تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

تِرِشه

تِرِشِه به گویش اردکانی راه باریکی را گویند که بین کرت ها (زمین کشاورزی) فاصله انداخته است

۳ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

طلبه نخبه اردکانی در جمع 30 نویسنده برترِ جوان کشور

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | پنجشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۵۴ ق.ظ | ۱ نظر

حجت‌ الاسلام و المسلمین محسن فتاحی اردکانی در نخستین همایش «دیدار و گفتگوی نویسندگان جوان کشور و معرفی نویسندگان جوان برگزیده» به عنوان نویسنده برتر معرفی شد.

نویسنده کتابِ «از فرصت تا حسرت جوانی» از بین 18792 عنوان کتابی که در این همایش مورد داوری قرار گرفت، یکی از 30 نویسنده برگزیده این همایش بود.

ضمن تبریک به این طلبه فاضل اردکانی برای تمامی جوانان و نخبگان اردکان نیز آرزوی موفقیت روزافزون داریم.

شایان ذکر است همایش «دیدار و گفتگوی نویسندگان جوان کشور و معرفی نویسندگان برگزیده» با همکاری وزارت ورزش و جوانان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جهاد دانشگاهی صبح روز 25 آبان در دانشگاه علم و فرهنگ برگزار شد.


  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

پیام عاشورا: «استکباری ستیزی»/ گفتن «مرگ بر آمریکا» عبادت است نه یک شعار سیاسیِ صِرف

سیدمجتبی رفیعی اردکانی | چهارشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۵۶ ب.ظ | ۰ نظر

حجت الاسلام و المسلمین حمید کمالی در مراسم شام غریبان در حسینیه زینبیه با اشاره به مصادف شدن روز عاشورا با روز دانش‌آموز و روز استکبارستیزی به تبیین رابطه این دو مناسبت مهم پرداخت.


وی با بیان این‌که دین، رابطه فرد مسلمان را با غیرمسلمان و حتی بی‌دین به طور دقیق مشخص کرده است ابراز داشت: کافر یا به دنبال زندگی خود است و هیچ دشمنی با مسلمان ندارد و یا این‌که با مسلمان سر جنگ دارد. خداوند در قرآن کریم در مورد کافرانی که با مسلمانان دشمنی ندارند می‌فرماید: لاینهکم الله عن الذین لم یُقاتلوکم فی الدین و لم یُخرجوکم من دیارکم أن تبروهم و تُقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین (ممتحنه/8): خداوند شما را از نیکی کردن و دادگری با کسانی در دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکرده‌اند نهی نمی‌کند.» در واقع ما وظیفه داریم نسبت به کافری که عَلَم دشمنی علیه ما بلند نکرده است نیکی کنیم. امیرالمؤمنین (ع) مسیحی‌ها و  یهودی‌های فقیر را نیز اطعام می‌کردند.

کمالی افزود: اما دین هشدار داده است که نباید این عطوفت و نیکی کردن باعث شود تا کافر عضوی از پیکره جامعه مسلمین به حساب آید؛ زیرا به تعبیر شهید مطهری طبیعت انسان دزد است و این خطر وجود دارد که انسان از کافر اثر بپذیرد. مانند این است که بخشی از جامعه مبتلا به بیماری شود. افراد سالم جامعه ضمن این‌که وظیفه دارند به بیماران خدمت کنند و نسب به آن‌ها مهربان باشند، باید احتیاط کنند که بیماری به آن‌ها سرایت نکند.‌

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با بیان این‌که اما گاهی غیرمسلمان پرچمِ دشمنی بلند می‌کند تا ریشه اسلام را بزند اظهار داشت: اینجاست که کلمه «استکبار» نمود پیدا می‌کند. استکبار یعنی کسی که طلب کبر و بزرگی بکند و می‌خواهد خودش را بزرگ جلوه دهد. طبق آیه ابی واستکبر و کان من الکافرین، کار شیطان هم استکبار بود. لذا حضرت امام (ره) فرمودند آمریکا شیطان بزرگ است. چون آمریکا استکبار دارد و اسلام و اهل بیت علیهم السلام را بزرگ‌ترن مانعِ خوی استکباری‌اش می‌داند به خاطر همین به دنبال نابودی اسلام است.

وی اولین وظیفه یک «مسلمان» علیه «استکبار» را «اعلام بیزاری» دانست و افزود: یک مسلمان نمی‌تواند فقط «تولی» داشته باشد یعنی نسبت به ائمه اطهار علیهم‌السلام ابراز دوستی و مودت کند اما نسبت به دشمنان خدا و دین خدا به طور صریح «تبری» نجوید. «اعلام موضع صریح علیه استکبار» درسی است که ما از زیارت عاشورا می‌گیریم. در زیارت عاشوار می‌گوییم یا ابا عبدالله انی سلم لمن سالمکم، یعنی وقتی با امام حسین (ع) ارتباط ولایی ایجاد می‌کنید و می‌گویید من با دوستان شما دوستم، اگر این «تولی» و همراهیِ با امام حسین (ع)، با «تبری» نسبت به دشمنان حضرت همراه نباشد کافی نیست؛ لذا به دنبالش می‌گوییم: و حرب لمن حاربکم.

حجت‌الاسلام کمالی با تأکید بر این‌که «تولی» بدون «تبری» ممکن نیست، «جذبِ استکبار شدن و نرمش در مقابل آن» را نتیجه «عدم اعلام موضع صریح علیه استکبار» برشمرد و خاطرنشان کرد: بعضی از کسانی که لانه جاسوسی را تسخیر کردند بعدها از این کار انقلابی‌شان ابراز پشیمانی کردند؛ درحالی که امام (ره) فرمودند تسخیر لانه جاسوسی انقلاب دوم است. سِر این پشیمانی، «عدم اعلام موضع صریحِ» این افراد علیه «جبهه استکبار» بود. 


وی افزود: نمی‌توان مدام دم از انقلاب زد اما  نسبت به استکبار اعلام موضع نکرد و از شعار «مرگ بر آمریکا» بر حذر بود. کسانی که مرگ بر آمریکا نمی‌گویند و اعلام موضع صریح نمی‌کنند کم کم جذب استکبار می‌شوند و دشمنی با آمریکا را با این پندار که دوست ما شده است، غلط می‌دانند. در حالی که آمریکا همه را –اسرائیل، داعش و وهابیت و...- برای نابودی اسلام به کار گرفته است.

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان این‌که تا زمانی که آمریکا دست از خوی استکباری‌اش برندارد دشمنی با او ادامه خواهد داشت گفت: امروز شبهاتی در جامعه مطرح می‌شود که از مسلماتِ تاریخ شیعه است. می‌گویند این راهپیمایی‌ها چه فایده‌ای دارد. این «مرگ بر آمریکا» گفتن‌ها، فریاد زدن‌ها، اعلام موضع کردن‌ها از نظر تربیتی رو من و شمای مسلمان اثر دارد تا  جذب دشمن نشویم. شعار «مرگ بر آمریکا» یک عبادت است و فکر نکنیم یک شعار سیاسیِ صرف است. سهل‌انگاری در بیزاری نسبت به استکبار، باعث جذب به استکبار می‌شود؛ یک دفعه می‌بینید دلش رفت. وقتی دل رفت، توجیه می‌کند که چه اشکالی دارد حرف بزنیم و دوست بشویم. چون دلش به آن طرف متمایل شده می‌خواهد برایش توجیه علمی درست کند.

وی در پایان صحبت‌هایش خلاصه حرکت امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا را «استکبار ستیزی» دانست و گفت: امام حسین (ع) در مدینه که با یزید بیعت نکرد فرمود مثلی یا یبایع مثله. در ادامه حرکت تا کربلا نیز تمام گفتار و رفتار امام حسین (ع) نماد استکبارستیزی است. بعد از شهادت ایشان نیز خطبه‌های حضرت زینب کبری (س) و امام سجاد (ع) سراسر حماسه و عزت و استکبارستیزی است. مقاتل نوشته‌اند حضرت زینب (س) در جلسه ابن زیاد با حالت بزرگواری نشستند (جلست متنکره) و هیچ توجهی به ابن زیاد نکردند. ابن زیاد پرسید مَن هذه المتکبره: این زنی که متکبرانه نشسته و به ما محل نمی‌گذارد چه کسی است. گفتند: هذه زینب بنت علی بن ابیطالب. باید نسبت به کسی که خوی استکباری دارد این‌گونه رفتار کرد.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی

حجت‌الاسلام و المسلمین سیداسماعیل شاکر در شب تاسوعای حسینی در مسجد محمد رسول الله (ص) سخنرانی کرد. وی در ابتدا گفت: امام صادق (ع) فرمود: تاسوعا روزی است که حسین و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شامیان بر ضدّ آنان گرد آمدند. ابن زیاد و عمر سعد نیز از فراهم آمدن آن همه سواران خوشحال شدند. آن روز، حسین(ع) و یاران او را ناتوان شمردند و یقین کردند که دیگر برای او یاوری نخواهد آمد و عراقیان نیز او را پشتیبانی نخواهند کرد. لذا حضرت فرمود برای ما روز تاسوعا هم روز عزاست.

حجت الاسلام شاکر اظهار داشت: بیشتر شهدای کربلا – به جز مسلم بن عقیل و نامه رسان امام حسین (ع) مثل قیس بن مسهر صیداوی- در روز عاشورا شهید شدند، اما حوادثی در روز تاسوعا اتفاق افتاده است که خیلی از جلوه‌ها و مقام حضرت اباالفضل را آشکار کرده است. لذا «روز تاسوعا» را به نام حضرت اباالفضل نام‌گذاری کرده‌اند.


وی در ادامه به سه دلیل از دلایل نام‌گذاری «روز تاسوعا» به نام حضرت اباالفضل (ع) اشاره کرد و ابراز داشت: یکی از آن حوادث، امان نامه شمر ملعون برای حضرت اباالفضل و برادرانش است. حضرت اباالفضل وقتی از امان‌نامه شمر آگاه شد - بعد از اذن امام حسین (ع) که فرمود اجیبوه و لو کان فاسقا- فرمود بریده باد دست‌هاى تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه‌ات. اى دشمن خدا، ما را دستور مى‌دهى که از یاری برادر و مولایمان حسین علیه السلام دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاک آنان درآوریم. آیا ما را امان مى‌دهى ولى براى فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله امانى نیست؟ در تاریخ نوشته‌اند اهل بیت و زینب کبری وقتی این جمله را شنیدند بسیار خوشحال شدند.

این خطیب توانا افزود: نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که دشمن حتی نسبت به حضرت ابالفضل هم طمع کرده و در روز تاسوعا نیز از ایشان قطع امید نمی‌کند. این نشانه جهل است که فکر کنیم دشمنی تمام شد؛ در سیره هیچ کدام از ائمه اطهار علیهم السلام ما چنین چیزی را مشاهده نمی‌کنیم.  لذا از حضرت محمد (ص) روایت داریم که فرمودند چند گروه اگر در زندگی زمین خوردند خودشان را مقصر بدانند. یکی از آن‌ها طالب الخیر من اعدائه است: کسی که امید خیر از دشمن دارد.

وی با بیان این‌که حضرت اباالفضل (ع) در بین اصحاب امام حسین (ع) جز خواص است و دشمن در جذب افراد شاخص و خواص جامعه طمع بیشتری دارد، به یک مثال تاریخی اشاره کرد و گفت: یکی از فرماندهان حضرت مجتبی (ع) که تسلیم معاویه شد، عبیدالله بن عباس – پسرعموی حضرت- است. وی از صحابی پیامبر بود که در رکاب حضرت علی (ع) جنگ کرده و دو تا از پسرانش نیز به دست معاویه کشته شده بود؛ یعنی در واقع دشمن معاویه بود. ولی یک دفعه به امام مجتبی (ع) خبر دادند که عبیدالله پناهنده شده است. به دنبال او سه هزار نفر پناهنده شدند. حال ببینید اگر حضرت اباالفضل (ع) امان نامه را قبول می‌کرد، چندنفر پشت سرش به سپاه یزید ملعق می‌شدند. لذا افراد شاخص و مسئولین خیلی باید مواظب باشند. به خاطر همین است که روایت داریم اذا فسد العالِم فسد العالَم.

حجت الاسلام شاکر ادامه داد: حضرت عباس حتی برای اینکه خیالش از جانب برادرانش نیز راحت شود، آن‌ها را زودتر از خودش به میدان فرستاد. شاید به این دلیل که نکند شمر دوباره طمع کند و  امان نامه بفرستد؛ چون در آخرین لحظه نیز ممکن است فرد عاقبت به شر شود. یکی از عرفای بزرگ جمله‌ای دارد که برگرفته از ده‌ها حدیث است؛ این جمله این است که احدی در این عالم تا لحظه آخر ضمانتِ عاقبت به خیری ندارد؛ لذا یکی از دعاهای همیشگی پیامبر این بود -مستحب است این دعا را همیشه بخوانیم- الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا: خدایا چشم بر هم زدنی  مرا به حال خود وا نگذار. این دعای پیامبر است. ما که جای خود داریم.

وی افزود: البته دلیل دیگری که عباس برادرانش را زودتر به میدان فرستاد این بود که می‌خواست داغ برادران را ببیند. امام مجتبی (ع) می‌‎فرماید: المصائب مفاتیح الاجر: کلیدهای اجر و پاداش، مصیبت است.

حجت الاسلام شاکر گفت: همان‌طور که دشمن بیرونی هیچ گاه دست از انسان برنمی‌دارد، دشمن داخلی یعنی هوای نفس و شیطان نیز هیچ گاه دست از انسان برنمی‌دارد. هیچ زمان و مکانی نیست که شیطان و هوای نفس نباشد؛ حتی اماکن مقدس مثل کعبه و حرم اهل بیت و مسجد؛ لذا هیچ پناهگاهی در زمین و در عالم مادی وجود ندارد که از شر شیطان در امان باشیم جز خداوند که در برابر وساوس شیطان بهترین پناهگاه است. اگر در ابتدای نماز با گفتن اعوذ باالله من الشیطان الرجیم واقعا پناهنده خدا بشویم، شیطان حریف‌مان نمی‌شود.

وی در مورد دومین علت نام‌گذاری «روز تاسوعا» به نام حضرت اباالفضل (ع)  گفت: غروب تاسوعا سپاه عمربن سعد به سوی خیمه‌ها به حرکت درآمدند. امام حسین (ع) از حضرت اباالفضل (ع) خواست که اگر اراده جنگ دارند، تا فردا از آن‌ها مهلت بگیرد. حضرت وقتی خواست حضرت ابالفضل را بفرستد جمله‌ای گفت که نشان از مقام بالای حضرت عباس دارد. حضرت فرمودند: «ای عباس، جانم به فدایت؛-بنفسی انت- سوار اسبت شو و از آنها بپرس مگر چه روی داده و برای چه به اینجا آمده اند.» حضرت از روی تعارف، از کسی تعریف و تمجید نمی‌کنند، وگرنه با مقام عصمت ایشان سازگار نیست. ببینید اباالفضل چه مقامی دارد که حسین (ع) حاضر است جانش را فدای او کند.

این خطیب توانا در مورد سومین حادثه روز تاسوعا گفت: امام حسین (ع) شام تاسوعا بعد از نماز مغرب اصحاب را جمع کرد و فرمودند: شب پرده تاریکی انداخته است. از این فرصت تاریکی استفاده کنید و بروید. من بیعتم را از گردن شما برداشتم. هوا تاریک است و راه باز است. اگر بروید هیچ کس نمی‌فمهد. اولین کسى که پس از سخنرانى امام (ع) لب به سخن گشود برادرش عباس بن على(ع) بود او چنین گفت: لمن یفعل ذالک أونبقی بعدک؟ لا اَرَانااللّه ذلِکَ اَبَداً؛ چرا چنین کاری را انجام دهیم؟ بعداز کشته شدن شما زنده باشیم و نفس بکشیم؟ خدا چنین روزى را نیاورد که ما تو را رها کنیم و به سوى شهر خود برگردیم.

حجت‌الاسلام و المسلمین سیداسماعیل شاکر در بخش دیگری از صحبت‌هایش اظهار داشت: به خاطر ویزگی‌های منحصر به فردی که حضرت ابالفضل (ع) دارد، از سوی امام صادق (ع) زیارتنامه‌ای شبیه به زیارت معصومین نقل شده است. ائمه اطهار علیهم السلام نیز از حضرت عباس (ع) بسیار تعریف و تمجید کرده‌اند. امام سجاد (ع) می‌فرمایند: رحم الله عمی العباس کان نافذالبصیره و... 

وی در پایان با اشاره به این‌که خون یک شهید و یک شخص بزرگ می‌تواند اسلام را حفظ کند اظهار داشت: حضرت اباافضل (ع) سردار سپاه امام حسین (ع) بود و بدون شک نقش ایشان هم در حفظ اسلام خیلی زیاد بوده است. به همین دلیل حضرت ابالفضل شخصیت منحصر به فردی است و اهل بیت حساب جدایی برایش  باز کردند. همچنین روز جدایی برای عزاداری‌اش اختصاص یافته است. حتی قبرش جداست و  جداگانه به زیارتش  می‌روند. سنت خدا بر این قرار گرفته که خدای متعال برای اینکه کسی را معرفی کند ویژگی‌هایی به او می دهد. یکی از این ویژگی‌ها باب الحوائج بودن حضرت است.  مرحوم آیت الله قاضی می فرمود همه عالم به دست حسین (ع) است و باب حسین (ع)، ابالفضل است.

  • سیدمجتبی رفیعی اردکانی