ی صبح به خیر و خوشی تمام شد و بعد از ظهر، انتقادِ یکی از سخنرانان نسبت به انتشار جزوه‌ای علیه آیت‌الله، کافی بود تا توپخانه‌ی این گروه روشن شود و جلسه را دقایقی به تشنج بکشانند. در شلوغ‌بازاری که این گروه به راه انداخته بودند، بلند شدم که از مسئولان همایش اجازه بگیرم تا یکی دو دقیقه صحبت کنم. اجازه ندادند. رفتم سراغ چندنفر از آن جوانک‌های احساساتی و تندرو. گفتم: «این همایش به بهانه تجلیل از شخصیت این آیت‌الله است، نه انتقاد و صدور حکم ارتداد او! من نیز به شخصه منتقد بعضی نظرات ایشان هستم، ولی هوچی‌بازی، غیر از جوابِ علمی است. شما اگر بلد هستید علمی حرف بزنید و پاسخ دهید، بسم‌الله. این چه اخلاقی است که می‌خواهید این مراسم و همایش‌ها را به تشنج بکشانید، تنها به این دلیل که اجازه صحبت‌کردن به شما نمی‌دهند؟ معلوم است با این روشی که دارید کسی اجازه سخن‌گفتن به شما نمی‌دهد. شما به‌جای اینکه سر سفره دیگران ناخونگ بزنید، خودتان همایش برگزار کنید و اجازه بدهید دیگران نقدتان کنند و اخلاق و ادبِ مناظره را نیز به ما یاد بدهید!» جوانک‌های تندرو آرام شده بودند، اما استادشان که اجازه صحبت به او نمی‌دادند، هنوز داشت فریاد می‌زد که «اساسِ تشکیل و نظم چنین همایشی باطل است» عجبا! ناهار را خورده‌اند و کیف و قرآن و کتاب‌های هدیه را گرفته‌اند و حالا به جای اینکه «شبهه علمی‌شان» را مطرح کنند، «شهوت عملی‌شان» را به رخ جمعیت می‌کشاندند!

وسطِ جلسه بیرون از سالن با دونفرشان بحث کردم. اصرار داشتند که «برهم زدن چنین همایشی» از مصادیقِ بارز «امر به معروف و نهی از منکر» است! حرفشان این بود که «فقط اهل بیت، اجازه دارند که قرآن را تفسیر کنند و دیگران حق استنباط و اجتهاد ندارند.» نمی‌شد با آن‌ها علمی بحث کرد. نه من اطلاعاتِ کافی داشتم و نه این‌ها اهلش بودند؛ گفتم: عزیزم! شما که اینقدر دم از اهل بیت و حدیث می‌زنید چقدر از بحارالانوار را مطالعه کرده‌اید؟ سیره امام صادق علیه‌السلام را خوانده‌اید که چگونه با منکرین خدا و پیامبر بحث می‌کردند؟ گفت: امام سجاد در فلان مجلس فحش داد و گفت کلب! پرسیدم: شما تاریخ خوانده‌اید؟ موقعیتِ زمان و مکان می‌دانید چیست؟ یک حرف حق را می‌توان در یک موقعیت زمانی و مکانی زد، ولی در موقعیتی دیگر، آن حرفِ حق، ناگفتنی است. برفرض که آن روایات درست باشد، باید دید حضرت در چه موقعیتِ زمانی و مکانی چنین حرفی زده است. در ضمن شما جوابِ سؤالِ مرا ندادید که چگونه دم از اهل بیت می‌زنید و از سیره امام صادق (ع) در بحث‌کردن پیروی نمی‌کنید! این چه روشی است که شما در پیش گرفته‌اید؟ اصلا گیرم که حرف‌تان حق، اما هیچ‌گاه هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند. با بی‌ادبی و هوچی‌بازی که نمی‌شود حرف حق را به کرسی نشاند. ‌من آوازه استادتان را شنیده بودم و می‌خواستم ببینم چه حرفی برای گفتن دارید، اما روشی که شما در پیش گرفتنید، حرف حق‌تان را نیز نمی‌خواهم بشنوم.

وقتی رفتند با خودم گفتم: در مظلومیت اهل بیت(ع) همین بس که هوادارانشان شمایید.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی